قاچاق سیگار و پرسش‌های بی‌پاسخ

مهران موسوی خوانساری

لامپ کم‌مصرف، زعفران تقلبی، برنج خارجی، روغن نباتی و پوشاک؛ اینها عمده‌ترین اقلامی است که زمستان سال گذشته توسط دایره مبارزه با قاچاق مواد مخدر کشف شد، اما در این میان نکته جالب آن است که بیشترین میزان کشفیات قاچاق در آن زمان نه مربوط به این اقلام که به چیزی ارتباط داشت که شاید به ذهن کمتر کسی می‌رسید: سیگار. این البته تنها به سال گذشته مربوط نمی‌شود بلکه مدت‌هاست ما به‌عنوان یکی از کشورهای مطرح در امر قاچاق سیگار شناخته می‌شویم به‌طوری که گفته می‌شود ایران و برمه دو کشوری محسوب می‌شوند که در میان تمام ممالک جهان، بیشترین میزان قاچاق سیگار را به خود اختصاص داده‌اند. این درحالی‌است که سرپرست شرکت دخانیات ایران اخیرا اعلام کرده قاچاق این کالا به دلیل افزایش حجم واردات رسمی، کاهش یافته و برعکس، ثبت سفارش واردات افزایش یافته‌است. علی‌اصغر رمزی معتقد است که این ثبت سفارش در شش‌ماه نخست امسال به ۵/۲ میلیارد نخ افزایش یافته‌و قابلیت آن را دارد که به ده میلیارد نخ سیگار هم برسد، اما واقعیت آن است که حتی در صورت تحقق این امر، باز هم اوضاع چندان بر وفق مراد نخواهد بود چه فعلا آنچه از آمار اعلام شده توسط شرکت دخانیات برمی‌آید مبین آن است که ۶۰ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف می‌شود که ۴۲ درصد آن مربوط به سیگارهای قاچاق است و این یعنی آنکه در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تنها یک ششم از میزان سیگار مصرفی در کشور قابلیت آن را دارد که از طریق مبادی رسمی وارد شود و مابقی را هر چه تشکیل می‌دهد تنها سیگار قاچاق است و بس.

نفت را فراموش کنید!

وزارت بهداشت و درمان معتقد است که میزان مصرف سیگار در کشور، نه ۶۰ میلیارد نخ که ۴۰ میلیارد نخ است، اما واقعیت اینجا است که تفاوت ۲۰ میلیارد نخ سیگار (بنا به گزارش شرکت دخانیات و وزارت بهداشت) هرگز باعث آن نشده ‌است که ایران، بهشت قاچاقچیان سیگار محسوب نشود. وقتی به طور رسمی اعلام می‌شود که سهم هر ایرانی از دود کردن پول ملی با ابزاری به نام سیگار به ۸۳۳ نخ در سال رسیده و از طرفی سن تجربه استعمال اولین سیگار نیز به ۱۳ سال کاهش پیدا کرده‌است، طبیعی است که حجم قابل‌‌توجهی از گردش مالی ۳۵۰ میلیارد دلاری سیگار در جهان به ایران تعلق پیدا کند؛ آن هم سهمی که عمده آن نه از طریق قانونی که توسط قاچاق صورت می‌گیرد. همه اینها ما را به آنجا می‌رساند که باور کنیم تجارت پرسود مواد دخانی آنقدر است که فروش ماده با ارزشی به نام نفت در مقابل آن به کالایی کم‌ارزش تبدیل شود. عضو کمیته کشوری هم پیمانی در مبارزه با بیماری‌های تنفسی، اوایل شهریورماه امسال از آماری پرده برداشت که بدون تردید تحلیل بر روی آن را به سمت همین تئوری تجارت سیگار به جای نفت سوق می‌دهد: «درآمد یک سال شرکت‌های بزرگ مواد دخانی جهانی معادل ۲۰ سال فروش نفت خام ایران است. این بازار پر‌رونق چنان پیچیده و در عین حال گسترده ‌است که رییس جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات را برآن داشت تا آن را با شبکه شرکت‌های هرمی مقایسه نماید: «شبکه توزیع سیگار قاچاق، هماهنگ‌تر از گلدکوئیست‌ها عمل می‌کند.» مسجدی معتقد است که این مافیا (اگر بتوان چنین نامی بر آن نهاد) چنان پروار شده‌است که در راه مبارزه با آن، از دست هیچ دستگاهی به تنهایی کاری ساخته‌نخواهد بود. «برنامه قاچاق یک برنامه هدایت‌شده است و با همکاری زنجیروار عوامل بیرونی و درونی اتفاق می‌افتد و برای این برنامه منظم تشکیلاتی، برخورد همه‌جانبه نیاز است.» اما این «برنامه هدایت‌شده» آنقدر پرقدرت عمل می‌کند که به نظر نمی‌رسد در کوتاه‌مدت بتوان برای مبارزه با آن، برنامه دقیقی تدوین کرد. در همین رابطه اواخر سال گذشته اعلام شد که افزایش میزان کشفیات قاچاق سیگار در کشور به رقم قابل‌توجه ۹۶ درصد رسیده‌است که خود حکایت از لزوم داشتن همان «برنامه منظم تشکیلاتی» به منظور مقابله با سیگار قاچاق می‌کند.

چرا قاچاق؟

در بیان علت و علل رواج پدیده ای به نام قاچاق سیگار، موارد متنوعی ذکر شده‌است که از نقش مافیا گرفته تا درج تصاویر هشداردهنده بر روی شیشه‌های سیگار را شامل می‌شود. در این مورد آخری، رییس‌پلیس مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سمیناری که خردادماه سال جاری به منظور بررسی مبارزه با قاچاق محصولات دخانی برگزار شده‌بود اعلام کرد «پس از چاپ هشدارهای بهداشتی تصویری روی بسته‌های سیگار در کشور، بسیاری از مصرف‌کنندگان محصولات دخانی به استعمال محصولات بدون هشدار روی آورده‌اند به گمان اینکه محصولات فاقد تصویر، اصل یا کم‌ضررتر است، اما در واقع قاچاق است.» شاید به همین دلیل بود که ستاد کشوری کنترل و مبارزه با دخانیات، شرکت دخانیات را موظف کرد تا از این تصاویر هشداردهنده بر روی تمام پاکت‌های سیگار تولید داخل و خارج استفاده نماید. هرچند ظاهرا هنوز از اجرای این مصوبه خبری نیست.

اما این موضوع به‌ظاهر کوچک، در پس خود واقعیت‌های بسیار بزرگتری را نهفته دارد که می‌تواند یکی از مهم‌ترین علل به سرانجام نرسیدن مبارزه با قاچاق سیگار باشد. بر این اساس کافی است تا به نقل‌قولی از دبیر کل جمعیت مبارزه با دخانیات اشاره شود که با حمله به شرکت دخانیات، از جمله یکی از تقابل‌های دستگاه‌های دخیل در داستان سیگار را با یکدیگر عیان می‌کند تا قاچاقچیان نیز در پناه این اختلاف نظرها، به آباد کردن هرچه بیشتر بهشت رویایی خویش مشغول باشند: «مسوولان شرکت دخانیات به‌طور مداوم از قاچاق سیگار سخن می‌گویند، اما برای حل کردن موضوع قاچاق این محصول، دستگاه‌های دیگر را مسوول می‌دانند. این درحالی‌است که قاچاق محصولی صورت می‌گیرد که شرکت‌های تولیدکننده آن طرف حساب اقتصادی شرکت دخانیات به‌شمار می‌آیند.»

اما جالب اینجا است که از قضای روزگار، شرکت‌های تولیدکننده داخلی سیگار هم چندان دل‌خوشی از وضعیت قاچاق این محصول ندارند چه ورود بی‌رویه سیگار از مبادی غیرقانونی کشور، به‌طور مستقیم بر عملکرد این شرکت‌ها نیز تاثیرگذاشته ‌است. از سوی دیگر اگر بپذیریم که سیگارهای وارداتی ممکن است از درجه کیفیت بالایی نیز برخوردار نبوده و با آسیب‌رساندن به سلامت جامعه، اطمینان مردم را از مصرف این محصول به حداقل برسانند آنگاه می‌توانیم به ابعاد سوء پدیده قاچاق سیگار، بیش از پیش واقف شویم. مدیرعامل شرکت دخانیات نیز دقیقا بر همین نکته صحه می‌گذارد: «سال گذشته ۲۵ هزار تن توتون مصرف کردیم. اگر در این ۲۵ هزار تن توتونی که مصرف شده‌است با نگاه منفعت‌طلبانه فرض بگیرید که دو هزار تن توتون بی‌کیفیت ریخته شود و به‌دست مصرف کننده برسانند، سلامت مردم بیشتر به‌خطر خواهد افتاد. حالا اگر شرکتی به نام شرکت دخانیات که یک شرکت حاکمیتی است، آمد و جلوی آن را گرفت و بررسی کرد که سیگارهایی که به‌دست مصرف‌کننده می‌رسد ضرر دارد، اما حداقل استاندارد لازم را باید داشته‌باشد، می‌توان نتیجه‌گرفت که شرکت دخانیات شرکت لازمی است. پس شرکت دخانیات با این نگاه است که این واقعیت اجتماعی را دارد مدیریت می‌کند.»

این سخنان در واقع پاسخی هم به اعتراض تند و تیز دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات محسوب می‌شود مبنی بر آنکه اتفاقا شرکت دخانیات مشغول انجام کارهای خودش است و نباید از آن انتقاد کرد.

زمان پاسخ این سوال را می‌دهد

چه مسوولان و دستگاه‌های مختلف وارد در موضوع سیگار با یکدیگر اختلاف داشته ‌باشند و چه با شیوه‌های تعاملی با یکدیگر رابطه برقرار نمایند، یک چیز مسلم است و آن این است که نزدیک به ۱۲ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال این مملکت مشغول دود کردن سیگار به‌طور روزانه هستند و خیلی هم برایشان فرقی نمی‌کند آنچه را به آسمان می‌فرستند، حاصل فعالیت قاچاقچیان حرفه‌ای بوده و یا از عرق جبین کارگران داخلی به‌دست آمده‌است! سیگار پدیده‌ای است که سالانه بیش از هزار میلیارد تومان سرمایه ملی را به آسمان می‌فرستد و منجر به قربانی‌شدن ۶۰ هزار نفر می‌شود درحالی‌که قاچاقچیان هم از این خوان گسترده، نهایت استفاده را می‌کنند و همین امر می‌طلبد که مبارزه‌ای هماهنگ در این مسیر به انجام رسد.

این تاسف‌بار است که قاچاقچیان فعال در عرصه خرید و فروش، از خلأ‌های قانونی استفاده کرده و همه‌چیز را در خدمت مطامع شوم خود درمی‌آورند. در این رابطه معاون برنامه‌ریزی، پیشگیری و امور استان‌های ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز از حقیقتی سخن بر زبان می‌آورد که دقیقا موید همین موضوع است: «بسیاری از قاچاقچیان در مناطق کلیدی کشور مانند استان هرمزگان به‌صورت علنی و آزادانه تجارت می‌کنند.» به این ترتیب آیا با شرایط موجود می‌توان بر قاچاق سیگار نقطه‌پایان گذاشت؟ این سوالی است که پاسخ آن را زمان مشخص خواهد کرد.

واردات ۱۰ میلیارد نخ سیگار

سرپرست شرکت دخانیات ایران از رشد ۷۸ درصدی واردات سیگار طی هفت ماه نخست امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته خبرداده است. به گفته علی اصغر رمزی در هفت ماهه پارسال تنها ۲میلیارد نخ سیگار ثبت سفارش شده بود که این میزان ثبت سفارش امسال به ۵ میلیارد نخ سیگار رسیده است.همچنین پیش‌بینی می‌شود تا پایان امسال ۱۰ میلیارد نخ سیگار ثبت سفارش شود.