رضا سلیمان نوری
کارشناس‌ارشد ایرانشناسی و خراسان‌پژوه
همیشه و در طول تاریخ شخصیت‌هایی بوده و هستند که تصویر واقعی ایشان در پشت لایه‌ای عظیم از غبار پنهان شده و هر فردی آنگونه که می‌خواهد آنان را تصویر می‌کند. یکی از جدیدترین نمونه‌های این افراد، مطرب دورگردی است که حوالی دهه ۴۰ شمسی در مشهد زندگی می‌کرد و همگان او را به نام «جیگی جیگی، ننه خانوم» می‌شناسند و کسی از نام و نشان اصلی او با خبر نبوده و نیست.
جیگی جیگی، ننه خانم، برخلاف نامش مرد بود. مردی با قامتی متوسط، شانه‌های پهن، صورتی استخوانی و موهای بلند خرمایی‌رنگ که برخی او را با دفی در دست و دیگرانی با دایره زنگی، گروه سومی درحال عروسک‌گردانی و سرانجام تعدادی هم با میمونی دست‌آموز به یاد دارند. حتی در توصیف نوع لباسش هم اختلاف نظر است. برخی او را با لباس محلی مردم بیرجند به‌خاطر دارند و برخی دیگر با لباس محلی کردان شمال خراسان و گروهی هم او را مردی می‌خوانند که لباسی چون دیگران می‌پوشیده اما کلاهی بر سرمی‌گذاشته که دم روباهی از آن آویزان بوده است. اما نکته مهم در زندگی «جیگی جیگی، ننه خانوم» نوع لباس پوشیدن یا اقدامات سرگرم‌کننده او نیست بلکه نحوه مرگ وسپس مکان دفن او است که وی را در اذهان نامردنی کرده است.


مرگ به یاد ماندنی
جیگی جیگی، ننه خانم، مسکنی ویژه برای خود داشته که در سطح شهر یگانه بود. این سکونت‌گاه ویژه، اتاقکی غارمانند در داخل کال (کانال ) انتهای کوچه نوغان جایی نزدیک دبیرستان حاج تقی‌آقا بزرگ امروزی بود. همان‌جا بود که روزی از روزهای خدا؛ هنگامی‌که اهالی محله نوغان پس از چند روز غیبت ناگهانی جیگی جیگی برای کشف علت این امر، بدان مکان مراجعه کردند با جسد بی‌جان وی مواجه شدند. آنان با دیدن این صحنه جنازه را به غسال‌خانه شهر که در میدان طبرسی قرارداشت، منتقل کردند. جنازه جیگی جیگی به‌دلیل مشخص نبودن بستگانش شبی در غسال‌خانه ماند و پس از آن باتوجه به عدم‌مراجعه خویشاوندانش بنابر رسم آن دوران قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان گلشور که قبرستان عمومی شهر بود، به خاک سپرده شود. هیچ نکته خاصی در مرگ جیگی جیگی تا این‌جای کار وجود ندارد اما رویدادی که در جریان دفن او رخ داد او را در ذهن مشهدی‌ها جاودانه کرد. ماجرا از این قرار بود که همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه جنازه یکی از تجار معروف آن زمان مشهد نیز توسط بستگانش برای نگهداری شبانه به غسال‌خانه منتقل شد. صبح روز بعد خویشان مرد تاجر با حضور در غسال‌خانه جنازه را تحویل گرفته و برای انجام مراسم ابتدا راهی خانه و سپس حرم مطهر برای دفن می‌شوند. از سوی دیگر کارگران شهرداری نیز جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر می‌برند و چون وی آشنایی نداشته مراسم کفن ودفن به سرعت انجام می‌شود. از سوی دیگر بستگان تاجر پس از انجام مراسم و انتقال جنازه وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش‌خریداری شده در کنج ایوان طلا کفن را از روی صورت او پس می‌زنند تا وداع آخر را انجام دهند اما در این لحظه با صحنه‌ای غیرقابل باور روبه‌رو می‌شوند. آنان می‌بینند جنازه‌ای که تاکنون به‌عنوان پدر تشییع می‌کردند جنازه جیگی جیگی ننه خانم است . این افراد ابتدا به گلشور مراجعه می‌کنند و وقتی از دفن پدر خود مطلع می‌شوند تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می‌یابند. برهمین اساس به سراغ آیات عظام سبزواری و میلانی می‌روند اما هر دوی این بزرگواران با خواسته آنان مخالفت کرده و می‌گویند دفن جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است و بدین‌گونه این مطرب بدون خانواده برای همیشه در ایوان شمالی صحن انقلاب که به ایوان عباسی شهرت دارد، ساکن شد.

دلیل مقرب شدن
شاید دلیل این مقرب شدن جیگی جیگی ننه خانم، مطرب دوره‌گرد مشهد چیزی جز باطن پاک و بی‌آلایش او نباشد. همان افرادی که هنوز خاطرات حضور وی در مجالس مختلف شادی خود را به یاد دارند بر این امر هم صحه می‌گذارند که وی در ماه‌های محرم و صفر به احترام سوگواران حسینی از غار خود خارج نمی‌شد و ساز نمی‌زد. همچنین احترامی برای ساحت مقدس امام رضا(ع) قائل بود به‌گونه‌ای که هر روز پس از خروج از غار خود ابتدا به ثامن‌الحجج(ع) سلام می‌داد و سپس کار روزانه را آغاز می‌کرد. معرفت رضوی جیگی جیگی تا بدان حد بود که در گذر از هر کوچه در محله نوغان و یا سایر مناطق آن دوران مشهد که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم آل محمد(ص) میسر بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب و حسن معاشرت، بر پشت و یا زیر لباس مندرسش پنهان کرده و پس از سلامی دوباره به آقا و وقتی مطمئن از محو شدن چشم‌انداز گنبد می‌شد، آوازه‌خوانی و تنبک‌زنی را شروع می‌کرد. این حسن ادب و احترام جیگی جیگی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی تا بدان‌جا بود که بنابر گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آن‌ها نیز می‌شده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه‌خوانی برمی‌داشت و پس از احوال‌پرسی و عبور از آنان شروع به تنبک‌زنی و آوازه‌خوانی می‌کرد. پنهان نماند که این تنبک‌زنی و آوازه‌خوانی وی به قصد لهو و لعب نبود بلکه متأثر از صفای باطنی‌اش به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرارمعاش صورت می‌گرفت و همین باعث می‌شد تا تنبک‌زنی و آوازه‌خوانی‌اش بر دل مردم بنشیند.