آرشیو اخبار : تاریخ و اقتصاد
-
رضاشاه و خرید مهمات مدرن
پس از کودتای سوم اسفند اقدامات عملی برای تشکیل قشون متحدالشکل آغاز شد. رهبران کودتا در بیانیههایی که بلافاصله پس از تثبیت آن انتشار دادند بر اهمیت قشون و ضرورت تقویت آن تاکید کردند. رضاخان، رئیس دیویزیون قزاق در بیانیه خود که در روز دوم کودتا منتشر کرد با اعدام خیانتکاران داخلی بهعنوان «منشأ و مبدا تمام بدبختیهای ایران و ذلت و فلاکت قشون»، بر ایجاد «حکومتی که تجلیل و تعظیم قشون را از اولین شرایط سعادت مملکت بهشمار آورد، نیرو و راحتی قشون را یگانه راه نجات مملکت بداند» تاکید ورزید. -
ریشههای برنامهریزی توسعه در ایران
بهکار بردن القاب برای یک فرد در طول دوران زندگی اجتماعی بهخصوص برنامهریزیهای کلان معنی و مفهوم خاصی دارد. نماد مبارزه با فساد، شایستهترین مقام دولتی در خاورمیانه، بنیانگذار نهادهای مختلف در ایران، پیشگام نوگرایی جامعه ایران، نخستین تکنوکرات ایران، نابغه مالی ایران، بینالمللیترین اقتصاددان و مدیر قابل احترام ایران، مرد رشد اقتصادی ایران، آغازگر اندیشه برنامهریزی قاعدهمندتر در ایران و نظایر آن برای فردی گفته میشد که از جانب غربیها بهعنوان فردی «ملیگرای، متعصب و وطندوست» یاد میشد و حتی کشورهای خارجی را در ایران چندان میدان نمیداد و برای منافع ملی بسیار پافشاری میکرد. از طرف داخلیها هم، به «عنصر بیگانه و دستنشانده» در جامعه ایران معروف شده بود. این فرد ابوالحسن ابتهاج است. -
مناقشه بر سر استخدام رئیس پست و تلگراف
نمایندگان دوره ششم مجلس شورای ملی بنا به پیشنهاد وزارت مالیه طی تصویب یک ماده واحده به دولت اجازه دادند مسیو ژامار، تبعه دولت بلژیک را به سمت ریاست کل پست و تلگراف استخدام کند. آنچه میخوانید نظر دو تن از مخالفان و موافقان این مصوبه است: -
سرمایهگذاری صنعتی
سالهای دهههای 1340و1350ش/ 1960 و1970م، سالهای سرمایهگذاریهای کلان در حوزه صنعت بود. با افزایش چشمگیر قیمت نفت در این دوره، حکومت ایران تلاش میکرد تا خود را عنوان قدرتی نوظهور در سالهای پس از جنگجهانی دوم مطرح کند؛ در همین راستا، تلاش دربار و دولتهای ایران به تولیدات صنعتی معطوف شد. -
برنامه ریزی شاهانه!
در سال 1970 نتایج نامطلوب شاه را واداشت که دانش برنامهریزی اقتصادی خود را زیر سوال برد. او عقیده داشت که خودش درباره صنعتی شدن بیشتر از اقتصاددانان رژیمش میداند؛ بنابراین، خود برای حل مشکلات وارد میدان شد و این، همان چیزی بود که اقتصاددانان بسیار نگران آن بودند. او نیازی ندید که از استقلال یا فرآیند سیاستگذاری وزارت حمایت کند. در سال 69- 1968 شاه هنوز مشخص نکرده بود، چه کسی میتواند برای مدیریت توسعه ایران، جایگزین بهتری از عالیخانی باشد؛ اما تصمیم او در این مورد قطعی بود که برای رشد نیازی به وزارت اقتصاد یا عالیخانی نیست. به هر حال، شاه بهدلیل حیات رژیم عقیده خود را از بنیادهای اداری برگرداند. به این ترتیب، او نفوذ سیاسیاش را به خدمت گرفت و موقعیت سلطنت را مستحکم کرد. -
گفتهها
نائینی در نظریه خود، ضمن حفظ مبانی سنتی و اعتقادی شیعه، از دیدگاهی نو به مقوله دولت و و مدیریت اجتماعی مینگرد. وی بـرای نخستین بار سعی کرده است که مفاهیم حقوق اساسی، بحث آزادیهای سیاسی، مساوات و امثال آن را که جزئی از ادبیات سیاسی نوین جهان بهشمار میآمد، براساس استدلالها و اصول فقهی از متون اسـلامی اسـتخراج کـند.