شماره روزنامه ۵۹۹۴
|

آرشیو اخبار : تاریخ و اقتصاد

  • دکترسیدسعید زاهد زاهدانی- عبدالله نجفی اصل- حیدر امیری

    مشخص بودن لباس هر صنف، از قدیم در ایران مرسوم بوده است تا بتوانند به‌راحتی کاتبان را از بازرگانان و پیشه‌وران را از صاحب‌منصبان تشخیص دهند؛ به‌طور مثال، «بزرگان، یعنی آنان که از طبقه لشکری هستند در کمر کاردی کوتاه‌تر از خنجر عثمانی‌ها دارند. دکان‌داران، بازرگانان، قضات و علما به جای این کارد، قلمدانی بر کمر می‌آویختند که البته نوع قلمدان نسبت به مقامی که داشتند متفاوت بود» (اولیویه، 1371: 156). مناصب و مشاغل درباری نیز همواره لباسی مناسب مسند و منصب خود داشتند.

  • محمد شاه سومین شاه از دودمان قاجار در 14 شهریور 1227 به‌دنیا آمد. ولیعهدی او با مرگ پدر ولیعهدش عباس میرزا به دلیل بیماری جلو افتاد و به ولیعهد ثانی شهرت یافت؛ اما ولیعهدی‌اش تنها یک سال و دو روز به طول انجامید و با مرگ فتحعلی‌شاه، قدرت را در دست گرفت. او اولین پادشاهی بود که به تأسی از پدر دانشجویانی را برای یادگیری علوم جدید به خارج از کشور اعزام کرد و در همین زمان بود که نخستین دستگاه چاپ به ایران وارد شد و آموزش به شیوه نوین درون کشور مورد توجه قرار گرفت. واقعه مهمی که در زمان حکومت وی روی داد جدایی سلیمانیه از ایران بود که اداره آن را تحت فشار انگلیس و روسیه به عثمانی واگذار کرد.

  • روزنامه اطلاعات در تاریخ 13 دی‌ماه سال 1320 از احداث راه‌آهن بین اصفهان و بوشهر خبر داده بود. در متن این خبر آمده است: «به‌طوری‌که خبرنگار اداره تلگراف از شهرضا اطلاع می‌دهد، در نظر گرفته شده است که راه‌آهن بین اصفهان - شیراز و از شیراز تا بوشهر کشیده شود و همچنین جاده اتومبیل‌رو اصفهان تا بوشهر آسفالت شود. اینک چند روز است که اداره راه شن‌ریزی جاده را به مناقصه گذاشته و مقاطعه‌کاران در تمام طول جاده مشغول جمع‌آوری شن و ریگ برای جاده می‌باشند. »

    .
  • در اواخر دوره ناصرالدین شاه کار مالیه ایران به جایی رسید که هیچ شهری اضافه محل یا به اصطلاح مستوفی‌ها «باقی تحت محل» نداشت و شاه برای پوشاندن کسری بودجه مجبور شد که به وسایلی فوق‌العاده متوسل شود. او چند وسیله موقتی اختیار کرد که علی الظاهر بار خودش را بار کرد؛ اما در باطن بر خرابی مالیه ایران افزود.

    اول آنکه دستور به مساعده داد. یعنی قرارداد یک قسط از مالیات را حکام ولایات قبل از تجدید سال از مردم مطالبه کنند و در واقع سال نو را وصله سال کهنه کرد. چون از این راه هم چندان تفاوتی حاصل نشد وسیله دیگر انتخاب کرد و تا چندی هم با آن گذراند.

  • به نظر می‌رسد در مرحله نخست، می‌توان دو نوع عنوان و لقب رسمی برای عالمان دین در این دوره یافت. نخست عناوین رسمی- حکومتی که از آن صاحب منصبان اداری-سیاسی بوده و در راس آنها باید به شیخ‌الاسلام، صدر، قاضی و ملاباشی اشاره کرد. دسته دوم عناوینی است که اگرچه از نوعی رسمیت برخوردار است؛ اما حکومتی نیست. برای نمونه می‌توان به عناوینی چون مجتهدالزمانی، پیش‌نماز، مدرس و حتی تعبیری مانند رئیس‌العلما اشاره کرد. منصب امامت جمعه و نیز متولیان اماکن مقدسه را نیز می‌توان در نوع اول جای داد. در تمام این مدت، جامعه عالمان دینی، جامعه گسترده‌ای بوده و به هیچ روی، محدود به افراد صاحب‌منصب نبوده است.