مسیونوز را وزیر نمی‌‌شناسیم و گمرک جزء مالیه است
قانون اساسی ایران پس از کشمکش‌های زیاد تهیه و اجرایی شد. در قانون اساسی، استیضاح از وزیران توسط مجلس به رسمیت شناخته شده بود.

مجلس از این حق خود کمتر استفاده می‌کرد تا اینکه روز 25 دی‌ماه 1285، وزیر داخله و وزیر مالیه برای استیضاح به مجلس فراخوانده شدند. موضوع استیضاح این بود که چرا انتخابات خاتمه نیافته و حکام ولایات و ایالات گوناگون مخالفت در تکمیل انتخابات می‌کنند... وزیر داخله اظهار می‌دارد، مجلس صورتی تنظیم کرده و ارسال دارد که کدام محل انتخاب نشده تا تسریع شود و کدام یک از حکام ممانعت در انتخابات می‌کنند تا دستور داده شود که اقدام در انتخابات کنند. مجلس می‌گوید تاکنون شیراز و خراسان اقدام به امر انتخابات نکرده‌اند. وزیر داخله می‌گوید، تلگراف خواهد شد که کمال همراهی را حکام بنمایند ولی در پاره‌ای نقاط انتخابات خاتمه یافته و وکلا تعلل در آمدن می‌نمایند. گفته شد که علت آن نرسیدن مخارج حرکت آنهاست و دادن مخارج با وزارت مالیه است. وزیر مالیه می‌گوید، باید مجلس پیشنهاد به مقام سلطنت کند تا تکلیف معین فرمایند. سعدالدوله اظهار می‌دارد مسوول این کار وزیر مالیه است. مجدد وزیر مالیه اظهار می‌دارد مجلس باید پیشنهاد نمایند توسط صدارت‌ها به عرض شاه رسیده تا هرچه تصویب کنند به موقع اجرا گذاشته شود. آن‌گاه از وزیر مالیه پرسش می‌شود که عایدات گمرکات چیست وعده اجزای آن چقدر است و مواجب آنان چه مقدار است و آیا حساب گمرکی رسیدگی شده یا خیر؟
وزیر مالیه می‌گوید، گمرک وزیر علیحده دارد و به همان طریق که بوده است از وزیر گمرک باید پرسش شود تا جواب گوید. سوال می‌شود گمرک نباید وزیر علیحده داشته باشد و ابدا مجلس رضایت نمی‌دهد گمرک وزیر علیحده داشته باشد و مالیه هم وزیر علیحده. وزیر مالیه می‌گوید من نمی‌خواهم بحث و گفت‌وگو کنم، آنچه واقع است و به حقیقت مقرون است می‌گویم. گفته می‌شود شما وزیر مالیه هستید و باید در امور مالیه شما جواب دهید، اگر شما استنکاف کنید پس که باید جواب دهد، ما مسیو نوز را وزیر نمی‌شناسیم و گمرک جزء مالیه است.
علاوه بر این، خارجی نمی‌تواند وزیر باشد. وزیر مالیه می‌گوید مطلب همان است که گفتم، وضع این مملکت مانند سایر ممالک دنیا نیست. بودجه در این مملکت معنی مخصوصی دارد. صورت جمعی است که از فلان محل این مقدار عایدی گرفته می‌شود و در مقابل آن جمع دستخط و فرمان می‌گردد و تا به حال این طور بوده است.
آنچه بروات رکابی (برواتی بوده است که در تهران حواله صندوق و خزانه می‌شده است) و غیر آن بوده تمام به خرج دولت آمده است و صورت آن حاضر است. آنچه را که من مسوول آنم حاضرم جواب بدهم و بودجه که در اینجا می‌گویند همان کتابچه ولایات است و آن هم حاضر است و هر وزارتخانه‌ای نیز یک بودجه مخصوصی دارد که صورت آن پیش وزیر مالیه جمع می‌شود و او رسیدگی نموده که به میزان مخارج دولتی هست یا نه.
این است معنی بودجه در این مملکت، نه اینکه کلیه حساب‌ها و بودجه‌ها تحت نظر مالیه باشد، اگر این طور بود محتاج به وزیر دیگری نبود. بلی وزارت مالیه هم یک بودجه داخلی دارد که جمع بودجه‌ها را گرفته و مرتب می‌کند. این است معنی وزارت مالیه این مملکت و به همین مقدار می‌تواند مسوول باشد و هنوز قانونی وضع نشده است که وزیر مالیه مداخله در کلیه جمع و خرج مملکت بنماید تا قانونی برای مالیه معین نشود اوضاع همین است. بالجمله در این موضوع مذاکرات زیاد می‌شود. از ضرابخانه و گمرک و پستخانه سوال می‌شود که مسوول این امور کیست و شکایت‌هایی که از گمرک می‌رسد از که باید سوال شود. وزیر مالیه می‌گوید جواب همان بود که گفتم. پس از مباحث زیاد از عملیات آصف‌الدوله و تعدیات او در خراسان از وزیر داخله سوال می‌شود و عزل او را تقاضا می‌نمایند. وزیر داخله اظهار می‌دارد پس از تحقیق و رسیدگی آنچه لازمه است اقدام خواهد شد. این سوالات و استیضاحات نخستین توضیحاتی است که از پاره‌ای از وزیران خواسته شد...