دنیای اقتصاد: ایران برای اولین‌بار ۵۷ سال پیش صاحب بانک‌مرکزی شد. زمان تاسیس بانک‌مرکزی ۱۸ مرداد سال ۱۳۳۷ شمسی ثبت شده است. پیش از آن وظایف بانک‌مرکزی را بانک ملی انجام می‌داد. اما با توجه به گسترش فعالیت بانک ملی، کارهای غیرانتفاعی آن در تناقض با بنگاهداری بانک شده بود، در نتیجه اموری مانند چاپ اسکناس و بانکداری دولت نیاز به یک بانک مجزا داشت.

ابراهیم کاشانی، اولین رئیس‌کل بانک‌مرکزی بود که پیش از این بر صندلی ریاست بانک ملی تکیه کرده بود. او در سن ۵۷ سالگی اندوخته‌ای ۳۰ ساله در امور بانکداری داشت. کاشانی عهده‌دار مسوولیتی شده بود که پیش از این کم و بیش در بانک ملی تجربه کرده بود. بانک ملی در زمانی‌که بانک‌مرکزی وجود نداشت، فعالیت‌های غیرانتفاعی خود را به‌صورت جداگانه انجام می‌داد. او عهده‌دار طرح تاسیس بانک‌مرکزی در هیات دولت بود. تدوین و تنظیم لایحه بانک‌مرکزی با پیگیری‌های او به انجام رسیده بود.

اما تغییر و تحولات اقتصادی طی این نیم‌قرن دامنه بانک‌های مرکزی را هم گرفت. بانک‌مرکزی ناچار بود برای تطبیق با شرایط جدید و مقابله با چالش‌های اقتصادی، وظایف خود را به‌روز کند. بحران‌هایی که در اقتصاد جهان طی این سال‌ها به‌وجود آمد، بانک‌های مرکزی را وادار به بازنگری در سیاست‌های خود کرد. می‌توان گفت بحران‌های مالی نقاط عطفی در زمینه سیاست‌های بانک‌های مرکزی بودند. در یادداشتی که ولی‌الله سیف به مناسبت سالروز تاسیس بانک‌مرکزی منتشر کرده، آغاز دوران مدرن در این بانک‌ها را به دهه ۷۰ میلادی منسوب کرده است. اگر در ابتدای تاسیس، بانک‌مرکزی صرفا امور بانکی دولت، چاپ اسکناس و نظارت بر بانک‌ها را به‌عنوان نهاد حاکمیتی به عهده داشت، امروز وظایفی همچون نظارت احتیاطی کلان و برقراری ثبات مالی را نیز عهده‌دار است. نظارت بر بانک‌ها و موسسات اعتباری نیز شکل جدی‌تری به خود گرفته است.

امروزه بانک‌مرکزی باید این توان را داشته باشد که در دوران بحران، قادر به حمایت از بانک‌ها و موسسات مالی باشد. هنگامی که کمبود نقدینگی در بازار پول به اوج برسد، تامین آن از بازار بین بانکی ممکن نخواهد بود، در نتیجه وام‌دهنده در این شرایط بانک‌مرکزی است. این مساله در تجارب جهانی نیز به چشم می‌خورد. فدرال‌رزرو آمریکا برای جلوگیری از ورشکستگی سیتی‌گروپ در سال ۲۰۰۸ که دومین بانک بزرگ اروپا است، مستقیما وارد عمل شد و منابع مالی بزرگی را در اختیار آنها قرار داد. این تجربه در انگلستان هم به چشم می‌خورد. مسوولیت در قبال بحران‌های مالی امروز به‌عنوان وظیفه بانک‌مرکزی شناخته می‌شود. وظیفه نظارت بر بازار پول نیز به همین دلیل بر عهده بانک‌مرکزی است.

در واقع اگر این نهاد در هنگام بحران به کمک بانک‌ها می‌آید، باید پیش از آن اطلاعات کافی را در مورد تمامی بانک‌ها داشته باشد. همچنین برای حفظ ثبات پولی و تنظیم عرضه و تقاضا در بازار، نیاز به برآورد دقیقی از بازار دارد. بانک‌مرکزی برای اجرای برخی از سیاست‌های پولی نیز به همکاری و هماهنگی بانک‌ها نیاز دارد، در نتیجه نظارت بر بازار پول واجب می‌شود. اما این نظارت اکنون به شیوه سخت‌گیرانه‌ای در کشورهای توسعه‌یافته درآمده است. بحران‌های مالی در اوایل قرن ۲۱ میلادی موجب شد استانداردهای بانکداری به‌روز شود. نظارت بر رعایت استانداردها از سوی بانک‌مرکزی در این سال‌ها به‌عنوان یک وظیفه ضروری درآمده است. بانک‌مرکزی در ایران نیز به این سمت حرکت کرده و بر رعایت صورت‌های مالی بین‌المللی تاکید کرده است.

به‌طور کلی کارشناسان معتقدند در هنگام واگذاری یک وظیفه به بانک‌مرکزی باید دید تا چه اندازه فعالیت مزبور برای دستیابی بانک‌مرکزی به اهداف اصلی خود (ثبات پولی و مالی) ضرورت دارد. همچنین مزیت بانک‌مرکزی در محقق کردن آن هدف نیز باید پیش از واگذاری وظیفه دیده شود.