دور نمای بازار فلزات پایه
فلزات پایه مدتی است که در مسیر صعودی قرار داشته و احتمال افزایش بیشتر قیمتها نیز وجود دارد. این در حالی است که شرایط پیچیده اقتصادی فعلی احتمال کاهش قیمتها را نیز نوید داده و میتوان نوسانی بین ۵ تا ۱۰ درصد را برای قیمتها تخمین زد.
محمد حسین بابالو
فلزات پایه مدتی است که در مسیر صعودی قرار داشته و احتمال افزایش بیشتر قیمتها نیز وجود دارد. این در حالی است که شرایط پیچیده اقتصادی فعلی احتمال کاهش قیمتها را نیز نوید داده و میتوان نوسانی بین ۵ تا ۱۰ درصد را برای قیمتها تخمین زد. هم اکنون بین ۶ تا ۸ ماه است که قیمت فلزات پایه در مسیر صعود قرار دارد. این مدت دقیقا همان طی روند بهبود با سرعت بالا در اقتصاد جهانی بوده که در کنار جنگ ارزها، افزایش قیمت تمام شده، شرایط تورمی، افزایش مصرف و... به افزایش قیمتها انجامیده است. با توجه به طی مراحل بهبود در اقتصاد و مشکلات سیاسی و افزایش قیمت نفت احتمال بازگشت قیمتها ذهن بسیاری از فعالان بازار را درگیر خود کرده تا جایی که حجم خرید توسط فعالان بازار کاهش چشمگیری یافته و بسیاری از فعالیتها تقریبا متوقف شده است. این مطلب در خصوص فلزات پایه وارداتی بالاخص نیکل و قلع بیشتر خودنمایی میکند. بازار مس و آلومینیوم نیز شدیدا نوسانی بوده و برای سرب و روی نیز روزگار به سختی سپری میشود. در این بین سوال اصلی اینجا است که آیا این قیمتها مجددا کاهش خواهند یافت یا خیر؟ فلزات پایه بخشی از مهمترین مواد اولیه فلزی در جهان هستند که به صورت روزانه قیمتگذاری میشوند. مهمترین بازار معاملات این فلزات بورس فلزات لندن LME بوده و پس از بورس نیویورک NYMEX و سپس بورس شانگهای بالاخص برای معاملات آتی SHFE از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. در مقام دوم بورس سنگاپور برای معاملات قلع نیز حائز اهمیت است. عرف معاملات این فلزات تعیین قیمت پایه نهایتا اعمال هزینه پرمیوم به عنوان تصفیه نهایی و تحویل فیزیکی این کالاها است. با توجه به شکل خاص، عیار و عناصر مزاحم، نقطه تحویل، نوع بستهبندی و... هزینه پرمیوم متفاوت است.
شرایط سیاسی و قیمت نفت
غالب کشورهای عربی در شرایط سیاسی و اجتماعی خاصی قرار دارند. با توجه به وجود نزدیک به ۳۰ درصد از ذخایر نفت در حال استخراج در این مناطق هم اکنون با افزایش افسار گسیخته قیمت نفت مواجه هستیم. این روند در کاهش مصرف در کشورهای ذکر شده بالاخص مصرف دولتی موثر بوده و البته در مقام مقایسه، افزایش شدید قیمت نفت تاثیر بیشتری از کاهش مصرف در قیمتها خواهد داشت. با توجه به فراگیر شدن بحرانهای اجتماعی احتمال افزایش بیشتر قیمت نفت متصور است و امید به بهبود اوضاع حداقل برای ۶ ماه آینده دور از ذهن است. افزایش ۲۰ درصدی قیمت نفت قطعا به افزایش بیش از ۷ درصد در قیمت تمام شده فلزات پایه منتهی شده که این مطلب در بالا ماندن قیمتها نقش خواهد داشت. این مطلب پتانسیلی قدرتمند برای بالاماندن قیمتها است.
با توجه به شرایط افزایشی قیمتها و حجم معاملات، احتمال افزایش پرمیوم متصور بوده، زیرا هزینه شکل دهی، ذوب، نورد و بستهبندی و حمل در حال صعود است. این مطلب میتواند پتانسیلی برای حفظ قیمتها در سطوح فعلی باشد زیرا قیمت تمام شده فلزات افزایش یافته است.
عرضه و تقاضا
تقریبا تمامیتحلیلگران و موسسات مطالعاتی در جهان سال آینده را سالی برای افزایش تقاضای موثر در بازار فلزات پایه لقب
دادهاند. این در حالی است که پیشبینی میشود افزایش تقاضا از افزایش عرضه پیشی گرفته و این مهم، مهمترین دلیل افزایش قیمت برخی فلزات پایه در یکماه گذشته بوده است. یکی از مهمترین دلایل افزایش قیمت مس و اندکی قلع و آلومینیوم را میتوان در این امر جستوجو کرد. برای سال آینده افزایش تقاضا منطقی به نظر رسیده تا جایی که از تولید فراتر خواهد رفت. به عبارت بهتر سال ۹۰ سالی برای پیشی گرفتن تقاضا از عرضه بوده، اما این در حالی است که این فاصله بین عرضه و تقاضا توسط موجودیهای فعلی در انبارها بالاخص انبارهای رسمیبورس لندن، نیویورک و... قابل تامین است.
اگر به حجم و موجودی انبارها نظری بیفکنیم در چند ماه گذشته شاهد افزایش شدید موجودی انبارهای غالب فلزات پایه به استثنای نیکل و اندکی مس خواهیم بود. این مطلب در صحت برخی از تحلیلها مبنی بر کمتر بودن تولید از مصرف سایه افکنده است.
نکته دیگر شرایط بازارهای مشابه و شاخص در اقتصاد جهانی است. اگر به روند عمومی و نمودارهای شاخصهای معتبر در اقتصاد جهانی نظری بیفکنیم شاهد ادامه یک برآیند خاص در جهتگیریهای کلان اقتصادی در اقصی نقاط هستیم. به عنوان مثال میتوان از شاخص داوجونز به عنوان شاخص صنعت آمریکا نام برد که در تناسب خاصی با جهتگیریهای کلی نمودار قیمت فلزات پایه قرار دارد. به عبارت بهتر، هم اکنون قیمتها در سطح جهانی در سطوح متعادلی در تناسب با یکدیگر قرار دارد. این سطوح میتواند به تثبیت اوضاع و ادامه روند فعلی منجر شود.
سناریوهای پیش رو
سناریوی اول: به دلیل افزایش قیمت نفت و سهام و روند بهبود اقتصاد جهانی و افزایش شدید هزینه تولید همچنین شرایط تورمی و افزایش تقاضا، قیمتها باز هم افزایش یافته تا جایی که قیمت ۱۲۰۰۰ هم برای مس قابل پیشبینی میباشد. جنگ ارزها و کاهش ارزش غالب ارزهای جهانی در کنار افزایش ارزش یوآن چین و افزایش تقاضای داخلی در این کشور نیز به افزایش قیمتها کمک خواهد نمود. این مطلب از طرفداران بسیاری برخوردار است، ولی با اما و اگرهای فراوانی نیز مواجه است. سناریوی دوم: به دلیل شرایط خاص سیاسی در منطقه و کاهش تقاضای فیزیکی با محوریت تقاضای دولتی در کشورهای نفتخیز همچنین کاهش رشد اقتصادی چین برای سال آینده، تردید در شرایط بهبود اقتصادی جهانی بالطبع افزایش قیمت نفت و افزایش هزینهها و شرایط تورمی، افزایش شدید موجودی انبارها و... احتمال کاهش قیمتها دور از ذهن نخواهد بود. به عنوان مقایسه و برای تحلیل کلی شرایط باید هر دو سناریو را در کنار هم مورد بررسی قرار داد. هم اکنون موجودی انبارها در سطوح بالایی قرار گرفته، اما بخش بزرگی از موجودیها به صورت الکترال در حال معامله میباشد؛ یعنی موجودی واقعی قابل تحویل فیزیکی کمتر از میزان مورد گزارش است، اما پتانسیل ورود به بازارهای فیزیکی را دارا میباشد. همچنین افزایش قیمت نفت، تورم و افزایش قیمت تمام شده در افزایش قیمتها موثر بوده و همچنین پتانسیلی برای عدم کاهش جدی قیمتها است. شرایط تورمیپس از بحران، جنگ ارزها، روند بهبود و افزایش قیمت نفت نیز تاکنون به بالا رفتن و بالا نگهداشتن قیمتها کمک کرده و باز هم کمک خواهد کرد. این موارد شبیه به یک معادله چند مجهولی است! با توجه به تمامیاین موارد، هم اکنون میتوان گفت هم پتانسیل افزایش وجود دارد و هم پتانسیل کاهش، اما پتانسیل کاهش از قدرت بالاتری برخوردار است. نتیجتا میتوان گفت بازار فلزات پایه توان ۵ درصد افزایش و ۱۰ درصد کاهش در کوتاه مدت و حداکثر ۷ درصد افزایش قیمت و تا ۱۳ درصد احتمال کاهش قیمت را در میان مدت دارا است. این شرایط در خصوص برخی فلزات از جمله مس شرایطی حادتر و در مورد نیکل شرایطی ملایمتر خواهد داشت.
ارسال نظر