تبعات جمعیتی زلزله‌های تبریز یکی از دروازه‌های تبریز-1841م

سر رابرت کارپورتر، وزیر مختار دولت بریتانیا که تقریبا پنج سال پس از سر ویلیام اوزلی از تبریز دیدن کرده است درباره افزایش و کاهش جمعیت آن شهر در طول صد سال تجزیه و تحلیل جالبی دارد. به نظر کارپورتر، شهر تبریز قبل از سده هجدهم ۵۰۰هزار نفر جمعیت داشت که طبق برآورد شاردن مرکز آذربایجان را از لحاظ کثرت جمعیت دومین شهر ایران می‌کرد. این جمعیت به‌واسطه زلزله سال ۱۷۲۷ میلادی (۱۱۹۳ هجری) که بیشتر شهر تبریز را خراب کرد، چندان کاهش یافت که باورکردنی نبود، فقط زلزله مزبور در عرض اندک مدتی ۷۰ هزار نفر از ساکنان تبریز را از بین برد و در زلزله‌ای که ۷۰ سال بعد رخ داد از تمامی جمعیت تبریز فقط یک هزار نفر باقی ماندند تا قربانی زلزله‌های بعدی شوند.

اگر رقمی که شاردن در سال ۱۶۸۶ ضبط کرده بود، صحیح باشد، طبق استدلال سر رابرت کارپورتر مشاهده می‌شود که قحطی، طاعون و وبا یعنی مصیبت‌هایی که به همراه جنگ بر سر مردم بی‌پناه نازل شد روی هم رفته در عرض کمتر از ۴۰ سال یعنی از عهد شاردن تا بروز زلزله نخست، جمعیت تبریز را به یک پنجم رقم اصلی‌اش کاهش داده بود. میزان خرابی‌های وارده به شهر را شاید بتوان از آنجا قیاس کرد که در فاصله سفر شاردن و کارپورتر از ۲۵۰ مسجد تبریز فقط سه تا هنوز به چشم می‌خورد. کارپورتر می‌نویسد:

«.... تبریز مکرر میدان جنگ میان ترکان، ایرانیان و تاتارها بوده است و به همین علت شکوه و عظمتی که شهر به آن می‌بالید اینک با خاک یکسان شده است اما شاید تباهی‌آورتر از آن جنگ‌ها نتایج دو زلزله مهیب بوده که در عرض یک سده گذشته دوبار بر این دره نازل شده و شهر تبریز را به توده‌های ویرانه بدل ساخته است. در اثنای این مصیبت‌های موحش، بیش از یکصدهزار تن از ساکنان تبریز از بین رفته‌اند. شماری از آنها را زمین با خانه و اثاثیه بلعیده است و برخی دیگر زیر آوار خانه‌ها و دژهای شهر جان سپرده‌اند. با اینکه از زیر دیوارهای فروریخته و آوار دهشت‌زای این شهر کهنسال، شهر جدیدی سر برداشته است و گرچه هنوز نابالغ است زیر لوای شاهزاده جوان که آنجا را پایتخت خود ساخته، از ظاهرش پیداست که به اوج روزبهی خواهد رسید و چندان ترقی خواهد کرد که ممکن است مانندش در ایران پیدا نشود.»

منبع: بهروز خاماچی، بازار تبریز در گذر زمان، انتشارات اتاق بازرگانی تبریز، 1375