عباس برومند اعلم

پس از تثبیت حکومت صفوی در ایران و شکل‌گیری حکومت‌های محلی در فرارود(ماوراءالنهر) به‌دلیل اختلاف شدید مذهبی حاکم بین دو منطقه، مراودات این سرزمین با تنها راه ارتباطی با مناطق مرکزی دنیای اسلام قطع شد؛ زیرا مناطق مرزی که در امتداد جیحون و جنوب آن میان ایران و فرارود پدید آمد، به همان اندازه که مرز سیاسی بود، مرز مذهبی هم محسوب می‌شد. اگرچه در طول قرون بعدی سدی نفوذ‌ناپذیر در برابر تعاملات فرهنگی در منطقه وجود نداشت؛ ولی اختلاف مزبور مانع جدی تلقی می‌شد.

تنظیم و تالیف گاهشمار: حسن فرازمند

هیات وزیران مصوبه روز 13 خرداد سال 1326 خود را در جراید روز 17 خرداد آن سال درباره تصویب مالیات املاک مزروعی براساس 10 درصد درآمد مالک به این شرح اعلام کرد: 1- وزارت دارایی مکلف است تا انقضای سال 1328 کلیه املاک مزروعی را ممیزی کرده و مالیات این املاک را براساس 10 درصد درآمد مالک اعم از نقدی یا جنسی معین نماید. 2- وزارت دارایی در هر سال مختار است در هر محل مالیات جنسی (گندم - جو- شلتوک) را عینا (عین خود جنس)یا مسعرا (نقدی) دریافت دارد و در مواردی که مالیات جنسی مسعرا دریافت می‌شود گندم و جو و شلتوک به نرخی که دولت خریداری می‌نماید یا نرخی که از طرف ادارات دارایی در هر سال معلوم خواهد شد تسعیر خواهد گردید.

محمدرضا شاه که از شیلات بندر انزلی دیدن می‌کرد محو تماشای یک ماهی 200 ساله در یکی از سردخانه‌های این بندر شد. محمد علی مسعودی که در این سفر شاه را همراهی می‌کرده است در گزارشی که روز 17 خرداد 1326 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسانده در این باره نوشته است: در یکی از سردخانه‌ها یک ماهی از نوع «هوکه» به وزن 816 کیلو که 200 سال عمر کرده بود به شاه نشان داده شد و نیز انواع و اقسام ماهی و همچنین جایگاه ازدیاد (تکثیر) نسل ماهی در حوضخانه‌ها مورد بازدید قرار گرفت و در این قسمت‌ها سرهنگ دفتری توضیحاتی ارائه کردند.

به دلیل استقبال گسترده‌ای که مردم از اکران فیلم سینمایی دکتر «ژیواگو» به عمل آوردند، اکران مجدد آن از روز 17 خرداد 1346 در سینما «ماژستیک» تهران آغاز شد. این فیلم که محصول کمپانی مترو گلدوین مایر است با شرکت عمر شریف، جرالدین چاپلین، جولی کریستی، الک گینس، روداستایگر و چند چهره نامی دیگر ساخته شده است و دارای 6 جایزه اسکار است. در همین روز فیلم «خانه‌ای به روی شن» از ساخته‌های علیرضا زرین‌دست و محصول مشترک ایران و آمریکا با شرکت بازیگران آمریکایی چون ساندرا، مایکل مونتگمری و پل اسکات در سینماهای اونیورسال، نپتون، پاسیفیک، ایران، ژاله و آستارا به نمایش درآمد و گفته شد این فیلم از برگزیدگان فستیوال جهانی فیلم در سانفرانسیسکو است و نیز فیلم دردسر دو جانبه با شرکت «الویس پریسلی» در سینماهای ادئون، رادیوسیتی…

17 خرداد 1356 در جراید اعلام شد که کارآگاهان جنایی تهران در جست‌وجوی قاتل رئیس بانک صادرات شعبه قلعه‌مرغی در تهران هستند. روزنامه اطلاعات در این باره نوشت: سیروس نکویی بازپرس شعبه 14 دادسرای تهران که پرونده قتل «قل علی حسینی» رئیس بانک صادرات شعبه زهتاب قلعه‌مرغی را در دست تحقیق و بررسی داشت، دیروز پرونده را به کارآگاهان جنایی تهران سپرده تا آنان قاتل یا قاتلان را بیابند و پس از دستگیری در اختیار بازپرس قرار دهند. بازپرس در تحقیقات مفصلی که در این زمینه به عمل آورده به سرنخ‌هایی جهت شناسایی قاتل دست یافته است که کارآگاهان جنایی آن را دنبال خواهند کرد.

در جراید 17 خرداد سال 1356 کشور اعلام شد که با ساخت یک بزرگراه به نام داریوش جاده آبعلی به جاده کرج وصل می‌شود. در گزارشی کوتاه که با استفاده از یک نقشه مربوط به شهرداری تهران ارائه شد، آمده است: عملیات ساختمانی پل بتنی بزرگراه داریوش (سیدخندان) در تقاطع این بزرگراه با جاده قدیم شمیران (شریعتی امروزی) همچنان ادامه دارد. این پل، قطعه‌ای ساخته شده از بزرگراه موسوم به داریوش را (45 متری سیدخندان) امتداد می‌دهد و به جاده کرج می‌پیوندد و ادامه ساختمان بزرگراه داریوش نیز در جلسه این هفته انجمن شهر تهران به تصویب رسید.

گروه تاریخ و اقتصاد: پاتریک فرگوسن، (Patrick Ferguson 1780 - 1744) افسر اسکاتلندی و طراح و سازنده تفنگی موسوم به تفنگ فرگوسن بود. او در پنجمین روز ازماه ژوئن به دنیا آمده است. او را بیشتر به خاطر نبرد کورنوالیس در سال 1780 می‌شناسند. نبردی که میان انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در جریان انقلاب آمریکا در کارولینای شمالی به وقوع پیوست. او در سال 1780 در جنگ موسوم به گینگز ماونتین در شمال مستعمرات انگلیس در کارولینا کشته شد. تفنگی که او ساخت تا چند دهه از جمله سلاح‌های کاربردی در ارتش بریتانیا بود.

گروه تاریخ و اقتصاد: پیشخدمتی آمد حضرت والا احضار شد. رفتیم حضور شاه. تنها جلوی میز تحریر بود با همان پالتو و سردوشی فرم قزاق. حضرت والا نشسته بعد از احوالپرسی حضرت والا از قضیه طپانچه و این‌که بحمدالله به خیر گذشته شکرگزاری کردند. شاه فرمودند بله دعایی دارم وقت سواری باید بخوانم. شما که رفتید من اندرون رفتم دعا بخوانم یک‌مرتبه طپانچه از کمرم باز شده به زمین افتاد خالی شد. گلوله دست مرا لیسید فرو نرفت. آن‌وقت سرداری (پالتو) خود را پس کرده طپانچه را نمودند (نشان دادند که) این‌طور افتاد.

گروه تاریخ و اقتصاد: شاه نهایت امنیت خاطر را داشت. حضرت والا از تبریز جویا شدند. فرمودند دیروز صبح تلگرافی از مخبر رویتر دیدم که بمب انداختند و اردو از هم پاشیده شده. خیلی اوقاتم تلخ شد. فورا تلگراف کردم خبر آمد، یعنی عین‌الدوله تلگراف کرد که بمب و توپ و سرما اردو را از هم نخواهد پراکنده کرد مگر بی‌پولی. آن‌وقت به حضرت والا فرمودند اهل شهر گوشت خر می‌خورند. نمی‌دانم چقدر سخت هستند. اعتمادالدوله و حشمت‌الدوله هم داخل اطاق شده یک سمت ایستاده بودند. من نگاهی به اعتمادالدوله کردم، زیرا در روز شنبه در مجلس می‌گفت نان در شهر تبریز یک من هشت عباسی است و شاه از ما نمی‌پرسد تا درست اطلاعات خود را بدهیم.