علی غفوری
هفته گذشته مدیرعامل جدید بی‌اچ‌پی بیلتون، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان سنگ‌آهن جهان رسما اعلام کرد که مانعی بر سر راه بی‌اچ‌پی برای تصاحب ریوتنیتو وجود ندارد و با گذشت زمان نیز به حامیان او افزوده خواهد شد.

اولین مساله‌ای که در اینجا مطرح است، مساله مداخله رقیبان برای ممانعت یا مخالفت با این خرید است چون با اتحاد بین این دو شرکت توان آنان در منطقه استرالیای غربی دوچندان خواهد شد.
در پایان ماه سپتامبر دو شرکت ۳۶/۲۹۹میلیون تن سنگ‌آهن تولید کردند که از این مقدار ۲۶۸میلیون تن در استرالیا استخراج شده است.
CVRD پیش‌بینی کرده است که 300میلیون تن امسال تولید خواهد داشت؛ اما احتمالا این مقدار از 310میلیون تن نیز خواهد گذشت.
بنابراین CVRD و مجموعه شرکت‌های BHP-Rio هر کدام حدود ۴۰-۳۸درصد از ۷۹۰میلیون تن تولید جهانی یا تجارت جهانی دریایی (تخمین CRU) را به خود اختصاص خواهند داد که نشان‌دهنده نوعی آغاز رقابت شدیدتر است که اهالی این صنعت را نگران کرده است.
تاکنون در استرالیا دولت در این خصوص هیچگونه واکنش قابل توجهی از خود نشان نداده است. اولین عکس‌العمل سیاسی علیه آن هفته گذشته توسط نخست‌وزیر اسبق استرالیای غربی Colin Barnett نشان داده شد که گفته بود کاهش رقابت در این منطقه یعنی منطقه؛ معادن سنگ‌آهن Pilbara به نفع این ایالت نیست.
او اشاره کرده بود که Perth می‌تواند مانع این ادغام در این استان شود. در اواخر دهه ۱۹۹۰ که آقای بارنت آن زمان وزیر معادن غرب استرالیا بود، مخالفت خود را با ادغام بین این دو شرکت اعلام کرده بود. اما احتمالا دولت فدرال استرالیا نتواند به دلیل رقابت این معامله را متوقف کند.
سنگ‌آهن یک بازار جهانی است و سهم آن بازار که از Pilbara به فولادسازان استرالیایی یعنی Bluescope و Onesteel ارسال می‌شود در حدی اندک است که می‌توان آن را نادیده گرفت. استرالیا سال گذشته 90درصد از 275میلیون تن تولید سنگ‌آهن خود را صادر کرده است. کارشناسان می‌گویند این موضوع مهمی در استرالیا نیست چون آنان زیاد در داخل فروش ندارند.
علاوه بر این شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه مجموعه دو شرکت BHP و Rio قیمت‌گذاری سنگ‌آهن در استرالیا را از شفافیت خارج خواهند کرد.
نگرانی کارخانه فولادسازی اتحادیه اروپا
بعضی از فولادسازان در اروپا (که رقبای دیگری در آنجا در صدد مداخله هستند) نسبت به این ادغام برانگیخته شده‌اند.
ولی اروفر که نماینده آهن و فولاد اروپا است، قصد مداخله در این قضیه را ندارد چون سهم سنگ‌آهن استرالیا در اروپای غربی طی چند سال گذشته تا سال 2006 از رقم 4/17 به 7/6درصد تنزل پیدا کرده است و در مقابل سهم برزیل در این منطقه از 6/39 به 1/56درصد طی همین مدت افزایش یافته است.
معدنچیان استرالیایی در دهه اخیر به چینی‌ها نسبت به اروپاییان علاقه بیشتری پیدا کرده‌اند.
سهم آنان از بازار اروپای شرقی طی همین مدت از 5/3درصد به صفر تنزل پیدا کرده است.
شرکت‌های معدنی استرالیا می‌گویند: اروپاییان حق اعتراض در این زمینه را ندارند چون سهم بازار استرالیا در اروپا قابل اغماض است. می‌توان به طور منطقی مطرح کرد که دنیای سنگ‌آهن نیاز به یک شرکت معدنی قوی دارد که قدرت CVRD را متعادل کند. بنابراین چه چیزی می‌تواند BHP را متوقف کند؟ رقبا هنوز چیزی برای گفتن ندارند چون BHP هنوز رسما درخواستی نداده است و هنوز اول کار است. اما شرکت‌های فلزات پایه Rio مانند Xstrata بسیار جذاب‌اند و شرکت‌های سنگ‌آهن آن نیز برای فولادسازان انگلوامریکن و آسیایی بسیار شیرین به نظر خواهد رسید.
انگلو سال‌ها است که می‌خواهد حضور خود را در سنگ‌آهن افزایش دهد؛ اما شرکت‌های آن در آفریقای جنوبی (معدن Kumba با ظرفیت سی میلیون تن در سال) و در برزیل (49درصد از 27میلیون تن پروژه سرمایه‌گذاری مشترک MMX Minas-Rio Mineracao که در سال 2009 راه‌اندازی خواهد شد) آن را از نظر حمل‌ونقل دریایی سنگ‌آهن در ردیف چهارم قرار داده است.
Kumba دارای یک پروژه مشترک در استرالیای غربی با شرکت معدنی Hancock بود که در سال ۲۰۰۵ این پروژه به دست Rio افتاد. بسیار طنزآمیز خواهد بود اگر تمام شرکت‌های سنگ‌آهن Rio توسط Anglo به عنوان بخشی از درخواست اضمحلال شرکت تصاحب شود. اما تاکنون هیچگونه سابقه‌ای در جهان در شرکت‌های معدنی وجود نداشته است که تمایلی به درخواست اضمحلال و خرید با هم باشد.


قرص سمی
گفته می‌شود که شرکت Rio نیز برای دفاع از خود اقدام به خودکشی کند و به این منظور شرکتی را بخرد. ولی تاکنون مقامات شرکت هیچ‌گونه حرکتی در این جهت نکرده‌اند. واکنش ریوتینتو صرفا این بوده است که بگوید پیشنهاد BHP بسیار پایین است. ریو می‌خواهد میزان تولید خود را از 195میلیون تن (از ابتدای سال تا ماه سپتامبر) در معادن استرالیا به 220میلیون تن افزایش دهد. BHP به علت داشتن فقط یک بندر اختصاصی با مشکلاتی مواجه است و به همین دلیل بسیار آهسته ظرفیتش را افزایش می‌دهد و در نظر دارد ظرفیت تولید سنگ‌آهن خود را که در‌حال‌حاضر یعنی در همان دوره در معادن استرالیا 109میلیون تن است فقط به هدف پایین‌تر یعنی 150میلیون تن برساند.
Rio می‌گوید: ۵۰میلیون تن در سال جلوتر از BHP است و سهامداران نیز نباید پیشنهاد BHP را بپذیرند چون Rio نیز برای انتفاع از اشتهای مستمر و سیری‌ناپذیری چین برای سنگ‌آهن رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. به نظر می‌رسد این شرایط مثمرثمر بوده است: Rio برای هر سهم خود ۷۰ پوند قیمت‌گذاری کرده است. هرچه که ارزش یا قیمت سهام ریو در مقایسه با قیمت سهم یا سهام BHP بالا رود، این خرید مشکل‌تر خواهد شد. هفته گذشته مطرح بود که حتی احتمالا قیمت سهم Rio تا حدی بالا رود که بتواند درخواست خرید BHP را پیشنهاد کند.
از میان شرکت‌هایی که از این اقدام BHP منتفع خواهند شد، شرکت‌های سنگ‌آهن کوچک هستند. برای شرکت‌های مهم و جدید استرالیایی مانند گروه فلزات Fortescue که به زودی به بهره‌برداری خواهند رسید زمان بسیار خوبی است. FMG سال‌ها است که سعی می‌کند به خط آهن دو شرکت معدنی Pilbara دسترسی پیدا کند.
مدیرعامل FMG هفته گذشته بر علیه معامله BHP-Rio داد و فریاد به راه انداخته می‌گفت: ما نشان خواهیم داد که دولت استرالیا از اثرات بالقوه ضدرقابتی این ادغام کاملا مطلعند. پروژه‌های سنگ‌آهن زیادی در Pilbara وجود دارد که اکثر آنان نیاز به امکانات زیربنایی دارند. آنان امیدوارند که BHP-Rio موفق خواهد شد به شرط آنکه خطوط راه‌آهن را در اختیار شرکت‌های ثالث قرار دهد.