تحریم‌های نفتی؛ به اسم سیاست، به نفع بازار

 مورد بعد تورم بالای اکثر کشورهای جهان است؛ برای نمونه آمار تورم ماه آوریل ایالات‌متحده ۵ درصد و در منطقه اروپا ۷ درصد اعلام شد‌. پیش از این شاهد تورم بالاتر، برای نمونه ۹ درصدی در آمریکا و۱۰ تا ۵/ ۱۰درصدی اروپا در اکتبر ۲۰۲۲ بودیم.  گذشته از این موارد، کاهش رشد اقتصادی پیامد همه‌گیری کرونا که مشکلاتی برای تامین قطعات و زنجیره تامین ایجاد کرده بود، با وجود اعلام پایان همه‌گیری از سوی سازمان بهداشت جهانی، متاسفانه آمارهای غیررسمی از فوت ۲۰ میلیون نفر در سطح جهان حکایت دارد و به نظر نمی‌رسد تا پایان سال جاری میلادی مشکل کرونا به این سهولت، کاملا برطرف شود؛ مساله‌ای که به اختلال در زنجیره تامین قطعات و مواد اثرگذار خواهد بود و در ماه‌های باقی‌مانده سال‌ جاری نیز به‌سختی برطرف شود.

تعادل آینده بازار نفت

 تقاضای نفت در قسمت حمل‌و‌نقل، چه در مورد کالا و چه سفر و گردشگری، نشان از بهبود دارد‌.  جهان از هر دو سمت عرضه و تقاضای نفت با معضلاتی روبه‌روست و در این زمان‌ها اصولا تعیین تقاضا دشوار است. بخشی از عرضه نیز عملا از بازار جهانی حذف شده است؛ قسمتی از نفت ایران، ونزوئلا، سوریه و یمن (در مقیاسی بسیار کوچک‌تر) و در ماه‌های اخیر نیز کاهش صادرات نفت روسیه به دلیل ادامه وضع سقف قیمت توسط کشورهای گروه ۷ و استرالیا. در آخرین جلسه کشورهای گروه ۷ در ژاپن به نظر می‌رسد که این میزان بیشتر نیز شود.  در مجموع اقتصاد جهانی در سال جاری گویای این است که تقاضای نفت در سال جاری لزوما افزایش‌یابنده نیست و از طرف عرضه نیز باید قبول کرد که بخشی از عرضه از بازار حذف شده است‌ و با وجود وضعیت اقتصادی جهان، قیمت کنونی برنت ‌بین ۷۵ تا ۸۰ دلار باقی مانده که به دلیل کمی عرضه است.  

با گذشتن از این بخش و رسیدن به قسمت چگونگی پیگیری سیاست‌های آینده فروش و صادرات نفت ایران، نخست باید به این مساله اشاره کرد که آمار و ارقامی که درباره نفت ایران، در همه زمینه‌ها، از جمله صادرات نفت ایران توسط بسیاری از رسانه‌های خارجی مطرح می‌شود قطعا و یقینا نادرست است.  اگرچه اکنون در سمت اجرایی نیستم که به آمار روز دسترسی داشته باشم، اما سیاست‌های کلی که در آن مجموعه برای سال‌های متمادی وجود داشته است، چه از دوران قبل از حضور من در مجموعه، چه در سال‌های بعد از آن، می‌شود گفت بسیاری از آمارها صرفا برای تخریب تصویر فروش نفت کشور است. برای نمونه یک خبرگزاری اعلام می‌کند که نفت ایران به برخی کشورها در آسیا ۱۰ درصد زیر قیمت نفت‌خام روسیه فروخته شده است، از طرفی هم نفت روسیه را ۳۰ درصد زیر قیمت بازار عادی عنوان می‌کند.

اینکه اصلا قیمت نفت‌خام روسیه چقدر است، تنها با تایید یکی از مقام‌های رسمی این کشور می‌توان دریافت که چه میزان تخفیف برای مشتریان خود قائل می‌شوند، ولی در مورد ایران این آمار قطعا غلط است. این اخبار این شبهه را ایجاد می‌کند که ایران در برهه‌هایی توانسته است در بازار، نفت بیشتری صادر کند و این خلاف خواسته تعدادی و نه همه رقبای ما است؛ رقبایی که از حضور ما در بازار لطمه می‌بینند؛ کشورهایی که به کشور دیگری امکان صادرات ندارند. این مساله را ابتدا باید از نگاه رسانه‌هایی دید که از سیاست آمریکا در این زمینه پیروی می‌کنند.

 نکته قطعی که مورد نظر من است اینجا بر این متمرکز است که اگرچه سیاست‌های تحریمی که آمریکا پیشگام آن بوده است، به نظر تحریم‌هایی است که در ابتدا به عنوان تحریم‌هایی سیاسی تمهید شده است، اما با برگشتن به زمان شروع، ادامه و تشدید آن تحریم‌ها با زمان خروج آمریکا از برجام، همه اینها از زمانی آغاز می‌شود و ادامه می‌یابد که آمریکا به دنبال گشایش راهی برای صادرات، چه نفت شیل خود و چه غیر آن بوده و در پی آن است که برای نفت و گاز خود بازارهای صادراتی تشکیل دهد؛ مثلا قانون وابسته نبودن به انرژی وارداتی در آمریکا که از زمان ریاست‌جمهوری بوش پسر به تصویب می‌رسد. می‌بینید که از این زمان قوانینی که علیه کشور ما و کشورهایی دیگر مانند ونزوئلا و دیگران اعمال می‌شود، استفاده از ابزار سیاسی برای رسیدن به اهداف اقتصادی است که در این مورد معطوف به باز کردن جا در بازار برای نفت‌خام تولیدی آمریکا و سپس گاز این کشور است.

کافی است نگاهی به آمار صادرات آمریکا در ماه‌های اخیر داشته باشید. کشوری که کمتر از یک‌میلیون بشکه نفت در سال‌های قبل صادر می‌کرد، به ۵ میلیون بشکه در روز نیز رسیده است. جالب است اشاره شود از زمانی که روسیه با آغاز جنگ علیه اوکراین تحت فشارهایی قرار گرفته است، مجموعه کشورهای اروپایی چه میزان نفت و گاز از آمریکا وارد می‌کنند؛ حتی آمریکا به بازار کشورهای آسیای دور هم رسیده است که سابقه‌ تاریخی در بازارهای نفت ندارد. اگر اینها را واقعیت‌های بازار نفت بدانیم، حذف ایران از بازار نفت تابع سیاست‌های کلی آمریکا بوده است که این سیاست‌ها با نام‌ غلطی عنوان می‌شود، یعنی به نام دلایل سیاسی اما با اهداف اقتصادی، چه در مورد نفت و چه گاز.

در مقابل، با این سیاست‌ها ایران چه کار می‌تواند انجام دهد. بد نیست به خاطره‌ای از یکی از جلسات بین‌المللی که توسط یکی از سازمان‌های بزرگ جهانی تنظیم شده بود و به همراه دبیرکل مرحوم اوپک در آن حضور داشتم، اشاره کنم. فردی که سخنرانی می‌کرد اطلاعی نداشت که من از ایران هستم. این جلسه چند ماهی پس از خروج ایران از تحریم بود که ما قادر به صدور نفت بیشتری شده بودیم‌. این فرد که از شخصیت‌های برجسته نفت دنیا است به‌صراحت گفت برای ما قابل پیش‌بینی نبود که ایران بتواند به این سرعت به بازار جهانی بازگردد.

 این‌ واقعیات و سوابق نشان می‌دهد که چرا در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ آنها با وجود ایفای تعهدات برجام از سوی ایران در پی تحریم ایران بودند. تحریم‌هایی که به قول خودشان قرار بود سخت‌ترین تحریم‌هایی باشد که علیه کشوری در تاریخ اعمال ‌شده است. پس ما در یک بازار رقابتی سخت قرار داریم که قرار نیست با کم شدن و حذف تحریم‌ها نیز تسهیل شود. از طرفی پالایشگاه‌هایی که مشتری سنتی نفت ما بودند به‌راحتی توانسته‌اند خود را از نظر فنی با نفت‌های خام مشابه یا حتی غیرمشابه تطبیق بدهند.  امروز بازی در بازار نفت بسیار سخت‌تر از گذشته است.  حرف نهایی ایران این است که در چنین شرایطی، ضمن قبول اینکه برخی سیاست‌های سنتی برای صادرات نفت را باید نگه‌داریم و با توجه به بودجه سال جاری که بر اساس آن بخشی هرچند اندک از صدور نفت به نهادهایی خارج از شرکت ملی نفت سپرده شده است، ولی شرکت ملی نفت ایران باید در راستای باز کردن بازار صادرات نفت ایران، فارغ از اینکه این صادرکننده شرکت ملی نفت ایران است یا شرکتی که قانون مشخص کرده است، نفت ایران را نه‌تنها به یاد مصرف‌کنندگان بیاورد بلکه آنها را به مصرف این نفت عادت بدهد.

شاید گفته شود که این فقط یک مطلب کلی است؛ چگونگی اجرای آن مهم است. براساس خبری که اخیرا اعلام شده است منظورم را روشن‌تر بیان می‌کنم. یک شرکت بسیار بزرگ نفت و گاز جهان به تازگی اعلام کرد برای آنکه اکتشاف و تولید نفت خود را نه فقط از آب‌های عمیق بلکه آب‌های بسیار عمیق بیشتر کند از هوش مصنوعی (در حال حاضر) استفاده می‌کند. حرف و منظور من این است که اگر در بخش بالادستی نفت که پیچیدگی‌های بسیاری به نسبت بخش پایین‌دستی از جمله تجارت نفت وجود دارد، نیروی بسیار کارآمد ایرانی می‌تواند با استفاده از هوش مصنوعی و جمع‌آوری و تحلیل بیگ‌دیتا که امکان جمع‌آوری و تحلیل دستی ندارند و نیاز به سیستم‌های پیچیده‌ فناوری دارند، می‌توان الگوهایی برای صادرات ساخت و نیز روندهای قبلی را اصلاح و ترکیب بازارهای مختلف را شناسایی کرد‌.

رفتار سازمان‌ها در نهایت تحت تاثیر مدیر انسانی قرار دارد که بر اساس جمع‌آوری اطلاعات ملزم هستند از همه علوم روز استفاده کنند تا به نتیجه جدید و واحدی برسند. برای نمونه باید مجموعه‌ای از داده‌های مربوط به تغییرات جدید در کیفیت انواع نفت پالایشگاه‌ها و تغییر عادت‌های آنها، نفتکش‌ها و بیمه‌ها و تغییرات آنها، شیوه مبادلات مالی که قبلا اسنادی بوده است و بعدا نقدی و تهاتری و تمامی این موارد تا نقطه آخر تحویل به مشتری‌ها در بازار جهانی نفت گردآوری کنیم و توسط هوش مصنوعی که به‌طور خاص برای تحلیل و پاسخگویی به سوالات در خصوص ارتقای صادرات نفت ایران طراحی می‌شود به سیاست‌های جدید برسیم.

ایران می‌تواند اکنون نیز در تجارت نفت همچون گذشته در جهان ممتاز و پیشرو باشد؛ به‌شرطی‌که از نیروهای توانمند داخلی استفاده کرده و برنامه‌ریزی کند. برای اینکه نفت ما فقط روی کاغذ تحریم باشد و بازار جهانی نفت نیز تسلیم این اوضاع نشود جهان باید از حضور نفت ایران بهره ببرد. این کار چگونه ممکن است؟ استفاده از فناوری‌ جدید و استفاده از توان عزیزانی که در زمینه هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین آمار، اقتصاد، حقوق بازرگانی و مالی حضور دارند با همکاری کارشناسان باسابقه برداشتن گام بزرگی در این جهت برازنده صفت بزرگ نفت کشور عزیزمان است.