وحشت بازار از عطسه چین

جف سومر

ستون نویس نیویورک تایمز

مترجم: الهام آقایی

بازار کالاهای پایه در تابستان امسال روزهای خوشی به خود ندیده است؛ به‌طوری‌که قیمت نفت، زغال‌سنگ، قهوه، دانه سویا، مس، آهن و تقریبا هر کالای پایه دیگر به‌شدت سقوط کرده است، چراغ بازارهای ارزی در حال خاموشی است و درد و رنجی به بخش عظیمی از اقتصاد جهان تحمیل شده است. اما تعداد بسیار کمی از آمریکایی‌ها از این وضعیت گله دارند.

مگر آنکه از افرادی باشند که معامله‌گر دانه سویا هستند یا با سهام کمپانی‌هایی مانند «اکسون موبیل» و «شورون» سر و کار دارند یا افرادی که با ارزهایی مانند رئال برزیل یا راند آفریقای جنوبی که در حال سقوط هستند معامله می‌کنند، احتمالا هنوز متوجه سقوط قیمت‌های کالاهای پایه نشده‌اید. سقوط قیمت نفت در برخی ایالات دارای نفت شیل مانند داکوتای شمالی و اوکلاهاما به علاوه کشورهای کانادا، مکزیک، برزیل، روسیه، نروژ و عربستان صعودی کاملا مشهود است، اما زندگی روزمره بسیاری از آمریکایی‌ها را تحت تاثیر قرار نداده است.

در حقیقت برای اکثر ما افت کالاهای پایه به عنوان یک بحران جدی تلقی نشده است؛ بلکه بیشتر شبیه خبری خوب است. این تصور قابل درک، اما کوته بینانه است. برای نمونه بنزین را درنظر بگیرید که یکی از کالاهایی است که در آمریکا به‌شدت مورد توجه است. قیمت بنزین در حال حاضر بسیار ارزان است.

افزایش قیمت بنزین عموما زمانی روی می‌دهد که فصل رانندگی تابستانه در راه باشد و این امر امسال نیز صدق می‌کرد. اما در طول سه هفته گذشته قیمت‌ها دوباره کاهش یافته است، ولی به گفته مایکل گرین، سخنگوی موسسه پژوهشی AAA، مردم در این وضعیت از امتیازی برخوردار نمی‌شوند. از سال ۲۰۱۳ با کاهش قیمت بنزین، دید عموم نسبت به «قیمت منصفانه» هم تغییر پیدا کرده است.

بی‌شک خبری از جنبش ملی نیز برای افزایش قیمت‌ها برای کمک به تولیدکنندگان نفت و گاز نیست. هیچ کدام از مصرف‌کنندگان خواستار پایان بخشیدن به تورم پایین نیستند. به گفته وزارت کار، شاخص بهای مصرف‌کننده شامل انرژی و غذا تا ماه ژوئن به مدت ۱۲ ماه تقریبا ثابت بوده در حالی که تورم هسته در طول بیش از ۱۲ ماه ۸/ ۱ درصد افزایش یافته است. اظهر اقبال، اقتصاددان موسسه «ولز فارگو سکیوریتیز» می‌گوید؛ در ایالات متحده آمریکا کاهش قیمت در بازارهای کالاهای پایه بر تورم تاثیرگذار بوده و به‌نظر می‌رسد در آمارهای بعدی هم تحت فشار بماند.

اما کاهش بازار کالاهای پایه چه مقدار بر میزان تورم تاثیر داشته است؟ یک نشانه این است که شاخص کالاهای پایه CRB از مه ۲۰۱۴ بیش از ۱۵ درصد کاهش یافته است. براساس مدل اقتصادی آقای اقبال، هر ۱۰ درصد افت در این شاخص باعث کم شدن ۴/ ۰ درصد از شاخص بهای مصرف‌کننده (CPI) سالانه در آمریکا و مقداری کمتر، کمتر از ۱/ ۰ درصد از شاخص تورم هسته می‌شود. او می‌گوید: «سقوط در قیمت‌های کالاهای پایه تاثیر قابل ملاحظه‌ای در ایالات‌متحده داشته است.» کاهش قیمت برای فدرال رزرو نیز پیچیدگی‌هایی به‌دنبال داشته است، گفته می‌شود پس از تقریبا ۷ سال، نرخ‌های بهره کوتاه‌مدت از سطح صفر شروع به افزایش خواهد کرد و این در صورتی است که داده‌های تورم و بیکاری این حرکت افزایشی را تصدیق کند. براساس آخرین گزارش وزارت کار ایالات متحده، نرخ بیکاری آمریکا در ماه جولای در نرخ ۳/ ۵ درصد ثابت مانده که کمترین میزان در طول چند سال اخیر است. به گفته جی برایسون، اقتصاددان موسسه ولز فارگو سکیوریتیز، نرخ پایین تورم که به کالاهای پایه مرتبط است ممکن است دلیل انتظار طولانی فدرال رزرو برای افزایش نرخ‌های بهره باشد.

اما حتی اگر آمریکایی‌ها به‌طور مستقیم از حوزه نفتی ضربه‌ای نخورده باشند، دلایل مهمی برای نگرانی بابت آسیب دیدن از بازار کالاهای پایه وجود دارد. ادوارد یاردنی، اقتصاددان مستقل و استراتژیست معتقد است که به‌طور کلی کالاهای پایه شاخص‌های بسیار حساسی از فعالیت اقتصادی جهان به شمار می‌روند: «معمولا کاهش شدید در شاخص CRB گویای بحران اقتصادی و بازارهای کاهشی سهام است.» البته در حال حاضر وی انتظار چنین رویدادی را ندارد؛ زیرا به‌نظر می‌رسد عدم توازن در بازارهای کالاهای پایه نتیجه محاسبات غلطی بوده که منجر به عرضه بیش از حد شده است.

به گفته وی این تقاضا نیست که ضعیف است؛ «آنچه باید جدی گرفته شود، مشکل عرضه جهانی است.» به گفته مایکل پیرس، اقتصاددان موسسه «کپیتال اکونومیکس»، عامل مهم و پشت پرده عدم توازن، کاهش سرعت نرخ رشد اقتصاد چین و حتی وجود حس محتمل بودن مشکلات بزرگ‌تر در این کشور است که ناشی از کاهش شدید شاخص‌های سهام آن کشور از اواخر ماه ژوئن بوده است. مداخلات دولت چین قبل و بعد از ترکیدن حباب این بازار، وضعیت را بدتر کرد. «انتظار فرودی وخیم را برای اقتصاد چین ندارم، اما این ادراک تاثیرات بالقوه‌ای به جا گذاشته است.» براساس داده‌های HSBC، چین بزرگ‌ترین مصرف‌کننده کالاهای پایه در جهان است. این کشور ۸/ ۱۲ درصد از کل واردات کالاهای پایه جهانی را به خود اختصاص داده است.

این رقم برای ایالات‌متحده که دومین مصرف‌کننده بزرگ جهانی است، ۳/ ۱۰ درصد است. این روزها وقتی چین عطسه می‌کند، بازار کالاهای پایه پناه می‌گیرند. ابراهیم پاتل، وزیر توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی می‌گوید: «هر کشور و هر کالای پایه‌ای حکایت جداگانه‌ای دارد و بسیاری از کشورها از این موضوع در عذاب هستند. برای مثال در آفریقای جنوبی یک تولیدکننده اصلی کالای پایه از پلاتین و طلا تا آهن و زغال‌سنگ و به‌نوعی کل صنعت معدن به دلیل افت قیمت کالاهای پایه دچار مشکل شده است.» به اعتقاد یاردنی، اقتصاددان و استراتژیست، بازارهای ارزی نیز از تغییرات شرایط بازرگانی و تجاری تاثیر گرفته‌اند. تضعیف ارزهای تولیدکنندگان کالاهای پایه و تقویت دلار آمریکا نمونه‌هایی از تغییرات است. دولت چین ارزش یوآن چین را با ارزش دلار متناسب نگه می‌دارد تا این ارز نسبت به سایر ارزها تقویت شود.

این امر منجر به ارزان‌تر شدن واردات به ایالات‌متحده خواهد شد و گران شدن صادرات را به‌دنبال دارد؛ به‌طوری‌که به حفظ توازن عرضه و تقاضا کمک می‌کند. بنابراین می‌توان انتظار داشت که رشد اقتصاد آمریکا کاهش یافته و شاهد افزایش رشد در کشورهای تولید‌کننده کالاهای پایه باشیم. یاردنی می‌گوید: «می‌توانست فرصت خوبی باشد! لذت بردن از جو آرام و هزینه‌های پایین! اما آگاه باشید که بازارهای جهانی بی‌ثبات و کاهشی می‌تواند کاملا خطرناک باشد.»