آیا بانک‌ها در هر شرایطی برنده‌اند؟

این روزها در اقتصاد ایران برخی فعالان اقتصادی و تحلیل‌گران اقتصادی به شایعاتی در مورد مشکلات بانک‌ها اشاره می‌کنند، البته این دست از ادعاها شاید تا حدی نزدیک به واقعیت باشد، چون فرامین دولتی‌ها مبنی بر باز شدن پیچ تسهیلات تکلیفی آنقدر زیاد بوده است که بانک‌ها در نمایی طی چهار سال گذشته وظیفه‌ای جز پرداخت تسهیلات نداشته‌اند.

گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که فقط در چهار سال گذشته حجم بدهی‌های معوقه بانکی از ۵ هزار میلیارد تومان به بیش از ۴۸ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است و بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی نیز از حدود ۳ هزار میلیارد تومان به ۲۳ هزار میلیارد تومان رشد نشان می‌دهد.

بدون شک ارزیابی این ارقام در همان نگاه نخست گویای این ماجرا است که بانک‌ها در ایران دچار مشکل شده‌اند، اما از سوی دیگر هستند گروهی از صاحب‌نظران که می‌گویند آفت‌زدگی تنها یک بخش از سناریوی بانکی است و درست روی دیگر سکه، روزگار سکه شبکه بانکی نقش خورده است که نشان می‌دهد بانک‌ها در هر فصلی از اقتصاد کشور برنده‌اند و در آشفته بازار اقتصاد ایران سود تضمین شده‌ای دارند.

این ادعا، اما تحلیلی است که وجود دارد و به نظر می‌رسد به دلیل رشد سیاست‌های دستوری برای شبکه بانکی مغفول مانده و دیده نشده است.

برای همین به نظر می‌رسد صاحب‌نظران باید روی خود را به سمت این پرسش نیز برگردانند که چرا بانک‌ها در هر شرایطی برنده‌اند و اگر این گونه است، چرا صدایی کوچک‌تر و ضعیف‌تر از بقیه بخش‌های اقتصادی دارند؟ ابراهیم جمیلی یک عضو هیات رییسه اتاق تهران

پاسخ ظریفی به این پرسش می‌دهد. او می‌گوید: کاش تولیدکنندگان نیز بانکی می‌شدند. بدون شک باید حق را به او داد، چون تولید‌کنندگان همیشه مظلوم‌ترین قشر اقتصادی ایران بوده‌اند. آیا این گونه نیست؟

جمیلی می‌گوید: براساس صورت‌های مالی بانک‌ها در سال ۸۷، بانک‌های خصوصی حدود ۷۰ درصد و دولتی‌ها بیش از ۲۵ درصد نسبت به سرمایه ثبت شده سود کسب کرده‌اند.

عضو هیات‌رییسه اتاق تهران در گفت‌وگو با ایلنا اضافه می‌کند: آمار سود سالانه و بررسی صورت‌های مالی بانک‌ها نشان می‌دهد بانک‌های خصوصی حدود ۷۰ درصد و بانک‌های دولتی بیش از ۲۵ درصد سود نسبت به سرمایه خود در پایان سال ۸۷ کسب کرده‌اند. در تفسیر این اتفاق می‌توان گفت یا بانک‌ها در ارائه آمار سود سالانه خود دچار اشتباه شده‌اند یا عملیات بانک‌ها شفاف و واقعی نبوده است.

او می‌افزاید: قیمت تمام شده پول بالا است، اما صورت‌های مالی بانک‌ها نشان‌دهنده کسب سود مطلوب در شبکه بانکی است. اگر بانک‌ها تسهیلات را براساس سود ۱۲ درصد پرداخت کرده باشند پس چگونه توانسته‌اند تا این حجم سود کسب کنند.

جمیلی به نقش بانک مرکزی به عنوان ابزار نظارتی اشاره می‌کند: بانک مرکزی که نهاد ناظر بر شبکه بانکی است، باید بر عملکرد بانک‌ها نظارت کند. در صورتی که آمار اعلام شده شبکه بانکی درست باشد، به نظر می‌رسد در شرایط کنونی اگر تولیدکنندگان به تاسیس بانک اقدام کنند، موفق‌تر خواهند بود.