در چنین شرایطی برای کنترل تورم با استفاده از نرخ بهره لازم است تغییرات شدیدی در نرخ بهره ایجاد شود که اعمال این سطح از نوسان در نرخ بهره احتمالا برای سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی ناکارآمد خواهد بود. بر این اساس، استفاده از قاعده سیاست پولی مبتنی بر کل‌‌‌‌های پولی نیازمند ایجاد نظم و ثبات بودجه‌‌‌‌ای و ثبات مالی و پولی است؛ چرا که بررسی‌ها حاکی از آن است که وقتی رشد نقدینگی و تورم در سطوح بالایی هستند، افزایش نرخ سود چندان موثر نخواهد بود، اما کاهش آن در چنین شرایطی به تورم بیشتر دامن می‌زند. اما به طور کلی تغییر نرخ سودبانکی نباید با اصول دستوری انجام شود، بلکه باید متناسب با حجم پول نوسان کند؛ در غیر‌این‌صورت سیاست استفاده از نرخ بهره شکست خواهد خورد.

از طرفی بانک‌مرکزی می‌تواند با استفاده از عملیات بازار باز و فروش اوراق قرضه دولتی، نرخ بهره حقیقی را کشف و با اتخاذ سیاست مناسب در قبال نرخ بهره بخش تقاضای پول را کنترل کند. ذکر این نکته نیز لازم است که حساسیت بخش عرضه به نرخ بهره و سطح قیمت‌‌‌‌ها در سطح پایینی قرار دارد. این در حالی است که با در نظر گرفتن عدم‌توانایی سیاستگذار پولی بر کنترل تورم بخش عرضه، روند فعلی بانک‌مرکزی در خصوص نرخ سودبانکی می‌‌‌‌تواند اقتصاد ایران را به سمت ابرتورم ببرد. علاوه بر این، باید این نکته را در نظر گرفت که نرخ بهره ابزار کنترل تورم سمت تقاضاست و در کوتاه‌مدت مورد استفاده قرارمی‌گیرد.