محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در چهارمین کنگره سراسری حزب ندای ایرانیان اظهارات قابل تأملی را بیان کرد.

درد دل با آمریکایی‌ها!

وی مدعی شده است که سیاست خارجی حوزه درگیری منافع جناحی نیست. این در حالی است که وی خود چندین بار سیاست خارجی را به حوزه درگیری منافع جناحی بدل کرد. ظریف-شهریور ۹۳- در شورای روابط خارجی آمریکا و درپاسخ هاله اسفندیاری-فعال براندازی نرم- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت:«ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی (مجلس دهم) برگزار می‌شود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سال‌های۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد(!) حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که می‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».

حدود یک‌سال پس از این اظهارات تأمل برانگیز-مرداد ۹۴- جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا گفت:«دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطی‌ها در ایران می‌فرستیم. چه کسی می‌داند در این صورت انتخابات (مجلس) چه می‌شود اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به نظرم به دردسر جدی می‌افتند».

حدود دو سال پس از این پالس غلط نیز، جان برنان، رئیس‌پیشین سازمان سیا-مرداد ۹۵- گفت:«توافق هسته‌ای رئیس‌جمهور روحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران بسیار میانه‌روتر به شمار می‌آید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانه‌روها رقابت وجود دارد...نگرانی من این است که خب بسیاری از ایرانی‌ها انتظار داشتند با آزاد شدن دارایی‌های این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود».

سنای آمریکا فروردین ۹۶ -۱ ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری- بررسی تحریم‌های جدید را به تعویق انداخت، کورکر رئیس‌کمیته روابط خارجی گفت «پیش‌نویس تحریم جدید، قبل از انتخابات ایران رسما وارد چرخه قانون‌گذاری نخواهد شد. علت، نگرانی اروپا از تأثیر تشدید تحریم‌ها بر سرنوشت میانه‌روها در انتخابات است». او نگفت طیف مذکور چنان محترم هستند که به خاطر آنها، مردم ایران را تحریم نمی‌کنیم. بلکه تصریح ‌کرد تحریم‌ها را به خاطر به خطر افتادن طیف مذکور، به بعد از انتخابات موکول می‌کنیم.

این اظهارات و اقدامات طرف آمریکایی از آنجا ناشی شد که ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه به دلیل منافع جناحی و بی‌توجه به منافع ملی، از سر دوستی و احتیاج و از موضع ضعف و حقارت سخن گفت و عملا رقبای انتخاباتی را رقیب مشترک طیف خود و آمریکایی‌ها تصویر کرد!

دنیا را در غرب می‌بینند!

وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: مشکلی داریم که فکر می‌کنم حل این مشکل می‌تواند به مبنای وحدت ملی باشد و می‌خواهم این مشکل را بی‌پرده بیان کنم؛ مشکل این است که از طیف‌های مختلف فکری ما و از کسانی که طرفدار تعامل با دنیای غرب هستند، کسانی که اسمشان را می‌گذارند دلواپس، یک باور غلط دارند و آن این است که دنیا را در غرب می‌بینند.

ظریف افزود: بزرگترین مخالفان تعامل با غرب، غرب را مرکز جهان می‌بینند و برای همین هم خودشان را با ذهنیت غرب تعیین می‌کنند اما تحول عمده‌ای در دنیا اتفاق افتاده است که ما باید این تحول را بشناسیم و آن تحول این است که دنیای امروز ما دنیای پساغربی است.

رئیس‌دستگاه دیپلماسی اظهار داشت: عادت کرده‌ایم که هر وقت تحولی اتفاق می‌افتد، بگوییم حتما غربی‌ها می‌خواهند این طرف شود یا آن طرف شود و برای همین هست کسی که معتقد است باید با تعامل کار کرد، می‌گویند با غرب کار می‌کند و کسی هم که می‌گوید باید با مقاومت کار کرد، می‌گویند در مقابل غرب مقاومت کنیم.

وی ادامه داد: در هر دوی اینها یک محور مبنایی اتکایی هست و آن اینکه غرب مرکز است؛ در صورتی که دنیا امروز عوض شده است و غرب مرکز عالم نیست. من نمی‌گویم غرب قدرت بسیار مهم نیست، شکی هم در آن نیست اما غرب تمام دنیا نیست همانطور که سیاست نگاه به شرق معنی نمی‌دهد که سیاست نگاه به غرب؛ هم غرب به شرق نگاه می‌کند چرا که در اکثر کشورهای غربی بزرگترین شریک تجاری‌شان چین است و هم شرق به غرب نگاه می‌کند و بزرگترین شریک تجاری چین هم کشورهای غربی است.

ظریف گفته است، کسانی که اسمشان را می‌گذارند دلواپس، یک باور غلط دارند و آن این است که دنیا را در غرب می‌بینند. برخلاف این ادعای مضحک، این دولت آقای روحانی و شخص ظریف بود که با رویکرد غلط و تحقیرآمیز «رعیت و اربابی» مدعی بود که «آمریکا کدخداست» و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است» و «رئیس‌جمهور آمریکا مودب و باهوش است» و...

ظریف- آذر ۹۲- در اظهارنظری حقارت‌آمیز گفت: « آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟»!

ظریف و روحانی در ۵ سال اخیر تمام همت خود را صرف جلب اعتماد و رضایت آمریکا و اروپا کردند و در آخر از دستاورد تقریبا هیچ در دولت اوباما به مزایای نزدیک به صفر در دولت ترامپ رسیدند.

وقتی یک مقام ارشد دولتی به طرف مقابل پیغام می‌دهد که شما کدخدا هستید، در حقیقت تاکید دارد که ما رعیت هستیم. حال یک سؤال: آیا کدخدا و رعیت از موضع برابر مذاکره می‌کنند؟! آیا امتیازهای کدخدا و رعیت برابر است؟!

اعتماد بی‌جای دولت روحانی و شخص ظریف به آمریکا موجب شد تا دولت تمام تعهدات خود را پیشاپیش و یکطرفه انجام داده و پس از آن تازه به انتظار بنشیند تا آمریکا که به قاتل زنجیره‌ای توافقات مشهور است، تعهداتش را اجرا کند!

آمریکا برخلاف ادعای دولتمردان که می‌گفتند نمی‌تواند از برجام خارج شود، خارج شد؛ چون همین طیف به ترامپ تضمین دادند حتی در صورت خروج آمریکا، به تعهدات برجامی خود ادامه می‌دهند!

شلیک به غرور ملی ایرانیان!

ظریف با بیان اینکه دوران قدر قدرت غرب تمام شده است، افزود: این به نفع ماست اما خودمان نمی‌خواهیم باور کنیم.

وی تاکید کرده است که دوران قدر قدرت غرب تمام شده است اما دولت و وزارت خارجه علیرغم وعده‌های سرخرمن و وقت کشی اروپا، همچنان به برجام اروپایی دل‌خوش کرده‌اند.

ظریف تصریح کرد: آمریکا نمی‌تواند خواسته‌های خود را اجرا کند به شرطی که ما همه چیز را در آمریکا نبینیم و همه نگاهمان را در آمریکا متمرکز نکنیم و خیال نکنیم هر چیز در این کشور اتفاق می‌افتد، یک سر آن در آمریکا است.

وزیر امور خارجه اضافه کرد: ما جمله آقای اوباما را که می‌گوید «اگر می‌توانستم، نمی‌گذاشتم یک پیچ و مهره از برنامه هسته‌ای ایران باقی بماند» تیتر می‌کنیم اما جمله بعدی را که می‌گوید «ولی نمیتوانم» تیتر نمی‌کنیم. چرا روزنامه کیهان به جای اینکه نمی‌توانم را تیتر کند و غرور ملی را بالا ببرد، قسمت اول را تیتر می‌کند.

وی گفت: چرا وقتی آقای پمپئو در شورای امنیت می‌گوید ما در قطعنامه ۱۹۲۹ چه چیز را از دست داده‌ایم، آن را تیتر نمی‌کنید و چرا نمی‌گویید این مردم این امکان را از آمریکا گرفتند؛ به خاطر اینکه در جاهایی که هنوز ذهنیت ضدیت با آمریکا دارد و ضدیت با آمریکا بلندترین صدا را دارد، باورشان نشده است که آمریکا را می‌توان شکست داد.

وزیر امور خارجه تصریح کرد: اولا بپذیریم منافع ملی جناحی نیست و همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم آنهایی که با ما بد هستند، اصلا توجهی به این ندارند که چه کسی رئیس‌جمهوری است و چه کسی وزیر و چه کسی نماینده است. امروز موجودیتی به نام ایران و کشوری با عرض و طول توانمندی منابع و موقعیت جغرافیایی و توان انسانی ایران هدف است.

وزارت خارجه دولت روحانی همزمان با رویکرد حقارت‌بار و از موضع ضعف در مقابل آمریکا و همپیمانان واشنگتن، در داخل با منتقدان و صاحبنظران و کارشناسان به‌صورت توهین‌آمیز و با پرخاشگری و تندی برخورد می‌کند.

وزارت خارجه به ریاست ظریف در سال‌های اخیر منتقدان و صاحبنظران را «عقده‌گشا»، «تازه از راه رسیده»، «دروغ‌گو»، «سخیف»، «متوهم»، «کم‌اطلاع» و...نامیده است. متأسفانه برخورد توهین‌آمیز با منتقدان به یک روال در دولت تبدیل شده است. پیش‌ازاین، دولتمردان منتقدان را با تعابیری همچون:«بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یک‌مشت لات، کاسب تحریم، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند و...» خطاب قرار داده بودند.

ظریف در اقدامی مسبوق‌به‌سابقه به روزنامه کیهان حمله کرده است. وی مدعی شده است که کیهان به‌گونه‌ای اظهارات مقامات آمریکایی را بازتاب می‌دهد که غرور ملی ایرانیان را لحاظ نمی‌کند!

لازم به ذکر است که روزنامه کیهان- ۱۸ آذر ۹۲- با ‌اشاره به اظهارات اوباما درخصوص توافق و توان هسته‌ای ایران در گزارشی نوشته بود:«اوباما تاکید کرد اگر ما می‌توانستیم گزینه‌ای ایجاد کنیم که در آن ایران تک‌تک پیچ و مهره‌های برنامه هسته‌ای‌اش را برچیند و احتمال داشتن برنامه هسته‌ای را برای همیشه فراموش کند و بدین طریق از توانمندی‌های نظامی‌اش نیز خلاص شود، این گزینه را در پیش می‌گرفتیم. اما من می‌خواهم مطمئن شوم که همه متوجه موضوع شده‌اند- اینکه آن گزینه خاص وجود ندارد».

متاسفانه آقای ظریف با مغلطه و فرار به جلو در پی پاک کردن صورت مسئله است.

«جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا- مهر ۹۶- در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشته بود: «ایران در توافق هسته‌ای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد».

کری در ادامه این یادداشت نوشت: «آژانس تایید کرد که ایران ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و غنی‌سازی اورانیوم در سایت فردو را متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچیده و برنامه‌اش را در معرض نظارت شدید قرار داده است».

اما مهم‌تر از آن، اظهارات اوباما در نطق خداحافظی بود که گویا آقای ظریف علاقه‌ای به یادآوری آن ندارد. رئیس‌جمهور سابق آمریکا- دی ۹۵- در بخشی از سخنرانی خداحافظی خود در شیکاگو با افتخار اعلام کرد که برنامه هسته‌ای ایران را بدون شلیک حتی یک گلوله متوقف کرده است.

آقای ظریف! غرور ملی ایرانیان وقتی خدشه‌دار می‌شود که وزیر خارجه ایران بگوید که «آمریکا می‌تواند در پنج دقیقه تمام توان دفاعی ما را نابود کند»!. غرور ملی ایرانیان وقتی خدشه‌دار می‌شود که وزیر خارجه کشورمان، عرض حاجت و التماس دعای حزب و طیف سیاسی متبوع خود برای انتخابات مجلس دهم را نزد شورای روابط خارجی آمریکا ببرد!.

جناب ظریف! غرور ملی ایرانیان وقتی خدشه‌دار می‌شود که وزیر خارجه ایران در اوج مذاکرات و دقیقا زمانی‌که باید با دست بالا از طرف مقابل امتیازگیری کرد، بگوید رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است!. غرور ملی ایرانیان وقتی خدشه‌دار می‌شود که وزیر خارجه کشورمان، جمهوری اسلامی را با رژیم کودک‌کش آل‌سعود در یک کفه ترازو قرار داده و در شورای روابط خارجی آمریکا بگوید «ما(ایران و آل‌سعود) برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم»!

غرور ملی ایران وقتی خدشه‌دار شد که وزیر خارجه کشورمان گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه رژیم آل‌سعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید...۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!

آقای ظریف! دیپلماسی التماسی شما، غرور ملی را لگدمال کرد.

دور باشید و کور باشید!

پس از امضای برجام، پیام تبریک‌ها فرستادند و شادباش‌ها گفتند و ۱۶۵ خاصیت محیرالعقول! برای این مولود تازه ردیف کردند و جار زدند که دور باشید و کور باشید که قدرت‌های بزرگ دنیا را پشت میز مذاکره شکست داده‌ایم و این هم سندش!

در هیاهوی جشن آن روزها و سیل تبریک‌ها و تقدیرها، تیترهای کیهان وصله ناجور می‌نمود. انگار جشن و شادمانی پر سر و صدایی در منزلی برپا باشد و همه مشغول بزن و بکوب و در همان زمان دزدان مشغول جمع کردن اثاث منزل باشند و یکی داد بزند؛ چه‌نشسته‌اید که دزدان همه اموالتان را به غارت بردند!

روزنامه کیهان-۱۵ فروردین ۹۴- چند ماه پیش از امضای برجام، در مطلبی با عنوان «برد- برد نتیجه داد هسته‌ای می‌رود تحریم‌ها می‌ماند!» نوشت:«با توجه به محتویات توافق، این نتیجه به دست می‌آید که آنچه طرف غربی در این مذاکرات به دست آورد، شفاف، قابل شمارش و الزام‌آور است و در مقابل آنچه ما به دست آوردیم مبهم و قابل تفسیر است».

در این گزارش تاکید شد:«معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آنها درصورت بروز مورد جدی عدم کارایی را فراهم می‌کند».

گزارش فوق تصریح کرد که با این رویکرد، در نهایت ضمن از دست رفتن توانایی‌های هسته‌ای کشورمان، تحریم‌ها پابرجا خواهد ماند.

کیهان در طول مذاکرات و همچنین پس از امضای برجام با تیترهایی همچون «۱۸۰ درجه اختلاف، دو روایت از یک توافق»،«کلاه تعلیق ۱۰ ساله، گشادتر از توافق دومرحله‌ای»،«آمریکا برای عمل به تعهداتش هیچ تلاشی نکرده است»،«فاجعه برجام نتیجه غفلت از هشدارهای رهبری است»،«تقریبا هیچ یکساله شد، هسته‌ای رفت تحریم‌ها ماند» و...درخصوص تبعات خسارت محض برجام هشدار داد.

در همان ایام- فروردین ۹۴- «حسین شریعتمداری» مدیر مسئول روزنامه کیهان با ‌اشاره به بیانیه مشترک قرائت شده در پایان مذاکرات ایران و ۱+۵ که از سوی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تاکید کرد:«در یک کلمه باید گفت که اسب زین شده را داده‌ایم و افسار پاره تحویل گرفته‌ایم».

کیهان و دیگر منتقدان دلسوز تاکید داشتند که در متن برجام به بدیهیئت یک قرارداد مانند «توازن»،«همزمانی اجرا»، «برگشت‌پذیری تعهدات» (در صورت نقض عهد طرف مقابل) و «اخذ تضمین و ضمانت اجرا» و «مکانیسم حقوقی معتبر در صورت اختلاف و شکایت» توجهی نشده است.

اما متاسفانه در سوی مقابل، برخی دولتمردان و حامیان دولت که هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای به انتقادات دقیق و کارشناسی منتقدان و صاحبنظران نداشتند، آنها را به جهنم حواله دادند!

برخی دولتمردان و رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی بودند که برجام ابزاری در دست ایران برای لغو تحریم‌هاست، ولیکن همان‌طور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، در حال حاضر برجام صرفا ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است.

برجام، حکایت لباس نامرئی پادشاه قصه است که هیچ‌کس غیر از دولتمردان دستاوردهای آن را نمی‌بیند. حال در این بین هر کس که بگوید پادشاه برجام لخت است،مورد حمله دولتمردان قرار می‌گیرد.

برجام یکی از نتایج دیپلماسی التماسی است. رویکرد خسارت باری که غرور ملی ایرانیان را خدشه‌دار کرد.کیهان به جهت دغدغه‌مندی برای منافع ملی و عزت مردم ایران، همواره به تحلیل کارشناسی و روشنگری درباره ابعاد این رویکرد خسارت‌بار پرداخت.

افتخار کیهان آن است که وقتی همه برای برجام کف و سوت می‌زدند، این روزها را می‌دید.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.