با آغاز فصل رقابت‌ها در آمریکا مطرح شد

سورپرایزهای خطرناک آمریکای ترامپ!

کدخبر: ۵۷۷۷۲۷
اقتصادنیوز: با آغاز فصل انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا، محتمل‌ترین رقابت چهره‌های سیاسی و نامزدها، رقابت میان جو بایدن و دونالد ترامپ است.
 سورپرایزهای خطرناک آمریکای ترامپ!

به گزارش اقتصادنیوز ، شاید کمتر رئیس جمهوری در آمریکا به اندازه دونالد ترامپ، حاشیه‌ساز بوده است؛ چهره‌ای که امروز گمانه‌زنی در باب بازگشتش نیز موجب هراس بسیاری از تحلیلگران و چهره‌های سیاسی آمریکا می‌شود. بسیاری این پرسش را مطرح می‌کنند که ایالات متحده با بازگشت دونالد ترامپ در چه مسیری قرار خواهد گرفت؟ «جوزف نای» - تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل - با اشاره به سیاست‌های نامعمول رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، یادداشتی تحت عنوان «اگر ترامپ بازگردد» را در نشریه پراجکت سیندیکت منتشر کرده و تلاش داشته تا به پرسش‌ها درباره آمریکای بعد از بازگشت ترامپ پاسخ دهد.

 

بایدن و ترامپ، رقبای احتمالی

با آغاز فصل انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 در آمریکا، محتمل‌ترین رقابت، رقابت میان جو بایدن و دونالد ترامپ است. ماحصل قضاوت بر اساس نقشه انتخاباتی سال 2020 ما را به این نقطه می‌رساند که بایدن می‌تواند در موقعیت خوبی برای پیروزی قرار بگیرد. با این همه، سیاست‌های آمریکا غیر قابل پیش‌بینی است و گزاره‌های متعددی مثل بهداشت یا اقتصاد می‌تواند چشم‌انداز رقابت‌ها را تغییر دهد. از همین رو برخی از دوستان فعال در عرصه سیاست خارجی این سوال را مطرح می‌کنند که اگر ترامپ به کاخ سفید راه یابد، سیاست خارجی آمریکا در چه مسیری قرار خواهد گرفت؟

این سوال با این واقعیت در هم تنیده شده که شخص ترامپ، چهره‌ای غیر قابل پیش‌بینی است. ریاست جمهوری اولین منصب سیاسی ترامپ بود و از همین رو پیشینه سیاسی‌اش تقریبا غیرمتعارف است. موفقیت‌های او به عنوان ستاره‌ای در تلویزیون موجب شد تا ترامپ بیش از رعایت هنجارها و رفتارهای مرسوم بر دوربین‌ها متمرکز شود.ترامپ همچنین می‌گوید که می‌تواند با به چالش کشیدن تاثیرات اقتصادی نابرابر تجارت جهانی و برانگیختن خشم نسبت به مهاجران و تغییرات فرهنگی، بویژه در میان سفیدپوستان مسن‌تر و بدون تحصیلات دانشگاهی، آنها را بسیج کند. او با توسل به بیانیه‌ای پوپولیستی کوتاه، حمایت‌گرایانه و ملی‌گرایانه دقیقا چنین خواسته‌ای را محقق کرده است.

بازی ترامپ با پایگاه وفادارانش

سال 2016 بسیاری انتظار داشتند تا ترامپ به سوی مرکز حرکت کند تا بدین طریق جذابیت سیاسی‌اش را گسترش دهد. این همان رویکردی است که سیاستمداران عادی از آن پیروی می‌کنند. در عوض، ترامپ بازی با پایگاه‌های وفاداران خود را ادامه داد؛ وفادارانی که او را به‌سان تیرباری علیه اعضای کنگره و حزبش می‌دانند. آن دست از جمهوری‌خواهانی که آشکارا با او مخالفت می‌کردند، تمایل داشتند که نامزدهای آنها در انتخابات مقدماتی بر رقبای مورد تایید ترامپ پیروز شوند؛ اما در نهایت ترامپ کنترل تقریبا کاملی بر حزب جمهوری‌خواه برقرار کرد. با این حال در انتخابات 2022 توسل این چهره به جناح راست افراطی ممکن است به بهای حمایت برخی جمهوری‌خواهان میانه‌رو و مستقل در ایالت‌های کلیدیِ نوسان‌دار، تمام شود.

غیر قابل پیش‌بینی

ترامپ در قامت رئیس‌جمهور با تمامی اسلاف خود متفاوت بود. او غالبا سیاست‌های جدید اصلی‌اش را در توئیتر اعلام می‌کرد و این رویکرد ظاهرا از روی هوس نبود. بنابراین دولت او با تغییرات مکرر در کادر ادرای و پیام‌های سیاسی متناقض شناخته شد. اما آنچه او در انسجام سازمانی از دست داد، با تسلط تقریبا کامل بر دستور کار خود جبران کرد. غیر قابل پیش‌بینی بودن، یکی از قوی‌ترین ابزارهای سیاسی ترامپ بود.

از آنجایی که رئیس جمهوری پیشین آمریکا دیدگاهی عمیقا سیاسی دارد، آنها به جای اینکه به طور سنتی جمهوری‌خواه باشند، جریانی التقاطی هستند. ترامپ مدت‌ها است که نقطه‌نظرات حمایت‌گرایانه خود درباره تجارت را ایراد کرده و نارضایتی ملی‌گرایان را با این ادعا که متحدان آمریکا از آن سوءاستفاده می‌کنند، هدایت می‌کند. ترامپ آشکارا اجماع پس از سال 1945 در باب نظم بین‌المللی لیبرال را به چالش کشیده و ناتو را منسوخ اعلام کرده است، تا جایی که موجب شد «جان بولتون» - از مشاوران امنیت ملی پیشین ترامپ - نگران باشد که در صورت انتخاب دوباره‌اش، ایالات متحده از این نهاد (ناتو) خارج شود.

اعتباری که از دست رفت

ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد و شراکت ترانس پاسفیک را - که باراک اوباما رایزنی درباره آن را آغاز کرده بود - کنار گذاشت. او سازمان تجارت جهانی را تضعیف کرد و با اعمال تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیوم از متحدان، جنگ تجاری علیه چین را کلید زد. ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد و گروه هفت را به چالش کشید.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که قدرت نرم آمریکا در طول دوران ریاست ترامپ به میزان قابل توجهی کاهش یافت. اگرچه توئیت‌ها می‌توانند دستور کار جهانی را تنظیم یا بدان کمک کنند، لحن و محتوایشان می‌تواند سایر کشورها را آزار دهد. ترامپ به مسائل حقوق بشری توجه اندکی داشت و در سخنرانی‌هایش از اصولی چون دموکراسی که روسای جمهوری پیشین چون ریگان و کارتر بدان‌ها باور داشتند، کمتر توجه می‌کرد. حتی منتقدانی که موضع تند ترامپ علیه چین را تحسین کردند، او را به دلیل همکاری نکردن با متحدانش در واکنش به رفتار چین به چالش کشیدند. علاوه بر این، ترامپ مزایایی را که آمریکا از مدت‌ها پیش به عنوان یک قدرت پیشرو و با نفوذ در نهادهای جهانی از آنها برخوردار بود، کاهش داد.

آمریکای ترامپ غیر قابل پیش‌بینی‌تر می‌شود

ترامپ حقیقتا ثابت کرده که فاقد هوش هیجانی است. همانگونه که «تونی شوارتز» - نویسنده زندگینامه ترامپ - زمانی گفته بود، احساس ارزشمند بودن برای ترامپ به خطر افتاده و از همین رو زمانی که احساس ناراحتی می‌کند، به شکلی تدافعی واکنش نشان می‌دهد و داستانی توجیه‌کننده می‌سازد که با واقعیت‌ها سازگاری ندارد. او در ادامه تاکید داشت که بخش کلیدی داستان این است که حقایق همان چیزی است که ترامپ آنها را روایت می‌کند.

به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، نیازهای شخصی ترامپ غالبا انگیره‌های او را تحریف می‌کرد و در اهداف سیاسی‌اش دخالت داشت. خلق و خوی ترامپ، هوش او را محدود کرد. در حالی که فقدان تجربه‌اش در امور دولتی و بین‌المللی پیش‌تر او را نسبت به بسیاری از پیشینیانش کم‌صلاحیت‌تر جلوه داد. با این همه، ترامپ علاقه‌ای برای پر کردن شکاف‌های دانش خود نشان نداد. بدتر از آن، نیاز دائمی‌اش به اعتبار شخصی منجر به انتخاب‌های نادرست سیاسی شد که ماحصل آن اتحادهای تضعیف‌شده آمریکایی بود.

با قضاوت بر اساس رفتارهای ترامپ به عنوان رئیس جمهوری پیشین، هنوز هیچ چیز تغییر نکرده است. او تمایلی به پذیرش شکست خود در سال 2020 ندارد و کمیپنش برای بازگشت به کاخ سفید به بیانیه‌های افراطی متوسل شده است. حال اگر ترامپ موفق شود دوباره به کاخ سفید بازگردد، تنها ویژگی قابل پیش‌بینی سیاست خارجی آمریکا، غیر قابل پیش‌بینی بودن آن خواهد بود.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید