رضا زائر حیدری
تقاضای نفت در میان مدت
در یک سناریوی میان مدت، اقتصاد جهانی در نیمه دوم سال 2009 از بدترین شرایط خود عبور کرده است، اما بهبود کامل آن تا سال 2012 به‌طول خواهد انجامید .

از سوی دیگر حرکت افزایشی بهای نفت که تحت تاثیر شرایط اقتصادی صورت می‌گیرد، باعث کاهش تقاضای بالقوه نفت خام در بخش‌هایی از اقتصاد خواهد شد. افزایش بهره‌وری در بخش حمل‌ونقل و معرفی سوخت‌های جایگزین مانند سوخت‌های گیاهی سیاست‌هایی است که روی تقاضای میان‌مدت نفت تاثیر خواهد داشت. تنگ‌تر شدن دایره استاندارد‌های مصرف سوخت و ایجاد آلودگی در وسائل نقلیه حتی پس از بهبود شرایط اقتصادی باز هم روی مصرف جهانی نفت تاثیر خواهد داشت، هر چند که بازار جهانی نفت بیشترین تاثیر را از شرایط اقتصادی خواهد پذیرفت. در واقع، کاهش رشد اقتصادی روی مصرف سوخت در همه بخش‌های اقتصاد تاثیر می‌گذارد. در بخش حمل‌ونقل تعداد وسائل نقلیه شخصی و عمومی کاهش خواهند یافت. شمار مسافران خطوط هوایی کم می‌شود و حمل کالا نیز محدودتر خواهد شد. در بخش صنعت نیز حجم تولید به‌خصوص در گروه کالاهای پتروشیمی کاهش خواهد یافت.
بر اساس جدول تخمین روند تقاضای نفت، حجم تقاضا در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD ) از 47 میلیون و 500 هزار بشکه در روز در 2008 به حدود 45 میلیون و 500 بشکه در روز در سال 2010 کاهش می‌یابد و طی سال‌های بعد نیز تقریبا در همین حد باقی می‌ماند. تنها انتظار افزایش ناچیزی در مصرف نفت خام در روسیه وجود دارد. در مجموع تنها افزایش قابل توجه در تقاضا متعلق به کشورهای در حال توسعه است. این موضوع را نیز می‌بایست مورد توجه قرار داد که در صورت افزایش حجم تقاضای نفت خام، این افزایش در سال 2010 و همچنین 2011 کمتر از 2012 است و در سال‌های 2012 و 2013، میانگین رشد تقاضا در جهان به ازای هر سال حدود 1 میلیون و 100 بشکه در روز است. بر اساس این سناریو تقاضا در کشور‌های صنعتی کاهش خواهد یافت و بیشتر این کاهش در ایالات متحده خواهد بود.
تقاضای نفت در درازمدت
برخلاف دوره‌های زمانی کوتاه و میان‌مدت، میزان تقاضای نفت خام در دوره بلندمدت افزایشی خواهد بود. این افزایش بیشتر از هر چیز تحت تاثیر تغییر الگوی مصرف در کشور‌های در حال توسعه قرار خواهد گرفت. تخمین زده می‌شود که بین سال‌های 2008 تا 2030 حجم تقاضای موثر نفت خام تا 20میلیون بشکه در روز افزایش یابد و به 106میلیون بشکه در روز برسد. این مقدار کمی پایین‌تر از تخمین‌های به عمل آمده قبلی است. در حالی‌که در میان مدت، کشورهای در حال توسعه با افزایش مصرف به مقدار 23 میلیون بشکه هر روز در طول یک دوره 22 ساله (از 2008 تا 2030) سهم عمده‌ای در افزایش یاد شده دارند، تقریبا 80 درصد از رشد خالص تقاضای نفت بین سال‌های 2008 و 2030 اختصاص به کشور‌های در حال توسعه آسیایی خواهد داشت. تقاضای نفت کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) با اینکه در 2005 به نقطه اوج خود رسیده است، در دوره زمانی فوق با کاهشی مداوم روبه‌رو خواهد شد. با این همه به نظر می‌رسد که فقر و اختلاف فاحش در میزان مصرف انرژی، مشکل لاینحل این دوره خواهد بود. تنها با بررسی نفت خام متوجه خواهیم شد که سرانه استفاده از نفت در کشورهای در حال توسعه بسیار کمتر از مقداری است که در دنیای توسعه یافته استفاده از این ماده حیاتی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در 2030،مقدار مصرف نفت هر نفر در آمریکای شمالی ده برابر بیشتر از آسیای‌جنوبی خواهد بود. طبق پیش‌بینی‌های به‌عمل آمده، بخش حمل‌ونقل عامل اصلی رشد تقاضای نفت در آینده است اگرچه، برای نخستین بار در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، یک روند نزولی مشخص در مصرف سوخت در بخش حمل‌ونقل دیده می‌شود که این امر از تاثیرات دوگانه ارتقای بهره‌وری و اشباع این بخش از اقتصاد خواهد بود. اما از سوی دیگر در کشورهای در حال توسعه، رشد بخش حمل‌ونقل عامل قدرتمند در افزایش تقاضاست. با اضافه شدن حجم تقاضا در مناطق دیگر مانند روسیه و بعضی کشورهای دیگر، این افزایش قابل توجه خواهد بود.