مورخ و آگاهی تاریخی

چنان‌که بندتو کروچه، فیلسوف تاریخ ایتالیایی، گفته بود: «هر تاریخ راستین تاریخ معاصر است»، یعنی اینکه تاریخ‌نویس، پیوسته، تاریخ را از دیدگاه زمان خود می‌نویسد. البته، این امر به معنای آن نیست که تاریخ‌نویس مواد گذشته را با مضمون مفاهیم دوران جدید توضیح می‌دهد، بلکه مراد آن است که معنای بسیاری از وقایع تاریخی و به‌ویژه پدیدار شدن صورت‌های نوی آگاهی را جز در جریان دگرگونی‌های تاریخ نمی‌توان فهمید و توضیح داد.

خاستگاه تاریخ‌نویسی جدید ایرانی و البته شرط امکان ایضاح مبانی نظری آن، پدیدار شدن آگاهی جدید انسان ایرانی است و تنها با پدیدار شدن این آگاهی جدید و امکان تبیین آن، نظم زمان در تاریخ ایران و انتظام آن، به مثابه دوره‌های تاریخ ایران، روشن و فهم معنای آن ممکن خواهد شد. هر تاریخ راستین، تاریخ معاصر است، اما این تاریخ معاصر، از سویی ناظر بر آینده است و از سوی دیگر، این معاصر بودن ناظر بر آینده به گذشته تاریخی معنا می‌دهد. به سخن دیگر، مرکز ثقل زمان تاریخی، زمان حال ناظر بر آینده است و همین زمان حال، سرشت و معنای زمان گذشته و دوره‌های آن را تعیین می‌کند.

تاریخ‌نویس در تدوین تاریخ، پیوسته به دیدگاه آگاهی زمانه خود نظر دارد و هیچ تاریخ‌نویسی نمی‌تواند با اعراض از آگاهی زمانه خود، تاریخ را از دیدگاه قدما بفهمد و تدوین کند، اما نکته اساسی این است که تاریخ‌نویس، به‌خلاف اهل ایدئولوژی، اگرچه گذشته را در نسبت آن با حال توضیح می‌دهد، یعنی کوشش می‌کند با تنقیح مفاهیم و مقولات تاریخ‌نویسی جدید، که بر پایه آگاهی جدید تدوین شده‌اند، نسبت گذشته با حال را تبیین کند، اما توضیح منطق این نسبت که جدال قدما و متاخران، با پیامدهایی که برای تدوین تاریخ دارد، یکی از مباحث فرعی آن است، از عمده‌ترین کوشش‌های«تاریخ پایه‌ای» به‌شمار می‌آید.

- تاملی درباره ایران، جلد دوم، بخش‌نخست، صص ۲۴تا ۲۷، دکتر جواد طباطبایی

مورخ و آگاهی تاریخی