«سخن گفتن از تمدن، سخن گفتن از مکان، سرزمین و وضعیتش، آب و هوا، گیاهان، انواع حیوانات و مواهب طبیعی یا غیر آن است. همچنین بحث درباره چیزهایی است که انسان از این شرایط اساسی ساخته است: کشاورزی، دامداری، غذا، سرپناه، لباس، ارتباطات، صنعت و مانند آن، صحنه‌ای که نمایش‌های بی‌پایان بشریت را عرضه می‌کند، به لحاظی تعیین‌کننده خط داستانی آنها است و خصلت آنها را توضیح می‌دهد. بازیگران تغییر می‌کنند؛ اما صحنه ماجرا عمدتا همان است.»

- فرناند برودل، «چهره‌های تمدن»، ترجمه کاظم فیروزمند