دولت و بورژوازی صنعتی

محمدهاشم پسران از جمله کارشناسانی است که با تاکید بر اینکه رابطه دولت و بورژوازی صنعتی در ایران به علت درآمد نفت بالکل با دیگر کشورهای در حال توسعه تفاوت دارد، می‌گوید: «تاکید ما بر وابستگی حیاتی طبقه سرمایه‌دار است، نخست به دولت و سپس به تکنولوژی خارجی، به توانایی‌های مدیریتی و در حد کمتری به منابع مالی. این رابطه سه‌جانبه را سیستم سرمایه‌داری وابسته می‌نامیم.» پسران اشاره می‌کند که به‌رغم رشد قابل‌توجه بخش‌های صنعتی مدرن (و افول نسبی کشاورزی و تجارت سنتی در اقتصاد) توزیع نابرابر ثروت بین اقشار اجتماعی و مناطق جغرافیایی به مانعی در مقابل توسعه و صنعتی شدن واقعی تبدیل شد. درآمد نفت و سیاست‌های مالی، پولی و اقتصادی دولت جلوی اصلاحات لازم را گرفت و منجر به فرار سرمایه شد (پسران تخمین می‌زند رقم فرار سرمایه بین چهار تا شش میلیارد دلار بوده، اگر چه مدرکی به‌دست نمی‌دهد).

وی در ادامه می‌گوید: «شاه در شتاب خود برای تبدیل ایران به یکی از چهار قدرت بزرگ صنعتی جهان ثروت قابل‌توجه ایران را معطوف به پدید آوردن آن نوعی از طبقه سرمایه‌دار و وابسته کرد که مورد پسندش باشد... تقریبا تمامی سرمایه‌داران اصلی بخش‌خصوصی به‌خاطر وفاداری به رژیم پهلوی دستچین شده بودند و به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق دستگاه بنیاد پهلوی تحت حمایت دربار و خانواده سلطنتی قرار داشتند.» از نظر هاشم پسران سرمایه‌داران صنعتی بخش‌خصوصی از دو جهت وابسته بودند: نخست به رژیم شاه که انحصار توزیع درآمدهای نفتی را داشت و از طرف دیگر می‌توانست از آنها در برابر رقابت بازار جهانی و داخلی از طریق سیاست‌های گمرکی، تعیین ارزش پول، صدور پروانه کسب و توزیع اعتبارات ارزان و دیگر انواع سوبسید حمایت کند و دوم به شرکت‌های چندملیتی که تکنولوژی، نیروی مدیریت و سرمایه اولیه را در ازای مشارکت در بازار پرسود ایران در اختیار آنها قرار می‌دادند.

- به نقل از مقاله «تحول سرمایه‌داری صنعتی در ایران: ضرورت گذار از تاریخ‌نگاری ابتدایی» نوشته کاوه احسانی

مندرج در مجله «گفت‌وگو» شماره ۴۱