آرشیو اخبار : مدیران
-
مدیریت نقاط عطف و گذر بحران میانسالی
ساسان قاسمی (ala. ir)
بحران میانسالی در فرهنگ لغت وبستر اینگونه تعریف شده است: «دورهای از درگیری عاطفی در میانسالی که مشخصه ویژه آن میل قوی به تغییر است». افراد واکنشهای مختلفی به بحران میانسالی دارند، اما غالبا تغییری در عمل و احساس آنها و نگرششان به زندگی ایجاد میشود. بحران میانسالی میتواند در هر سنی رخ دهد و سالها به طول بینجامد. اصطلاح «بحران میانسالی» بازتابی از ابعاد منفی تغییر است. پدیده بحران میانسالی، با عناوین زیر شناخته میشود:
• گذر میانسالی
• جستوجوی هویت
• تغییر در زندگی
• سندرم پوچی زندگی
• مرور هویت یا ارزیابی هویت
عبارتی که شما برای توصیف بحران میانسالی انتخاب میکنید، نسبت به راهبردی که…
-
انتخاب سخت بین سفارش شدهها و ارزیابی شدهها
سید حسین علوی لنگرودیمترجم: سید حسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail. comفرانک بهتازگی بهعنوان مدیر مالی و همچنین عضو کمیته اجرایی یک شرکت خانوادگی انتخاب شده است و اولین فرد مجموعه خانوادگی است که از زمان تاسیس شرکت در بیست سال پیش به مقام مدیریت ارشد رسیده است. او با حمایتهای همه جانبه مدیرعامل شرکت که خودش داماد بنیانگذار شرکت است، به این مقام منصوب شده و به نوعی به او مدیون است. پس از 6 ماه که از فعالیت فرانک در شرکت میگذشت، ماموریتی سخت به او محول شد و آن انجام فرآیند تقلیل نیرو در شرکت بود که با هدف کاهش هزینههای جاری و در تعامل با تغییرات بازار باید صورت میپذیرفت.
-
سبز کردن سازمان با کمک کارشناسان HSE
مهدی نیکوئینویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. comبسیاری از سازمانها و شرکتها، فرد یا واحدی را برای رسیدگی به مسائل زیستمحیطی، سلامت و ایمنی در نظر گرفتهاند (HSE). اهمیت این موضوع دههها است که در علم مدیریت اثبات شده، اما تا چند سال گذشته هنوز ارزش زیادی به آنها داده نمیشد. با این حال، در برخی از سازمانها و شرکتهای بزرگ، بهویژه آن دسته که فعالیتهایشان تولیدی است، ممکن است واحدهای تخصصی زیستمحیطی را از واحدهای سلامت و ایمنی جدا کرده باشند تا فعالیتهای آنها با تخصص و تمرکز بیشتری پیگیری شود.
-
فاصله پیروزی تا شکست کسبوکارها یک گام است
امید نجبا
مشاور مدیریت و توسعه کسبوکارقصههای تلخ شنیدنی نیست، اما کولهباری از درس و پند و اندرز است. بسیاری از مدیران در حوزه مدیریت کسبوکار خود، علاقهای به خواندن تجربه شرکتهای شکستخورده ندارند و نگاه به شرکتهای پیشرو و تعیین چشماندازهای آرمانی را ترجیح میدهند. سوال اینجا است که تجربههای شرکتهای شکستخورده اهمیت بیشتری دارد یا خاطرات نه چندان صحیح میلیاردرها و کارآفرینهایی که مشترکا به گفته خودشان از صفر شروع کردهاند و در اکثر موارد امتیازات یا نقاط قوت و محرکهای را که باعث تحقق موفقیت آنها شده است بهدرستی اعلام نمیکنند؟ با نگاهی عمیق به کسبوکار خود، به این فکر کنیم که چقدر با شکست و نابودی مواجه خواهیم شد و همان قدر که به فکر رشد و پیشرفت و…