برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
از مدیری خوب به مدیری بزرگ تبدیل شوید
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail. com
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران دنیای مدیریت و رهبری بر این اعتقادند که وظیفه و کارکرد اصلی مدیران یک چیز بیشتر نیست و آن استفاده حداکثری و فوقالعاده از توانمندیهای کارکنان و تبدیل افراد معمولی به کارکنانی برجسته و تاثیرگذار است.
این وظیفه اگر چه در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما در عمل فرآیندی پیچیده و دشوار است و موفقیت در آن است که موجب متمایز شدن مدیران بزرگ و اثرگذار از مدیران معمولی میشود.
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران دنیای مدیریت و رهبری بر این اعتقادند که وظیفه و کارکرد اصلی مدیران یک چیز بیشتر نیست و آن استفاده حداکثری و فوقالعاده از توانمندیهای کارکنان و تبدیل افراد معمولی به کارکنانی برجسته و تاثیرگذار است.
این وظیفه اگر چه در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما در عمل فرآیندی پیچیده و دشوار است و موفقیت در آن است که موجب متمایز شدن مدیران بزرگ و اثرگذار از مدیران معمولی میشود. با سیری در احوال و عملکرد مدیران بزرگ و برجسته تاریخ معاصر در مییابیم که آنها دارای نقاط اشتراک مشخصی بودهاند که موجب شده آنهایی که در ابتدای دوران مدیریتشان، جوان و خام بودهاند به سرعت به مدیرانی بزرگ و شاخص تبدیل شوند. در ادامه این مطلب به هفت ترفند و راهکار کلیدی برای تبدیل مدیران معمولی به مدیران بزرگ و تاثیرگذار اشاره خواهد شد.
ترفند شماره 1: نگرشهای بزرگ و باشکوهی داشته باشید: میگویند اگر مدیران معمولی از پلهها عبور میکنند مدیران بزرگ از همان پلهها میپرند و گامهایی اساسی و مصمم به سوی موفقیت برمیدارند. آنچه باعث بزرگی و موفقیت یک مدیر میشود، درجه بزرگی نگرشها و اثرگذاری دیدگاههایی است که او در سر میپروراند. اگر یک مدیر از کارکنانش انتظار دارد ایدههای نو و بزرگ ارائه دهند، در وهله اول خودش باید چنین باشد و بزرگ بودن نگرشها و ایدههایش را به رخ کارکنان بکشد. علاوهبر این باید دانست که بزرگمنش بودن یک مدیر فقط به سخنان و گفتار او محدود نمیشود و باید در کردار و رفتار او نیز متبلور شود. یک مدیر بزرگ کسی است که پارهای از کارها یا رفتارهای اشتباه کارکنان را نادیده میگیرد و در برخی موارد دیگر کاملا قاطعانه و سریع عمل میکند و از این طریق بهصورت غیرمستقیم به کارکنانش درس میدهد.
ترفند شماره 2: شفاف باشید: اگر دست به پنهانکاری و ابهامآفرینی بزنید، نمیتوانید مدیر بزرگی باشید. کارکنان از شما انتظار دارند بهطور شفاف به گزارشها و فعالیتهای آنها پاسخ دهید و راهحلهای مشخص و واضحی را برای آنها تعیین کنید. آنها از هر گونه ابهام و ایهام و دو پهلو سخن گفتن شما بیزارند و آن را نشانه درماندگی و سردرگمی شما میدانند. شفافیت مدیران در برخورد با کارکنان راه را بر هر گونه سوءاستفادههای احتمالی کارکنان از سخنان مبهم و دوپهلوی مدیریت میبندد و به این ترتیب اوضاع تحتکنترل مدیران قرار میگیرد.
ترفند شماره 3: از خود پختگی نشان دهید: یکی از مهمترین تردیدها و گمانهزنیها در مورد هر مدیر تازهکاری از آنجا ناشی میشود که کارکنان با تجربه تحت امر چنین مدیرانی فکر میکنند مدیر جوانی که بهتازگی به منصب مدیریت گمارده شده، فاقد پختگی و وجاهت کافی برای مدیریت کردن بر آنها است؛ مگر اینگه خلاف آن ثابت شود و این هنر یک مدیر تازهکار است که بتواند با نشان دادن قابلیتهای خود به کارکنان، پختگی و اقتدار خود را به رخ آنها بکشد. البته این به آن معنا نیست که مدیران تازهکار باید از کارکنان زهرچشم بگیرند و یا از اقتدار و اختیارات مدیریتیشان سوءاستفاده کنند، بلکه باید با نشان دادن رفتارها و واکنشهای حسابشده در قبال عملکرد کارکنان، خود را بهعنوان مدیرانی باتجربه و کارآمد به آنها بقبولانند.
ترفند شماره 4: همیشه انعطافپذیر باشید: مدیران بزرگ به درستی میدانند که محور و مرکز همه کارها نیستند و بخش عمده کارها توسط کارکنان انجام میشود. در بسیاری از موقعیتهای کاری، نشان دادن انعطافپذیری و خودداری مدیران از ورود مستقیم به قضایا و تصمیمگیریها این امکان را به کارکنان میدهد تا خود بهطور مستقیم تصمیمگیری و عمل کنند که در اغلب این موارد تصمیمات به مراتب بهتری اتخاذ میشود و نتیجه کار درخشانتر خواهد بود. یک مدیر انعطافپذیر بیشتر از آنکه به دنبال جواب دادن به سوالات و تعیینتکلیف کردن برای افرادش باشد، به صحبتها و پیشنهادهای آنها گوش میدهد و از ایدههای آنها بهره میبرد و به همین دلیل هم هست که موفقتر از مدیران بدون انعطاف عمل میکند.
ترفند شماره 5: مسوولیتپذیر باشید تا دیگران نیز مسوولیتپذیر باشند: مدیران بزرگ و برجسته به اصل مسوولیتپذیری و پاسخگویی بهشدت پایبند هستند و از این طریق هم خود به مسوولیتها و اقداماتشان پایبند میمانند و هم کارکنانشان را اینگونه بار میآورند. آنها همچنین خود را در قبال شکستها و عملکرد ضعیف کل سازمان مقصر و پاسخگو میدانند و از بار اشتباهات سازمانی شانه خالی نمیکنند. آنها در واقع عملکرد و اقدامات خود را نیز زیر ذرهبین قرار میدهند و خودشان را ارزیابی میکنند. آنها از بروز هرگونه خطا و عملکرد نادرست در مجموعه کارکنان نه بهعنوان ابزاری برای مچگیری و کوبیدن کارمندان، بلکه به مانند یک فرصت یادگیری و شناسایی مشکل نگاه میکنند و اینگونه است که تهدیدها توسط مدیران قابل به فرصت تبدیل میشوند.
ترفند شماره 6: از نزدیک دستی بر آتش داشته باشید: مدیران بزرگ کسانی هستند که بهطور مداوم از قالب مدیریتی و نظارتی خود خارج میشوند و نقش یکی از اعضای تیمهای کاری را بر عهده میگیرند. آنها نه فقط به دستور دادن بلکه به اجرای دستوراتی که خود صادر کردهاند، اقدام میکنند و به این ترتیب به الگوهای کاری کارکنانشان تبدیل میشوند. افرادی که زیردست چنین مدیرانی کار میکنند نیز از این خصلت مدیرانشان لذت میبرند و آنها را تحسین میکنند.
ترفند شماره 7: بزرگ باشید و کارکنانتان را بزرگ کنید: مزیت اصلی و تعیینکننده شرکتهای موفق چیزی نیست مگر قرار داشتن یک مدیر و رهبر کبیر و مقتدر در راس آنکه هم خود جزو استعدادهای برتر باشد و هم زمینه مساعدی را برای بروز و تقویت استعدادهای نهفته در درون کارکنان فراهم آورد. یک مدیر بزرگ هیچگاه از بزرگ و موفق بودن کارمندانش احساس خطر نمیکند و نگران این نیست که آنها از او پیشی بگیرند و جای او را تصاحب کنند چون خود در مقام و موقعیتی بسیار بالاتر از آنها قرار دارد و به رشد و تعالی مستمر خود ادامه میدهد.
منبع: مجله Management Today
ارسال نظر