خداحافظی با عصر طلایی فلزات؟
محمدحسین بابالو-هم‌اکنون شرایط بازار جهانی به گونه‌ای متغیر و آشفته است که در صورت درج تحلیل روزانه این بازار باز هم فاکتورهای وابسته با پیش‌فرض تغییر چندباره متغیرها از جمله نوسان قیمت نفت و حمل‌و‌نقل، حجم معاملات و موجودی انبارها، نوسان بازارهای مالی، میزان عرضه و تقاضا، جو روانی بازار و‌ترس از رکود آینده و کاهش چشمگیر فعالیت‌های صنعتی و کاهش مصرف این مواد و ... دارای نوسان خواهند بود.

در مقالات پیشین به تحلیل بازار و شرایط حاکم بر آن برای مس البته با قیمت 5900 دلار و نفت 80 دلار پرداختیم. از آن روز تاکنون نفت بیش از 20 دلار و مس نیز بیش از 2000 دلار کاهش قیمت داشته و به 3720دلار رسیده است. همچنین سنگ‌آهن با قیمت 120 دلار را تحلیل نموده و پیش‌بینی 93 دلار کردیم. پس از آن سنگ‌آهن به 92 دلار سپس به 80 دلار و برای جمعه به 70 دلار رسیده است. تا پایان سال 2008 هیچ امیدی برای بهبود وضع این ماده متصور نیست.
درخصوص کرومیت نیز وضع به همین منوال است. هم‌اکنون قیمت‌ها و حجم معاملات بسیار کاهش یافته و ذخایر این ماده در همه جای جهان از جمله بندرعباس در حال افزایش است. درخصوص روی وضع وخیم‌تر بوده و به ۱۰۶۲ دلار در هر تن رسیده است. میانگین متوسط یک قرن گذشته این ماده از میانگین ۳ ماه گذشته آن نزدیک به ۲۰ سنت در هر پوند بالاتر است. برای این فلز شرایط وخیم‌ترین حالت در ۱۰۰ سال اخیر است. نیکل از ۳۲۰۰۰ دلار در هر تن به حدود ۸۸۰۰ دلار در هر تن رسیده است. بیلت از ۱۱۵۰ دلار در هر تن به نزدیک ۳۰۰ دلار در هر تن در بورس فلزات لندن رسیده و نفت ۱۴۰ دلاری زیر ۷۰ دلار معامله می‌شود.
شاخص‌های سهام نیز وضع بهتری ندارند، ولی به بدی وضع فلزات ذکر شده نیست. کمک دولت‌ها به این بازار به نسبت بازار فلزات از افت بیش از حد جلوگیری کرده است. غالب فلزات مهم افت 50‌درصدی داشته‌اند.
این گونه که از ظواهر امر پیدا است جهان در آستانه رکود وسیعی قرار دارد و پیش‌قراول این رکود افت بیش از ۵۰درصدی قیمت غالب مواد اولیه از جمله فلزات، مواد معدنی و نفت خام می‌باشد. همیشه افت و خیز مواد اولیه و فلزات پایه به نسبت محصولات تولیدی بسیار بالاتر است.
به احتمال قوی تا روزهای پایانی سال 2008 این شرایط تغییر محسوسی نخواهد کرد. تنها می‌توان به خرید پایان سال کارخانه‌ها برای آغاز سال 2009 برای افزایش تقاضا امیدوار بود که آن هم با شرایط فعلی احتمال افزایش چند‌درصدی بیشتر لحاظ نمی‌شود.
مواد اولیه دیگر جذابیتی برای تجار و سرمایه‌گذاران در سطح جهانی ندارد. تنها تولیدکنندگان بزرگ می‌توانند در این شرایط به فعالیت ادامه دهند. آن هم با کمک قراردادهای طولانی مدت که در گذشته و با قیمت‌های پایین‌تری منعقد شده است. معادن و تولید‌کنندگان کوچک و متوسط دیگر توانایی فعالیت ندارند. به گفته یکی از فعالان وال‌استریت آشکارا به سوی رکود پیش می‌رویم و به قول متال بولتن: پایان عصر طلایی معدنکاری درخصوص بازار مواد اولیه ایران ذکر این مطلب ضروری است که این بازار همچون تابع چند متغیری است که یکی از متغیرهای آن شرایط جهانی است و مابقی آنها از جمله تصمیمات دولت و نحوه قیمت‌گذاری آن، خرید و فروش و عرضه و تقاضای داخلی، میزان واردات و حقوق گمرکی آن و صادرات و جایزه صادراتی، میزان مالیات بر صنایع و بهره مالکانه معادن و نحوه تخصیص اعتبارات بانکی، هزینه سوخت و انرژی و تصمیم دولت بر سرمایه‌گذاری بر یک بخش خاص و یا صادرات و واردات یک محصول و ماده اولیه و ... دیگر متغیرهای این تابع پیچیده است.
اقتصاد ایران اقتصادی دولتی و پیچیده بوده و به جرات می‌توان گفت با کمتر اقتصادی در جهان قابل مقایسه می‌باشد. دولتی بودن اقتصاد مورد انتقاد بسیاری از صاحب‌نظران و فعالان این عرصه بوده و ابلاغ سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی گامی در جهت رفع این نقص بود.
نکته دیگر اینکه اقتصاد ما در مراحل آغازین فرآیند جهانی شدن است و به جرات می‌توان گفت در مواد اولیه جز در زمینه صادرات نفت خام و واردات فولاد (نزدیک به ۱۰‌میلیون تن در سال) و گاها صادرات شمش مس و روی و جدیدا سنگ‌آهن و همچنین واردات بیلت، نیکل و سایر فروآلیاژها و ... تجربه جهانی شدن و بالاخص اقتصاد آزاد را نداریم. این بخش‌ها نیز غالبا توسط دولت انجام می‌گیرد. این شرایط منفی در این آشفته بازار امری مثبت تلقی می‌شود. سونامی بحران مالی و رکود گسترده جهانی همچون امواج نه چندان مرتفعی به ساحل اقتصاد ایران در حال اصابت است. در حال حاضر و یا به عبارت دیگر در یکی از وخیم‌ترین شرایط تاریخ اقتصاد جهان هنوز هم واردات فولاد به کشور صورت می‌گیرد هنوز ظرفیت خالی به همراه مزیت نسبی انرژی ارزان و مطمئن و نیروی کار، مواد اولیه فراوان به همراه بازار مصرفی با ظرفیت خالی ۱۰‌میلیون تن موجود است. سالانه نزدیک به ۵۰۰۰۰ تن واردات فروآلیاژ به کشور داریم و غالب این نوع مواد اولیه در کشور تولید نمی‌شود. برای تولید ۱۰‌میلیون تن فولاد احتیاج به ۱۵‌میلیون تن کنسانتره دیگر خواهیم داشت که با ۲۳‌میلیون تن فعلی به ۳۷‌میلیون تن خواهد رسید. شرکت‌های تولیدکننده سنگ‌آهن با توجه به ثبات قیمتی تعیین شده از کاهش حاشیه سود جدی در امان می‌باشند و تنها صادرات کنسانتره و سنگ‌آهن دانه‌بندی شده آنها با مشکل مواجه خواهد بود. در صورتی‌که دولت از پتانسیل بخش خصوصی در معادن سنگ‌آهن استفاده این بخش استفاده نماید، می‌تواند هم به کمک این بخش شتافته و هم از حجم سرمایه‌گذاری خویش بکاهد.
در خصوص مس شرایط کمی پیچیده است. صادرات این ماده در سود شرکت‌های تولیدکننده دخالت بسیاری داشته و کاهش قیمت آن همچون بحرانی این صنعت را تهدید می‌کند. در مقاله پیشین به بررسی شرایط تولید در معادن زیرزمینی پرداخته شد. در این نوشتار شرایط کلی این صنعت بدون محاسبات فنی مورد بررسی می‌باشد. قلب صنعت مس و یکی از شرکت‌های بزرگ بورس شرکت ملی مس ایران است. تولیدات این شرکت شامل 1- فلز مس با خلوص مختلف 2- طلا 3- سولفور مولیبدن و ... . طلا و مولیبدن تغییر محسوسی نداشته و نوسانات چند‌درصدی آنها به نسبت تغییر قیمت دیگر فلزات مثل مس ناچیز بوده ولی مس نزدیک به 50‌درصد افت قیمت را لمس کرده است. با توجه به شرایط خاص این شرکت بورسی توصیه می‌شود کارشناسان و اهل فن و صاحبنظران اقتصادی تاثیر این تغییرات را بر سوددهی این شرکت و سرمایه‌گذاری آن بیشتر بررسی کنند.
در شرایط فعلی بیشترین آسیب متوجه فعالان صنعت روی می‌باشد. ریزش معدن انگوران و کاهش عیار خاک مورد استفاده، افزایش قیمت اسیدسولفوریک، کاهش چشمگیر قیمت این ماده معدنی، کاهش سرمایه‌گذاری‌ها بر این صنعت و عدم بازدهی قابل قبول فعالیت‌های اکتشافی در نقاط مختلف کشور شرایط بحرانی این صنعت را به انضمام رکود جهانی بحرانی‌تر کرده است. کاهش قیمت این فلز به نسبت متوسط ۱۰۰ سال اخیر آن و کاهش نزدیک به ۹۰‌درصد تولید این فلز بنا بر اخبار غیر رسمی حکایت از وخامت اوضاع دارد.
اما یک نکته مهم: تمامی قیمت‌ها به سطوح سال‌های گذشته برمی‌گردد. یعنی یک برنامه‌ریزی مدون با قراردادهای بلندمدت می‌توانست بسیاری از نوسانات حال حاضر را پوشش دهد که نادیده گرفته شد.
در مطالب آتی به تحلیل دیگر مواد اولیه خواهیم پرداخت.