مرتضی مبلغ با اشاره به شرایط امروز کشور و در تشریح مقایسه آن با شرایط جنگ تحمیلی و مدیریت بحران گفت: از یک جنبه شباهت‌هایی میان شرایط امروز با زمان جنگ وجود دارد؛ در آن زمان برخی کشورها چه منطقه و چه آمریکا و غرب علیه ایران اقدام می‌کردند و ائتلافی تشکیل داده بودند و سعی می‌کردند با فشارها ایران را از پا درآورده و وادار به قبول منویات خود کنند. امروز هم به نحوی همان شرایط وجود دارد و ائتلاف منطقه‌ای شامل عربستان و رژیم صهیونیستی با همراهی و مدیریت آمریکا علیه مردم و کشور با اعمال تحریم‌ها و جنگ روانی کار می‌کنند.

وی ادامه داد: این‌ها جنبه‌های شباهت است اما اینکه بخواهیم همه موارد را در سطح مدیریتی شبیه‌سازی کنیم کار درستی نیست. در آن زمان جنگ فیزیکی و نظامی بود و اقتضائات خاص خود را داشت امروز با جنگ اقتصادی و روانی مواجه هستیم لذا اقتضائات خاص خودش را هم دارد. ثانیا آن زمان ابتدای انقلاب بود و شرایط و انگیزه‌هایی که وجود داشت، آن خلوص و پاکی و پاک دستی که در جامعه جاری بود با امروز متفاوت است. امروز متاسفانه با شرایط مشابهی مواجه نیستیم؛ فسادهایی رخ داده، کاهش انگیزه‌ها و مشکلات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به تدریج به وجود آمده است. شبیه‌سازی از نظر نوع مواجهه خطا و اشتباه است و باید با توجه به شرایط، ابزارها و نوع جنگ امروز برنامه‌ریزی کنیم. 

اهم اظهارات مبلغ به شرح زیر است:

*به عنوان مثال نوع انسجام ملی و یکپارچگی که در بین مردم و حاکمیت و مردم با مردم وجود داشت، بی‌نظیر بود و اکسیر و رمز مقابله با ائتلاف جهانی هم همین اتحاد بود. اگر بخواهیم شبیه‌سازی کنیم، باید روی این موارد تمرکز شود و نه شبیه‌سازی‌های سخت افزاری؛ امروز باید شکاف‌های ایجاد شده را ترمیم کنیم و لازمه آن هم این است که کل حاکمیت، در همه سطوح، در سیاست‌ها و نگاه خود تجدیدنظر سازنده داشته باشند. 

* مسئولان حرکتی را آغاز کنند که هم منجر به ایجاد انسجام و هم افزایی در قوا و دستگاه‌ها شود و هم بازتابش در جامعه باعث ایجاد اتحاد و انسجام باشد و همچنین شرایط تخریبی که امروز در جامعه وجود دارد، رخت ببندد. افراطیون در جامعه حال حاضر یکه تازی مطلقی دارند و هر روز به پشتوانه حاشیه امن خود دست به تخریب انسجام زده و منافع ملی را زیر سوال می‌برند. برای این موارد باید چاره‌اندیشی شود. البته سازوکارهای سخت‌افزاری هم با توجه به شرایط و امکانات موجود نیاز است.

* امروز شفاف‌سازی از اکسیرهای بسیار مهم و موثری است که می‌تواند ما را در برابر هجمه‌های دشمن بیمه کند. شما می‌بینید که در مقابل حرکت شفاف‌سازی مقابله‌های جدی وجود دارد؛ از جمله همین شفاف‌سازی مبادلات بانکی که امروز مخالفت‌هایی جدی با آن می‌شود و برخی هم برای حفظ منافع نامشروع خود به گونه‌ای عمل می‌کنند که دیگران را هم به سمت مخالفت با این شفاف‌سازی سوق دهند. 

*{در پاسخ به سوالی در خصوص لزوم توجه به امید و اعتماد مردم و مولفه‌های آن}: یک فهرست از اقدامات کاملا جدید وجود دارد که بتوانیم در مقابله جنگ و هجمه‌ها با جدیت مقابله کنیم. گام اول این است که شرایط التهاب بازار که مردم را سرگردان کرده است کنترل کرده و اطمینان به آینده را که به شدت کاهش پیدا کرده است، ترمیم کنیم. باید مدیریت فوری صورت پذیرد تا با استفاده از سازوکارهای موجود، آرامشی به بازار برگردد. همچنین اقداماتی که الان صورت گرفته هم باید سرعت بگیرد تا ثبات به بازار برگردد. 

* اقدام دوم هم این است که عدم یکپارچگی و تفاوت‌های رفتاری که در هیات حاکمه وجود دارد به سرعت جای خود را به وحدت و یکپارچگی بدهد. ما در عرصه‌های مختلف اعم از سیاست داخلی و خارجی، امنیتی، نظامی و فرهنگی شاهد رفتارهای دوگانه در هیات حاکمه هستیم که وجدان جامعه را تخریب کرده و آثار منفی در وحدت ملی ایجاد می‌کند؛ این روند باید متوقف شود؛ مقامات بنشینند و حرف‌های خود را یک کاسه کرده و در مسیر واحدی حرکت کنند.

* مثال‌های زیادی می‌شود برای این نکته زد که حتی در مسائل جزئی و ابتدایی تعجب همگان را برانگیخته است. اینکه عده‌ای بتوانند به ورزشگاه بروند مساله ساده‌ای است که در حاکمیت دو تفکر در خصوص آن وجود دارد؛ این مساله آثار مخرب خود را می‌گذارد.  مسائل مهم هم همین سرنوشت را دارند؛ در خصوص همین موضوع CFT چه مسائل مخربی در این کشور جریان دارد و همه مسائل نیز تنها در سطح  هیات حاکمه است که باید پایان بگیرد.

* اقدام دیگر را پیش‌تر اشاره کردم که بحث شفافیت است؛ باید در همه حوزه‌ها و دستگاه‌ها شفاف‌سازی شود تا اعتماد مردم بازگردد. این قدر شعار داده شده، حرف زده شده و عمل نشده و یا خلافش عمل شده است که دیگر شعار جواب نمی‌دهد.  باید یک فرآیند عملیاتی و اجرایی شفاف‌سازی در همه عرصه‌ها به ویژه عرصه اقتصادی فراهم شود تا هیچ‌کس نتواند صرفا شعار دهد و عمل نکند.

*مساله بعدی هم این است که باید ارتباط سازنده و دو سویه‌ای با بدنه اجتماعی، صاحب نظران و احزاب به شکل سازنده و موثر و نه نمایشی از طرف همه دستگاه‌های حاکمیتی و نه تنها دولت با بدنه اجتماع صورت بگیرد تا مردم بدانند در تصمیم‌گیری‌ها و در سرنوشت کشور نقش دارند و حاکمیت به آنها اطمینان پیدا کرده است.

* نکته دیگری که بسیار مهم است این است که به هرحال باید دست تندروها از تصمیمات مهم کشور کوتاه شود و به گونه‌ای عمل شود که تندروی در همه عرصه‌ها به حاشیه برود. این اقدام یک همت ملی و اراده ملی می‌خواهد. به عنوان مثال یکی از عواملی که اعتماد جامعه را کاهش می‌دهد همین صدا وسیما است. برخی در این نهاد با تفکر خاصی که با میانگین جامعه فاصله زیادی دارد، حضور دارند و گاها این تفکر به روان جامعه آسیب وارد می‌کند در حالیکه باید مراقبت کرد این نهاد که از بودجه ملی ارتزاق می‌کند باید صدای مردم و نه صدای یک جریان خاص باشد.

*ما باید در همه عرصه‌ها چه سیاسی، فرهنگی و غیره  بتوانیم به گونه‌ای عمل کنیم که تندروی‌ها جای خود را به اعتدال و عقلانیت دهد که مردم اعتمادشان برانگیخته شده و کشور به آرامش برسد و در مقابل هجمه‌ها مقاومت کنند. این چنین نه تنها از گردنه‌ها عبور می‌کنیم بلکه هیچ کشوری هم جرات نمی‌کند علیه ما وارد جنگ نظامی و یا روانی شود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.