*فرشته سلیمانی **سید مهدی رحیمی براساس نظریه‌های اقتصاد کلان نرخ رشد اقتصادی تابع سرمایه‌گذاری است و سرمایه‌گذاری هم تابع پس‌انداز. یکی از منابع جمع‌آوری پس‌انداز‌ها و تامین سرمایه‌گذاری‌ها بورس اوراق بهادار است، از این نظر نقش بورس در رشد و توسعه اقتصادی اهمیت خاصی دارد که در واقع بورس اوراق بهادار یکی از شاخص‌های توسعه اقتصادی است و زمانی که از کارآیی و شفافیت لازم بر خوردار باشد، حجم عظیمی از سرمایه‌ها از طریق آن هدایت و در چرخه تولید و صنعت قرار می‌گیرد. در کشورهای جهان سوم به‌علت فقدان یا نقص در سیستم اطلاع‌رسانی و نیز ضعف ساختارهای اقتصادی، بورس اوراق بهادار یا فاقد کارآیی است یا ممکن است گاهی کارآیی در شکل ضعیف داشته باشد. از این نظر بیشتر پژوهش‌ها در این کشور‌ها به بررسی کارآیی در شکل ضعیف آن محدود می‌شود.
اهمیت و نقش بازار سرمایه در اقتصاد تا جایی است که اقتصاددانان آن را قلب اقتصاد لقب داده‌اند؛ زمانی که این قلب اقتصادی در انتقال منابع به بخش‌های تولیدی و صنعتی خوب عمل می‌کند اقتصاد هم از کارآیی و سلامت لازم برخوردار است، به همین دلیل کاهش ارزش سهام دلالت بر رکود و بحران اقتصادی و افزایش آن نشانه رونق و بهبود است.
در نهایت بورس اواراق بهادار را به‌عنوان یک شاخص توسعه یافتگی اقتصادی به حساب می‌آورند و با نگاهی به عملکرد بورس در هر کشور می‌توان به درجه توسعه یا توسعه‌نیافتگی آن پی برد. در این میان برای آنکه بازار سهام کارآ باشد علاوه‌بر آنکه سیستم اطلاعاتی و اطلاع رسانی بایستی جامع و قوی باشد لازم است زیر بخش‌ها و شرکت‌ها و صنایع پذیرفته در بورس هم از کارآیی و توانمندی مناسب برخوردار باشند؛ در واقع کارآیی بازار سرمایه رابطه تنگاتنگی با سیستم اطلاع‌رسانی دارد. وجود کارآیی در بورس اوراق بهادار موجب می‌شود تا هم مردم بیشتر به طرف این بازار روی آورده و اقدام به سرمایه‌گذاری کنند و هم این بازار در تخصیص درست منابع خوب عمل کند. از طرف دیگر کارآ بودن بورس به کارآیی بیشتر اقتصاد ملی دامن می‌زند. از آنجا که بورس اوراق بهادار یکی از متغیرهای کلان اقتصادی است و آبشخور مالی بیشتر فعالیت‌های تولیدی و صنعتی به حساب می‌آید، کارآیی آن به پویایی اقتصاد ملی و رشد و توسعه آن کمک می‌کند. زمانی که بازار سهام کارآ باشد هم قیمت‌گذاری سهام به‌درستی انجام می‌گیرد و هم تخصیص سرمایه که مهم‌ترین عامل تولیدی است به درستی صورت می‌گیرد. افزون بر این کارآ بودن بورس اوراق بهادار برای سرمایه‌گذاران و صاحب‌نظران امور مالی اهمیت خاصی دارد، زیرا هم دلالت بر قیمت‌گذاری عادلانه و واقعی سهام دارد و هم از ویژگی‌های بازار رقابتی برخوردار است. از طرف دیگر هر چه کارآیی بورس اوراق بهادار افزایش پیدا کند اطمینان سرمایه‌گذاران به این بازار بیشتر و تمایل به سرمایه‌گذاری در آن بالا می‌رود. اگر بازار اوراق بهادار دارای کارآیی و شفافیت لازم و از حمایت قانون برخوردار باشد و مردم نیز آگاهی و اطلاعات کامل در مورد عملکرد آن داشته باشند در این صورت این بازار هم برای سرمایه‌گذاران مفید خواهد بود و هم برای رشد و توسعه اقتصادی. نتایج حاصل از پژوهش در خصوص کارآیی بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ نشان می‌دهد که بورس اوراق بهادار تهران در این مدت فاقد کارآیی حتی در شکل ضعیف بود و طی این ۱۱سال بیشترین نوسانات را داشته که این امر بر آن دلالت دارد که بورس اوراق بهادار تهران فاقد پردازش اطلاعات لازم بوده و ویژگی‌های بازار رقابت کامل را ندارد. ﺑﺎ در ﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻦ ناﮐﺎرآﯾﯽ بورس اوراق بهادار تهران ﻣﯽﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ در این بازار وﺟﻮد دارد، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎزده ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﻏﯿﺮﻋﺎدی به دست آورﻧﺪ و ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت، ﺳﻮد اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﯿﺰ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻋﺪم ﮐﺎرآﯾﯽ حتی در ﺷﮑﻞ ﺿﻌﯿﻒ نشانه این امر است ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮان ﻗﻮاﻋﺪی طراحی کرد تا بازده بالایی به‌دست آورد. با توجه به موارد فوق پیشنهادهای زیر مطرح می‌شود که امیدواریم مفید واقع شود:
۱) دولت هر چه زودتر موانع و مشکلات اطلاع رسانی در بورس اوراق بهادار را برطرف کرده تا با شفاف سازی اطلاعات، کارآیی آن افزایش پیدا کند.
۲) دولت محدودیت‌ها و در واقع قید و بندهایی را که از نظر اقتصادی و سیاسی برای بازار به وجود آورده برطرف سازد تا با ایجاد شرایط رقابت کامل از هر گونه انحراف و سودهای غیرمتعارف یا زیان‌های وارده به سرمایه‌گذاران در این بازار جلوگیری شود.
۳) ﻣﺪﯾﺮان، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰان ﺳﺎزﻣﺎن و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰان اﻗﺘﺼﺎدی ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ و ارﺗﻘﺎی ﮐﺎرآﯾﯽ ﺑﺎزار، ﺑﺎ اﺗﺨﺎذ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﻄﻠﻮب راهﻫﺎی رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﮐﺎرآﯾﯽ در ﺑﻮرس و زﯾﺮﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎی آن (ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ در آن) را ﺑﻪﻋﻨﻮان زﯾﺮﺑﻨﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﻫﻤﻮار کنند. ﻋﻮاﻣﻞﻣﺘﻌﺪدی در ﻧﺎﮐﺎرآﯾﯽ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار و ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪﺷﺪه در آن دﺧﺎﻟﺖ دارﻧﺪ، ازﺟﻤﻠﻪ ﻣﯽتوان به نقص و ناهماهنگی قوانین و مقررات بازار سرمایه، اجرای ﻧﺎﻗﺺ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات ﻣﻮﺟﻮد در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ، عدم شفافیت اطلاعات و استفاده نادرست از اطلاعات محرمانه توسط دست اندر کاران شرکت‌ها و انتشار اخبار کذب اشاره کرد. ﻣﺴوﻮﻻن‌ و دﺳﺖ‌اﻧﺪرﮐﺎران باید موانع توسعه ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار را ﺑﺮﻃﺮف نموده و زﻣﯿﻨﻪ ﺑﻬﺒﻮد و ارﺗﻘﺎء ﮐﺎرآﯾﯽ آﻧﻬﺎ را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎزﻧﺪ.
۴) تحقیقات بیشتری به‌منظور شناسایی موانع کارآیی بورس اوراق بهادار صورت گیرد تا این بازار بتواند نقش و جایگاه خود را در اقتصاد کشور پیدا کند.
*کارشناس ارشد بازرگانی- بازاریابی
**کارشناس ارشد بازرگانی بین‌الملل