حمله مخالفان مسلح،حکومت بشار را خاتمه داد
پایان شام اسد
اما سیانان هم در گزارش دیگری نوشت که مخالفان مسلح عملیات جستوجوی فعالی را برای یافتن اسد آغاز کرده و در حال بازجویی از افسران ارتش سوریه و مقامات اطلاعاتی این کشور هستند. در عین حال، رویترز و واشنگتن پست هم در خبرهایی به نقل از دادههای وبسایت «فلایت رادار» اعلام کردند که هواپیمای حامل اسد نخست به سمت منطقه ساحلی سوریه به پرواز درآمد و سپس ناگهان چرخید و برای دقایقی در جهت مخالف پرواز کرد و سپس از روی نقشه ناپدید شد. اندکی بعد اعلام شد که اسد در سقوط هواپیما جان خود را از دست داده است.با این حال، برآیند گزارشها حاکی از این بود که مخالفان مسلح پس از ورود به پایتخت ابتدا کاخ ریاستجمهوری در «تشرین» را تصرف کردند، سپس کاخ اسد در محله مالکی را گرفته و در نهایت مقر تلویزیون رسمی سوریه را به کنترل خود درآوردند. در همین رابطه، «محمد غازی الجلالی»، نخستوزیر سوریه در گفتوگو با «العربیه» گفت: «از محل اسد و زمان خروج او از سوریه اطلاعی ندارم.» او افزود: «آخرین تماس من با اسد عصر روز شنبه بود.» الجلالی تصریح کرد: «ما با ستاد فرماندهی عملیات نظامی تماس گرفتیم و بر اهمیت حفظ نهادهاى دولتی در سوریه توافق کردیم.» وی با اشاره به اینکه «اکثر وزرای دولت سوریه در دمشق حضور دارند» افزود: «تماسی را از ابومحمد الجولانی درباره روند ادامه کار دریافت کردم.» الجلالی افزود: «مرحله جدیدی در کشور آغاز شده است. من همیشه خواستار حل و فصل اختلافات در سوریه بودم.» برخی خبرها هم حاکی از این بود که الجلالی در محاصره برخی نیروهای مسلح اختیارات خود را واگذار کرده و مخالفان مسلح از او با عنوان «رئیس الوزرای سابق» یاد میکنند. بهدلیل فضای سیال و بیثباتی که در سوریه وجود دارد و همچنین بهدلیل کنترل رسانههای سوری به دست مخالفان مسلح، امکان دریافت اخبار سیاسی موثق وجود ندارد.به هر روی، گزارش رسانههای بین المللی حاکی از این بود که با فرار اسد از سوریه و ورود مخالفان مسلح به دمشق، درهای زندانها یکی پس از دیگری گشوده و بسیاری از زندانیان آزاد شدند. مخالفان مسلح همچنین برخی مراکز دولتی و اماکن دیپلماتیک را غارت کرده و برخی ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند. بهرغم صدور دستور عدم تعرض به اموال عمومی و دولتی از سوی «احمد الشرع»، یا همان ابومحمد الجولانی، اما آنها به حمله و غارت خود ادامه دادند. در این میان، تودههای مردم هم در کنار مخالفان مسلح به چپاول داراییهای کاخ اسد مشغول بودند.«نور عُده» در گزارش دیروز یکشنبه در الجزیره نوشت: پس از ورود مخالفان مسلح به دمشق حکومت ۲۴ساله بشار اسد، رئیسجمهور سوریه به پایان رسید. این مخالفان مسلح در بیانیهای که دیروز یکشنبه از تلویزیون ملی سوریه پخش شد، خبر از «سرنگونی اسد» داده و افزودند که «همه زندانیان از یک زندان بزرگ در دمشق آزاد شدند.» شورشیان مسلح در بیانیه خود از این عبارات استفاده کردند: «شهر دمشق آزاد شد. بشار اسد سرنگون شد. همه زندانیان از زندان دمشق آزاد شدهاند. ما آرزو میکنیم همه شهروندان دارایی کشور سوریه را حفظ و حراست کنند. زنده باد سوریه.»الجلالی در یک بیانیه ویدئویی گفت که دولت آماده است تا «دست خود را به سوی مخالفان دراز کند و وظایف خود را به دولت انتقالی بسپارد.» الجلالی در این بیانیه گفت: «من در خانه خود هستم و فرار نکردهام و این هم بهدلیل تعلق من به این کشور است.» تصاویر اختصاصی الجزیره، مخالفان مسلح را در حال ورود به کاخ ریاستجمهوری در دمشق نشان میداد. ویدئوهای منتشرشده در فضای مجازی همچنین افرادی را نشان میدهد که تصاویر رئیسجمهور را پایین میآورند. گزارشگر الجزیره همچنین افزود: «سقوط اسد پایان یک دوره در خاورمیانه است و پیامدهای بزرگی در سراسر منطقه خواهد داشت.» مخالفان مسلح همچنین ویدئویی را به اشتراک گذاشتند که نیروهایشان پایگاه هوایی استراتژیک «مزه» در دمشق را گرفتهاند. این پایگاه نقش مهمی در حملات هوایی دولت اسد علیه مناطق تحت کنترل مخالفان داشت.به نوشته الجزیره، اوایل دیروز یکشنبه، مخالفان مسلح وقتی وارد قلب پایتخت شدند «عصر جدید عاری از انتقام» و «عصر جدید عاری از اسد» را اعلام و از سوریهای خارجنشین دعوت به بازگشت کردند. شاهدان از شادی برخی در پایتخت با شعارهای «آزادی! آزادی!» خبر میدادند. «عمر حورانیه» یکی از ساکنان پایتخت، به الجزیره گفت که قبل از ورود مخالفان به شهر، صدای انفجارهای شدید و صدای تیراندازی را شنیده است. «زینه خُدر» خبرنگار دیگر الجزیره هم در گزارشی نوشت: درحالیکه «ابهامات زیادی در پیش است» اما پناهندگان سوری مشتاقانه منتظر «بازگشت به خانههای خود» هستند. «جیمز دورسی» متخصص خاورمیانه گفت که درباره فروپاشی ارتش سوریه «همیشه یک سوال این بود که چه زمانی». او گفت: «این به سادگی به ما نشان میدهد که حمایت از اسد چقدر شکننده بود و همچنین ارتش سوریه چقدر شکننده بود.»
دو جنگ سرنوشت سوریه را تغییر داد
پیشروی سریع مخالفان مسلح ظرف یک هفته پیامد ناخواسته دو درگیری دیگر است: یکی نزدیک و دیگری دور. «نیک پاتون والش» در گزارش دیروز یکشنبه برای سیانان نوشت، این مساله چندین متحد کلیدی ایالات متحده را با یک نیروی جدید و عمدتا ناشناخته تحت رهبری گروهی اسلامگرا به حال خود گذاشته است. این گزارشگر نوشت، سوریه در ۲۰سال گذشته آنقدر اکسیژن دیپلماتیک جذب کرد که گویی برای تغییرات یک هفته اخیر (که از خلأ بروز کرد) آماده است. از زمان حمله ایالات متحده به عراق، این کشور برای یافتن سیاستی در قبال سوریه تلاش کرد تا بتواند نیازهای بسیار متفاوت متحدانش - اسرائیل، اردن، ترکیه و کشورهایی که روزگاری شریکش بودند مانند عراق و لبنان- را برآورده کند. به باور والش، سوریه همیشه مهره اصلی منطقه بوده است: نفت عراق را به دریای مدیترانه، شیعیان عراق و ایران را به لبنان و ترکیه (عضو ناتو) را به بیابانهای اردن پیوند میداد. جرج بوش این کشور را در زمره محور شرارت قرار داد؛ اوباما نمیخواست کاری با آن داشته باشد هرچند بعدها ضربتی به این کشور زد و دونالد ترامپ یکبار، خیلی سریع آن را بمباران کرد.
این کشور دو دهه و اندی زیر حاکمیت اسد بود و شاهد اتفاقاتی نگرانکننده در حمص، حما، غوطه و دیگر مناطق بود. سپس شاهد حضور داعش از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بودیم. به نظر میرسید نمیتوان سوریه را وادار به تمکین کرد، اما طی یک هفته اتفاقاتی رخ داد که با هزینهای نامعلوم و هشدارهای گسترده همراه بود. سرنوشت بشار اسد که به سرعت تغییر کرد، در واقع در سوریه رقم نخورد، بلکه در «جنوب بیروت» (اتفاق نزدیک) و «دونتسک» (اتفاق دور) رقم خورد. بدون کمکهای ایران و روسیه اسد نتوانست بایستد. نبرد چند ماهه اخیر حزبالله و اسرائیل هم تلنگری به اسد بود. به همین ترتیب، تهاجم ۳۴ماهه روسیه به اوکراین باعث خروج بخشی از قوای روسی از سوریه شد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا روز شنبه (۱۷آذرماه) خاطرنشان کرد که جنگ فرسایشی، روسیه را در کمک به اسد «ناتوان» ساخت. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه یک واکنش ضعیف را به نمایش گذاشت. وقتی از او پرسیده شد: «پیشبینی چیست؟» گفت: «نمی توانم حدس بزنم. کار ما حدس زدن نیست.» این سخنانِ یک ضامن استوار و توانا نیست، بلکه سخنان یک قدرت منطقهای است که میبیند نمایش قدرتش راه به جایی نبرده است.خاورمیانه در حال چرخش است؛ زیرا ایدههایی که بهعنوان یک امر مسلم فرض میشدند - مانند قدرت و استحکام روسیه بهعنوان یک متحد - در مواجهه با واقعیتهای جدید در حال تضعیف شدن هستند. اسد به این دلیل در عرصه داخلی پیروز شد که حمایت خارجی را در پشت سر داشت. زمانی که قدرتهای بیرونی قادر به اقدام نباشند، همواره لحظاتی با خطرها و خلأهای قابل توجه وجود دارد. به این ترتیب، ترکیه توانست از خلأ قدرت استفاده کند و دستور کار خود را پیش ببرد. آنکارا مجبور شد بازی طولانیای را بر سر سوریه انجام دهد. این کشور از سال۲۰۱۲ بیش از سهمیلیون پناهنده سوری را در خود جای داده است. در عین حال، این کشور میبیند که شبهنظامیان کرد - نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) – با کمکهای ایالات متحده آموزش دیده، تجهیز شده و به مبارزه با داعش کمک کرده و در امتداد مرز ترکیه یک «دژ» ایجاد کردهاند. از دیدگاه آنکارا، مشکل سوریه هرگز از بین نرفت (هرچند در برهههایی توجه به آن کاهش یافت) و یک روز باید این آشفتگی پایدار را به نفع خود تغییر میدادند.تهاجم گسترده «هیئت تحریرالشام» (HTS) - با انگیزه، تجهیزات و استراتژی ارتباطاتی فراگیرشان- از وجود یک بازی پیچیده و یک دست محکم در پشت آن سخن میگوید. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه زمانی دست خود را رو کرد که روز جمعه (۱۶ آذرماه) گفت که پیشنهاد مذاکره به اسد داده اما او دست رد به سینه ترکیه زده است. او آرزوی شکست اسد را کرد و افزود که امیدوار است این حمله تا پایتخت سوریه به خوبی پیش برود. هنوز مشخص نیست که ترکیه دقیقا چه کسی را قدرتمند کرده یا بر کرسی قدرت نشانده، آنچه مسلم است این است که ردههای بالای «هیئت تحریرالشام» کار خود را با القاعده شروع کردند، به داعش رسیدند؛ اما این گروه را بسیار افراطی یافتند و از آن هم بریدند. اکنون در تلاشند تا نشان دهند که بزرگ، بالغ و مستقل شدهاند. اگرچه ترکیه ممکن است روی کاغذ مسیر «تحریرالشام» را روشن کرده باشد، اما سرعت این فروپاشی پیشبینی نشده بود. شاید چیزی به نام «موفقیت بیش از حد بزرگ» وجود دارد.والش، گزارشگر سیانان، در بخش دیگری از گزارش خود انگشت اتهام را به سوی ایالات متحده دوران اوباما هم نشانه میرود. او «تاثیر نامعلوم وتغییرات گسترده و سریع» در سوریه را به «سیاستها و انفعال ایالات متحده» نسبت میدهد. در سال۲۰۱۳، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت ایالات متحده تهدید کرد که استفاده اسد از سلاح شیمیایی در غوطه «خط قرمز» آمریکاست؛ اما وقتی اسد از این خط قرمز عبور کرد و آمریکا واکنشی نشان نداد، این امکان برای شورشیان فراهم شد تا به سرعت پیشروی کنند. استدلال اوباما برای مخاطبان غربی که از عراق و افغانستان خسته شده و درگیر مسائل مرتبط با تروریسم بودند، مطرح شد.این رویکرد، شکلی از «انزواطلبی خسته از جنگ» را نشان میدهد که در آن ایالات متحده مستعد ایجاد تغییرات بیشتری که نمیتوانست آن را کنترل کند، نبود. اوباما در نهایت به حمایت مالی و تسلیحاتی مخالفان سوری روی آورد که «متاستاز» داعش را به دنبال داشت. غرب دست خود را چنان ضعیف بازی کرد که چهار سال حکمرانی داعش را به جان خرید. مجموعهای از تحولات داخلی (اعم از نارضایتی فزاینده، بحران اقتصادی، بسته شدن فضای سیاسی و غیره) و تحولات خارجی (انفعال آمریکا و غرب و فعال مایشاء شدن داعش به مدت ۴سال که حکمرانی خونباری را به دنبال داشت) شاید بتواند این تغییرات سریع و شدید را نشان دهد.
بازیگران دخیل در سوریه
سوریه بهعنوان یکی از کانونهای مهم مورد توجه غرب و کشورهای منطقه، نقش مهمی در تقویت جریان مقاومت داشته است. «ویویان یی»، «ساموئل گرانادوس» و دیگران در گزارش ۸دسامبر برای نیویورکتایمز بازیگران دخیل در تحولات سوریه را اینگونه معرفی میکنند:
اول) دولت سوریه
دولت سوریه به رهبری اسد یکی از طرفهای درگیر در سوریه بود.خاندان اسد از سال۱۹۷۰ در قدرت هستند و از فرقه «علوی» به شمار میروند. اسد که ابتدا بهعنوان یک «اصلاحطلب مدرن» جلوه کرد، جرقههای قیام سراسری را برانگیخت.
دوم) هیئت تحریرالشام
این گروه در آغاز جنگ داخلی سوریه، زمانی که «جبهه النصره» را برای مبارزه با نیروهای طرفدار اسد با صدها حمله انتحاری تشکیل داد، شروع به شکلگیری کرد. این گروه پیوندهای اولیه با داعش و سپس با القاعده داشت. در اواسط سال ۲۰۱۶، جبهه النصره تلاش کرد تا ریشههای افراطی خود را از بین ببرد و به این ترتیب، با چند گروه دیگر برای تاسیس «هیئت تحریرالشام» متحد شد. رهبر این گروه، ابومحمد الجولانی است که اگرچه هدف خود را «سرنگونی اسد» اعلام کرده بود، اما سعی کرده با ارائه خدمات به ساکنان ادلب – که پایگاه قدرت او محسوب میشوند- مشروعیت پیدا کند. مقامات آمریکایی درباره این گروه محتاطانه عمل کردهاند. برخی آن را همچنان یک گروه تروریستی میدانند و برخی دیگر از «عملگرایی» و چرخش این گروه سخن میگویند.
سوم) نیروهای کرد
نیروهای کرد سوریه تحت عنوان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) به شریک اصلی ایالات متحده در مبارزه با داعش در سوریه تبدیل شدند. پس از اینکه داعش زمینگیر شد، نیروهای تحت رهبری کردها کنترل خود را بر شهرهای شمال شرقی تثبیت و منطقه خودمختاری را که در آنجا ساخته بودند، گسترش دادند. اما کردها هنوز باید با دشمن دیرینه خود، ترکیه، که آنها را به شورش و جداییطلبی متهم میکند، مبارزه کنند.
چهارم) ترکیه
از آغاز جنگ داخلی، ارتش ترکیه مداخلات نظامی متعددی را در سراسر مرز سوریه انجام داده است که عمدتا علیه نیروهای کرد سوری بوده است. ترکیه همچنین از گروههایی مانند «ارتش ملی سوریه»، ائتلافی از گروههای مخالف مسلح سوری حمایت میکند. رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه روز جمعه تاییدیه پیشروی شورشیان را صادر کرد. به گزارش رسانه دولتی ترکیه، آقای اردوغان پس از نماز جمعه استانبول به خبرنگاران گفت: «ادلب، حماه، حمص و البته هدف دمشق است. رژه مخالفان ادامه دارد. آرزوی ما این است که این رژه در سوریه بدون حادثه ادامه یابد.»
پنجم) روسیه
در طول جنگ داخلی سوریه، روسیه یکی از وفادارترین حامیان خارجی اسد بود. این کشور برای حمایت از باقی ماندن اسد در قدرت، قوای هوایی خود را به یاری او فرستاد. روسیه همچنین از سوریه بهعنوان سکویی برای نفوذ در خاورمیانه استفاده کرد. روسیه حمیمیم را پایگاه خود قرار داد، اما تحلیلگران میگویند بهدلیل جنگ فرسایشی شدید در اوکراین، نتوانست مانند گذشته با قدرت از دولت سوریه حمایت کند.
ششم) ایران و حزبالله
سوریه بخش اصلی «محور مقاومت» است. ایران و حزبالله هم از نیروهایی بودند که در کنار اسد ایستادند و به تضمین بقای او کمک کردند. اما شرایط منطقهای به سویی رفت که دیگر کمکی کارساز نبود.
هفتم) ایالات متحده آمریکا
نقش ایالات متحده در جنگ داخلی سوریه چندین بار تغییر کرده است. دولت اوباما در ابتدا از گروههای مخالف در برابر دولت اسد حمایت کرد و با ارائه سلاح و آموزش از آنها حمایت کرد. پس از ظهور داعش در سال۲۰۱۴، نیروهای آمریکایی با حملات هوایی و کمک به نیروهای کرد با این گروه تروریستی جنگیدند و سپس در شمال شرق سوریه ماندند تا از ظهور مجدد آن جلوگیری کنند.
دونالد ترامپ بسیاری از این نیروها را در سال۲۰۱۹ خارج کرد؛ اما ایالات متحده همچنان نیرویی متشکل از ۹۰۰سرباز را در مناطق تحت کنترل کردها در شمال شرق و یک پادگان در جنوب شرقی نزدیک مرزهای سوریه با عراق و اردن حفظ کرده است.
هشتم) اسرائیل
فعالیتهای نظامی اسرائیل در سوریه بیشتر بر حملات هوایی علیه مواضع جریان مقاومت (اعم از اهداف ایرانی، حزبالله، تاسیسات و کریدور حملونقلی) متمرکز بوده است. با خروج اسد از سوریه، اسرائیل نیروهای بیشتری را در بلندیهای جولان مستقر کرده و حتی گفته شده که بخشی از قنیطره را هم اشغال کرده است. در همین رابطه، طی دو سه روز اخیر، این رژیم برخی مواضع نظامی را در برخی نقاط سوریه بمباران کرده است. این رژیم مدعی است که برای اینکه تسلیحات نظامی سوریه به دست شورشیان نیفتد، آنها را بمباران کرده است.
اسد که بود؟
بشار اسد، دومین نسل از خاندان حافظ اسد بود که بیش از پنج دهه قدرت را در دست داشتند که البته حدود 24سال آن مربوط به بشار بود. در سال2011 که جنگ داخلی در این کشور آغاز شد، شرایط برای رشد گروههای افراطی از جمله داعش فراهم شد. «سیمون مک کارتی» در گزارش دیروز یکشنبه در سیانان از «حکومت اسد با مشت آهنین» یاد میکند. جنگ داخلی در سوریه نه تنها موجب وقوع جنگهای نیابتی شد، بلکه میلیونها آواره هم روی دست اسد گذاشت. از سال2011 به بعداسد بهشدت زیر تیغ تحریم رفت؛ اما حمایت متحدانش او را در قدرت نگه داشت. اسد در انتخاباتی بدون رقیب در سال 2000 و پس از درگذشت پدرش حافظ اسد به رهبری رسید. حافظ اسد هم قدرت را در سال1970 بهدست گرفت و سال بعد رئیسجمهور کشورش شد. اسد جوان در سایه پدرش پرورش یافت و بزرگ شد. در دوران رقابت ابرقدرتها، سوریه متحد شوروی بود. اسدِ پدر در دوران زمامداریاش علویها را به سمتهای کلیدی سیاسی، اجتماعی و نظامی گماشت.
حافظ اسد در سال1982 قیام اخوانالمسلمین در شهر حما را با خشونت سرکوب کرد. بشار بهعنوان فرزند دومی که آماده پذیرش ردای پدرش و جایگزینی او نبود، در لندن در رشته چشم پزشکی تحصیل کرد تا اینکه برادر بزرگترش باسل که برای جانشینی حافظ آماده شده بود، در سال1994 در یک تصادف رانندگی درگذشت. چنین بود که بشار در کانون توجه قرار گرفت و به تحصیل علوم نظامی پرداخت و بعدا در ارتش سوریه سرهنگ شد. پس از درگذشت حافظ در ژوئن2000، تنها چند ساعت طول کشید تا پارلمان سوریه قانون اساسی را تغییر دهد تا سن صلاحیت ریاستجمهوری را از 40سال به سن اسد یعنی 34سالگی کاهش دهد؛ اقدامی که به او اجازه داد یک ماه بعد، در انتخاباتی بدون رقیب جانشین پدرش شود.در آن زمان به نظر میرسید که بسیاری از ناظران در اروپا و ایالات متحده از رئیسجمهور آینده دلگرم شدهاند، چه او خود را بهعنوان یک رهبر تازهنفس و جوان معرفی کرد که میتواند یک رژیم مترقیتر و میانهرو را بهوجود آورد. اسماء الاسد، همسر بشار - که در سال2000 با او ازدواج کرد و یک بانکدار سابق سوریتبار بود که در لندن بزرگ شده بود- به تقویت این دیدگاه کمک کرد. بشار روابط خود را با جریان مقاومت – به جای غرب- تقویت کرد. شرایط زمانی تغییر کرد که حکومت اسد در سال2011 اعتراضات را سرکوب کرد و سوریه وارد چرخهای از جنگ و ناآرامی داخلی شد که 13سال به طول انجامید. در آن برهه، غرب به رهبری آمریکای اوباما خواستار «یک گذار دموکراتیک در رهبری سوریه» شد که در غیر این صورت، «امور از ریل خود منحرف میشود.» اسد هر 7سال یک بار با اکثریتی گسترده انتخاب میشد؛ آخرین بار در سال2021 بود که انتخابات سوریه مورد انتقاد ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا و غیره قرار گرفت.در سال2013 مساله استفاده اسد از سلاح شیمیایی در «غوطه» مطرح شد که نتیجه آن هشدار اوباما و در نهایت حمایت غرب از نیروهای مخالف اسد بود. اسد به کشورهای غربی درباره حمایت از گروههای شورشی هشدار داد و پیشبینی کرد که این گروههای شورشی روزی به آمریکا و دیگران حمله خواهند کرد. در سال2015، بشار گفت که کشورش به ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده برای نابودی داعش نمیپیوندد. نتیجه این درگیری 4ساله با داعش صدها کشته داخلی، بیش از 7میلیون آواره داخلی و بیش از 6میلیون پناهنده بینالمللی بود.