زمین و آسمان در خدمت واردات

میم رسا- جشن خودکفایی گندم در سال زراعی جدید به نظر می‌رسد به مراسم بحران واردات و صادرات آن ختم شود. نامرادی آسمان با کشاورزان مناطق حاصلخیز، تقدیر تاریکی است که روشنی امید به سنبله‌های زرد را از میان برداشته است. در ایام نوروز هرجا رفتم و نشانی از کشاورزی دیدم یک چشمم به آسمانی که نمی‌بارید، بود و چشم دیگر به طرح‌های ذهنی و معلق که سال‌ها است بایگانی شده و سردرگم‌اند. یکی از این طرح‌ها، کانال‌کشی و مکانیزاسیون و به زراعی است که قرار است از سوی وزارت جهاد کشاورزی اجرا شود. مثالی می‌زنم؛ در منطقه ماهیدشت و سنجابی و خالصه (کرمانشاه) که جزو نقاط طلایی کشت گندم در کشور محسوب می‌شود، حدود ده سال است که طرح کانال‌کشی به حالت تعلیق درآمده و نشانی از عملیات اجرایی آن دیده نمی‌شود. تنها رودخانه موجود در آن هم خشکیده است. کشاورزان این مناطق جمله‌ای مکرر را پیوسته بر زبان می‌آورند «هر که چاه دارد نان هم دارد». اما کجاست چاه و چگونه است تقدیر نان‌آوری؟ همین امسال هزاران هکتار زمین زیر کشت گندم قرار گرفته، اما به دلیل کمبود بارندگی دارد سیاه می‌شود و از دست می‌رود. در این وضعیت معلوم نیست رسیدن به خودکفایی در تولید گندم و طرح بلندپروازانه صادرات آن، چه قدر به واقعیت نزدیک است. وقتی هنوز در اعصار باستانی کشت و زرع به سر می‌بریم چگونه می‌خواهیم به تولید کیفی و خودکفایی برسیم؟

در این روزها از همه چیز سخن می‌رود، غیر از طرح مدرنیزاسیون کشاورزی که حداقل باید از ۵۰ سال پیش در اولویت اقتصاد کشور قرار می‌گرفت اما دودی که از چاه‌های نفت به آسمان رفت، این چشم‌انداز را تیره و تار کرد، در واقع این دودی است که به چشم کشاورزان کشور رفته و گروه گروه از آنها را به خاک سیاه نشانده است.