فرمانیه

شاندیز آن قدر معروف شده غذاها و کباب‌هاش که کلی هم تقلبی‌اش رو زدن و حتی میری مشهد هم نمی‌دونی بالاخره باید کدوم رستوران رو بری و خب این موفقیت غذا و اون برند رو نشون می‌ده و در اینکه این برند یکی از پنج برند برتر رستوران کل کشوره فکر نکنم کسی شکی داشته باشه. هر کسی شاندیز میره هدفش مشخصه، خوردن غذای خوب. زیرا شاندیز بیشتر شبیه یک غذاخوری موفقه تا یک رستوران.

میزهای نزدیک به هم، رستوران خیلی شلوغ، تنوع کم غذا و مرتب ولی غیر لوکس، ظرف‌های ساده، سرعت خوب و سر و صدای بالا... همه نشان از این داره.

ما یه گوشه‌ای نشستیم و سفارش دادیم، غذامون زود اومد، اما سر و صدا واقعا زیاد بود فکر کنم ما نزدیک آشپزخونه نشسته بودیم که آن قدر ظرف‌ها رو می‌کوبیدن به‌هم (واقعا صداها آن قدر عجیب بود که باورم نمی‌شد این برخوردا تصادفیه و انگار یکی فقط وظیفه داشت همه چی رو بکوبه به‌هم!)

سرویس بهداشتی هم به نسبت بد نبود و اگر ستاره‌ای نداشت نقطه ضعف ناراحت‌کننده و عجیبی هم نداشت.

بالکن و فضای باز و طبقه بالا هم داشت که دیگه ما ندیدیم، راستش دوست داشتم پاشم برم یک دوری بزنم بیام تو گزارشم بنویسم، ولی آخه لعنتی بوی گوشت و غذاهای میزهای بغلی نمی‌ذاشت!

غذا رو پیچیده به فویل بهمون دادن و اونجا خدا رو شکر کردیم که دو نفری یک غذا سفارش دادیم، پرس‌ها بزرگه

میز سالاد خیلی مفصل نبود، اما همون چند تکه که خوردیم خوب بود، فقط دوستم از سالادبار استفاده کرد اما برای جفت ما حساب کردن (در این مواقع همیشه میز رو حساب می‌کنن نه نفر رو) و کلا با یک شیشلیک حسابمون نزدیک صد و خرده‌ای شد.