ورقه خوشتاریا را انگلیسی‌ها خریدند

آمریکایی‌ها که شرایط داخلی ایران را برآشفته و نابسامان می‌دیدند، لزوم سپردن وثیقه معتبر برای وام به دولت ایران را مطرح ساختند.عایدات نفت جنوب به همراه چند عایدی دیگر، وثیقه‌ای بود که ایران حاضر شد در اختیار دولت آمریکا قرار دهد، ولی آمریکا که نگران مخالفت انگلیس در مورد اول بود، خواهان گره‌گشایی قانونی از این مشکل شد.

حکام وقت ایران، بارها و بارها در نامه‌ها و نیز از طریق وزرای مختار خود در آمریکا و انگلیس، ضمن اعلام مراتب ضعف خود در مملکت‌داری اظهار کرده‌بودند که در صورت عدم همکاری یکی از این دو کشور، امکان ادامه حیات حکومت ایران وجود ندارد و تنها با تخصیص وام به ایران در مقابل وثیقه‌های موجود، حکومت ایران قادر به ادامه حیات خود خواهد بود.

در حقیقت بی‌کفایتی حکومتیان، منجر به واگذاری سرمایه ملی مردم ایران به عنوان وثیقه‌ای برای ماندن آنان شد.

در این میان، شرکت آمریکایی «استاندارد اویل» نیز که به چالش‌های مالی دولت ایران وقوف داشت و کاملا از بحران پولی و اقتصادی این کشور آگاه بود، دولت ایران را تحت‌فشار قرار داد تا به ۱۰‌درصد حق خود از نفت استخراجی و دریافت ۵‌میلیون دلار وام در مقابل وثیقه عایدات نفت جنوب- و در صورت لزوم وثیقه‌های دیگر- تن دهد.

سرانجام در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۰۰، پس از گفت‌وگوهای بسیار، قرارداد امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت شمال ایران برای یک دوره ۵۰ ساله با شرکت آمریکایی «استاندارد» به امضا رسید.

نگرانی دولت قوام از احتمال کارشکنی دولت‌های شوروی و انگلیس، سبب شد که وی این توافق‌نامه را تقدیم مجلس شورای ملی کند تا آنها نیز در جلسه ۳۰ آبان سال ۱۳۰۰ «قانون اعطای امتیاز معادن نفت شمال به کمپانی استاندارد اویل آمریکایی» را مورد تصویب قرار دهند.

استاندارد اویل یا سینکلر؟

در قسمت قبل، به بازخوانی بخشی از ماجرای امتیاز نفت شمال ایران پرداختیم و در آن با مرور خاطرات تاریخی، روند شکل‌گیری اندیشه واگذاری و نیز وقایع سیاسی-اجتماعی تاثیرگذار بر این واقعه را مورد بررسی قرار دادیم؛ وقایع و اتفاقاتی که با اعطای امتیاز به محمدولی‌خان تنکابنی شروع می‌شد و در ادامه ورود کمپانی «خوشتاریا» به ایران، دسیسه انگلیس برای حذف این کمپانی از صحنه رقابت و نیز لغو امتیاز مذکور توسط دولت شوروی-پس از پیروزی انقلاب اکتبر روسیه- را دربر می‌گرفت.

پیدایش قدرت سومی به نام آمریکا به بهانه حمایت از حقوق کشورهای استعمارشده در ماجرای نفت شمال و در نتیجه واگذاری این امتیاز به شرکت «استاندارد اویل»، در مقابل اعطای وام به حکام بی‌کفایت ایران، در انتهای روایت از این ماجرای تاثیرگذار قرار گرفت. در این قسمت برآنیم تا به بررسی جدال سه قدرت (شوروی، انگلیس و آمریکا) بر سر تصاحب منابع نفتی شمال ایران بپردازیم؛ جدالی که در آن آمریکا ژست یک کشور دموکراتیک را به خود گرفته بود، انگلیس که همچنان به دنبال حمایت از شرکت تابع خود در موضوع نفت ایران بود و شوروی هم در برهه‌های مختلف با انگیزه‌های دستیابی به اهدافی خاص، وارد عمل شد.تعدد و تنوع شرکت‌های نفتی آمریکایی به دولت این کشور اجازه حمایت‌های مستقیم از هر یک از کمپانی‌های مذکور را نمی‌داد، در حالی‌که یکه‌تازی شرکت نفت انگلیس و ایران در بریتانیا موجب شده بود که لندن، به حمایتی بی‌چون و چرا از این شرکت در ماجرای نفت ایران بپردازد.

در عرصه بین‌المللی، انگلیس خود را صاحب‌اختیار مطلق می‌دانست و بر آن بود تا با اعمال فشار بر دولت واشنگتن، آمریکا را متوجه این نکته کند که اگر راه را بر شرکت انگلیسی ببندد، دشواری‌های زیادی را در برابر خود خواهد دید. دشواری‌هایی که لندنی‌ها از آن صحبت می‌کردند، ناظر بر وجوهی بود که به عنوان حق‌السهم امتیاز دارسی به ایران پرداخت می‌شد.انگلیس به دولتمردان آمریکا هشدار داد که اگر این وجوه به سمت منابع تضمین وام آمریکا به ایران سرازیر شود، لندن از پرداخت آن خودداری خواهد کرد.

پس از اعلام مخالفت دولت انگلیس درباره گروکشی آمریکا از عایدات نفت‌جنوب و در نتیجه عدم تمکین شرکت «استاندارد اویل» تنها راه پیش‌روی حاکمان ایران، کناره‌گیری قوام در بهمن ۱۳۰۰ بود. روسیه نیز که به عنوان قدرتی دیرین در ماجرای نفت شمال، تا این زمان سکوت اختیار کرده بود، با استعفای قوام و روی کار آمدن مشیرالدوله پیرنیا، به معارضان واگذاری امتیاز نفت شمال به شرکت‌های آمریکایی ملحق شد. نمود مخالفت روس‌ها در سخنان «تئودور روتشتین» سفیر شوروی در تهران کاملا مشهود بود.وی در یادداشتی به دولت ایران یادآورد شد: «براساس قرارداد ۱۹۲۱ تنها در شرایطی شوروی امتیازات دوره روسیه تزاری را ملغی می‌داند که این امتیازها به اتباع غیرروسی واگذار نشود که امتیاز نفت شمال نیز از این دست محسوب می‌شود.»در شرایطی که نزاع قدرت‌های استعماری بر سر تصاحب و تسلط بر نفت ایران، هر لحظه بالا می‌گرفت و تهران سرگرم تهیه و تدوین پاسخی برای سفیر شوروی بود، دولت انگلیس با ارائه توافقنامه «خوشتاریا و شرکت نفت انگلیس و ایران» امتیاز مذکور را از سوی این شرکت انگلیسی، خریداری شده اعلام کرد و ادعای شوروی مبنی‌بر روسی بودن این معاهده را بی‌اساس شمرد.به باور حکام انگلیس از آن‌جا که «ورقه خوشتاریا را شرکت نفت انگلیس و ایران ابتیاع نموده» بنابراین، امتیاز استخراج نفت شمال نیز مربوط به آن دولت است.