گروه تاریخ‌اقتصاد- بدون شک پرداختن به مشروطه در ایران بدون پرداختن به داستان تجدد یا آنگونه که برخی از اهل اندیشه اصرار در خواندنش دارند، مدرنیته امکان‌پذیر نیست.
در حقیقت با جنبش و انقلاب مشروطه بود که طرح تجدد اجرایی شد، البته من برخلاف باور بسیاری از کسانی که طی چند دهه گذشته در ایران و به پیروی از برخی اندیشمندان غرب چون وبر تجدد را پدیده‌ای اروپایی پنداشته‌اند، معتقدم تجدد یک پدیده جهانی بوده و هست که از قرن ۱۶ میلادی به این‌سو در بسیاری از نقاط جهان با فاصله‌ای کم و بیش همزمان مطرح می‌شود و آن‌هم در اشکال مختلف. به عبارتی دیگر ما با یک شکل واحد و جهانشمول از تجدد روبه‌رو نیستیم و گونه‌های مختلف تجربه تجدد را در جهان داریم و داشته‌ایم. ما تجربه ژاپن را داریم در کنار تجربه هند یا چین. تجربه ایران و عثمانی را داریم و همین‌طور تجربه مکزیک را. این تجربه‌های گونه‌گون، اما دارای یک سنگ پایه واحدند و آن هم پایبندی‌شان به دو عنصر خرد نقاد در حوزه اندیشه و فردیت و خودمختاری فردی در حوزه رفتار اجتماعی است. به حقیقت، تجدد صغارت را از انسان می‌گیرد و انسان را مختار می‌کند که با روح و جسمش هرگونه که می‌خواهد، رفتار کند.
از قرن شانزدهم میلادی به این سو، پیش‌زمینه‌های این بحث را اینجا و آنجا می‌بینیم، اما آنچه به هر صورت این فرآیند را متفاوت می‌کند، آمدن استعمار و نشستن بر سر سفره منفعت ملی پاره‌ای از کشورها از جمله ایران است. هنگامی که ایران در نیمه نخست قرن ۱۹ میلادی، شکست‌های بسیار دردناکی را در برابر روسیه و بریتانیا تجربه می‌کند، شاهد تلاش گروهی از اهل اندیشه‌ایم تا به طرح اجرای تجدد در ایران بنشینند.
در جوامع دیگر نیز طراحان تجدد و پیشگامان آن در حوزه اندیشه همین نخبگان و خبرگان هستند که گاه با نام جوانان خوانده می‌شدند. در قرن نوزدهم، جنبش جوانان، جنبشی است بسیار گسترده‌ حاکی از تلاش جوانانی از آسیا تا اروپا برای بسط تجدد. من در این زمینه کتابی دارم به زبان انگلیسی به نام تجدد و عاملان آن. در آنجا نشان داده‌ام که در آن زمان ما بنگالی‌های جوان را داریم در شبه جزیره هند و بعد عثمانی‌های جوان را و همین‌طور ایتالیایی‌های جوان و ایرلندی‌های جوان و سپس بخارایی‌های جوان، ترکان جوان و ایران جوان و از همین دست. در واقع، گروه‌های پیشرو و پیشگام در حوزه اندیشه وجود دارند که به طرح مسائلی پرداخته‌اند که در برابر کشورشان قرار دارد. اینان به حقیقت طراح تجددند و جمهور مردم عاملان اجرایی آن. متاسفانه در بررسی تاریخی تجدد فقط به کارنامه گروه نخست، یعنی طراحان تجدد پرداخته شده است و روایت تلاش توده مردم که عاملان اجرایی تجددند، غایب است. در مشروطه ما نیز داستان از این قرار است.
به نقل از یک گفت‌وگو با تورج اتابکی، مدیر بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی در پژوهشکده بین‌المللی تاریخ اجتماعی