آرشیو اخبار :
-
دو سکانس از آینده نفت
قیمت جهانی نفت هر روز رکوردهای تازهای را در مسیر صعودی میشکند. همین رکوردشکنیها نیز باعث شده است تا شرکتها و سازمان های بزرگ بینالمللی نفتی، یکصدا نسبت به اثرات مخرب تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران بر بازار هشدار دهند. کمبود عرضه نفت خام و جهش قیمتها در نتیجه کاهش صادرات نفت خام ایران، مهمترین اثری است که بازار نفت تا پایان سال میتواند با آن مواجه شود. با این حال کارشناسان نسبت به وقوع «شوک تقاضا در بازار نفت» نیز هشدار میدهند. این شوک میتواند در سال 2019 و با مشخص شدن اثرات جنگ تجاری آمریکا و چین بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و در شرایطی مشخص شود که احتمالا تولید روزانه نفت خام اوپک و آمریکا با افزایش همراه شده است. -
آقازادگی چقدر می ارزد؟!
آقازاده بودن چقدر میارزد؟ نزدیکی به محافل قدرت چقدر سود اقتصادی ایجاد میکند؟| -
آقازاده بودن در انگلیس بیشتر حال می دهد یا کویت؟
روزنامه اعتماد نوشت:آقازاده بودن چقدر میارزد؟ یا اینکه نزدیکی به محافل قدرت چقدر سود اقتصادی ایجاد میکند؟ این سوال نیز مانند سوالات دیگری که در مورد رانت و فساد پرسیده شد، تابعی است از شرایط و موقعیت.| -
دوراهی تملک و کارایی
ترجمه: سیدمحمدامین طباطباییدر سالهای اخیر عکسهای زیادی را از قاره آفریقا یا آمریکای لاتین مشاهده کردهایم که در آنها نوجوانانی در خیابان زیر نور نشسته و مشغول انجام تکالیف خود هستند یا با گوشی هوشمندشان سرگرماند. اولین سوالی که پیش میآید این است که چرا زیر نور خیابان؟ شاید یک جواب ساده و دمدستی برای آن وجود داشته باشد؛ چون قطعی برق مکرراً به سراغ خانههایشان میآید. سوال بعدی و اما اصلیتر این است که چطور ممکن است شما یک تکنولوژی قرن بیستویکمی و بهروز را در دست داشته باشید اما همچنان از خدمتی که بیش از یک قرن از اختراع آن میگذرد محروم بمانید؟ جواب این سوال را احتمالاً باید در ساختار مالکیت و مدیریت توزیع برق در کشورهای مختلف بررسی کرد. در این نوشتار به بررسی پاسخ این سوال خواهیم پرداخت. -
حکمرانی برق
تولید و توزیع برق در جهان تحت تاثیر تصمیمات سیاستگذاران قرار دارد؛ اینکه کسانی که پشت خطمشیهای اقتصادی هستند تا چه حد به کارایی بازار آزاد اعتقاد داشته باشند یا تا چه حد از ابزارهای پوپولیستی برای جذب آرای مردم به سمت خود استفاده کنند. -
الفبای توسعه پایدار
پیام باقری نایب رئیس هیاتمدیره سندیکای صنعت برق ایرانامروزه ارزش برق بر هیچکس پوشیده نیست. به دشواری جنبهای از زندگی مردم در جوامع مختلف بشری به ویژه در کشورهای در حال توسعه یا توسعهیافته را میتوان یافت که برق در آن جایگاه ویژهای به خود اختصاص نداده باشد چراکه انرژی برق یکی از مطلوبترین گونههای انرژی بوده و به آسانی قابل انتقال و در دسترس است و نقشی بنیادین در زندگی انسان مدرن بازی میکند به طوری که بدون آن همه چیز دستخوش ناهنجاری شده و ادامه زندگی دشوار و گاهی ناممکن میشود. -
شکستهای آشکار مالکیت دولتی
علیاصغر اسماعیلنیا عضو هیاتمدیره شرکت مادر تخصصی تولید برق حرارتیتا اوایل دهه 1990 میلادی، بنگاههای دولتی که منبع نارضایتی سیاستگذاران بودند، مسوولیت بخش چشمگیری از فعالیتهای اقتصادی را بر عهده داشتند به طوریکه در نیمه اول دهه 90، سهم بنگاههای دولتی از تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعهیافته، بین 10 تا 20 درصد بود که این سهم در کشورهای کمترتوسعهیافته به نحو چشمگیری افزایش مییافت. ضمن آنکه مطالعات بانک جهانی نشان میدهد در بسیاری از کشورها، بنگاههای دولتی حتی بخش بزرگتری از سرمایهگذاریها را به خود اختصاص میدادند. از اینرو این حقیقت که سهم این بنگاهها از فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، رابطه مستقیمی با سرانه تولید ناخالص داخلی دارد به این معنی است که اگر بنگاههای دولتی واقعاً ناکارآمد باشند، احتمال آسیبپذیری کشورهای فقیرتر بیشتر خواهد بود. -
یک سوال درباره تلاطمات بازار
سینا سالاری پژوهشگر حوزه اقتصادیکی از دلایلی که از سوی تولیدکنندگان برای افزایش قیمت کالاها در هفتههای اخیر ذکر میشود، افزایش نرخ ارز است. حال آنکه برخی از این تولیدکنندگان ادعای سهم داخلیسازی بالای 80 درصد را مطرح میکنند که طبیعتا نباید چنین حساسیتی نسبت به افزایش نرخ ارز را از خود نشان دهند. چنین وضعیتی ناشی از فقدان یک شیوه مشخص و کارآمد برای اندازهگیری سهم داخلیسازی محصولات مختلف در کشور است؛ شیوهای که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دنیا مورد استفاده قرار میگیرد. -
هفت اقتصاد نوظهور در مرز خطر
اقتصادهای نوظهور در حال گذر از آستانه ریسک بحران ارزی قرار گرفتهاند. دماسنج بحران ارزی «نومورا» (Nomura)، هفت بازار نوظهور را در آستانه دروازه بحران ارزی نشان میدهد. -
کارآیی سیاستگذاری
دکتر علی فرحبخش روزنامهنگارسیاستگذاری در کشورهای در حال توسعه و بالاخص آنان که بحرانهای بزرگی را پشت سر گذاشتهاند یا بحرانهای دیگری را پیش رو دارند، با دشواریهای فراوانی روبهرو است. از یک سو در این کشورها یا برنامههای مدونی وجود ندارد، یا این برنامهها به مرحله اجرا درنیامدهاند، یا از همه مهمتر پس از تدوین و اجرا قادر نبودهاند به اهداف از پیش تعیین شده دست یابند. همین سیکل معیوب نه فقط اعتماد به نفس سیاستگذاران را سلب کرده است، بلکه امید مردم به آنکه دولتهای مسلط قادر باشند اولویتهای آنان را تشخیص یا راه حلهای عاجلی را برای آن ارائه دهند، کم رنگ میسازد.