شماره روزنامه ۵۹۸۶
|

آرشیو اخبار : مدیران

  • مترجم: مریم رضایی
    خیلی از مدیران به توانایی کارکنان خود برای دوام آوردن در فراز و نشیب‌های تحولات سریع اقتصادی ایمان ندارند. مدیر استراتژی یکی از بانک‌های بزرگ آلمانی، اخیرا در مصاحبه با HBR گفته «اکثریت افراد در مشاغلی که احتمال از بین رفتن‌شان وجود دارد، نمی‌دانند در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد. کارکنان مرکز پاسخگویی تلفنی بانک ما نه می‌توانند و نه می‌خواهند که تغییر کنند.»
  • نویسنده: Brad Stone
    در مطلب گذشته گفتیم که هرچه آمازون بزرگ‌تر می‌شد، ساختار آن پیچیده‌تر و هماهنگ‌سازی بین افراد دشوارتر می‌شد. به همین دلیل مشکلاتی در مراکز توزیع ایجاد شد و جف بزوس را بر آن داشت تا مدیر جوانی به نام جف ویلک را که سبک مدیریتی او شبیه خود بزوس بود، استخدام کند. ویلک که یک نابغه ریاضی بود و قبلا در شرکت الایدسیگنال پیشرفت‌های قابل توجهی کرده بود، خیلی سریع از مهندسان و دانشمندان خبره در توزیع خرده‌فروشی استفاده کرد و یکی از کارهای مهمی که انجام داد تغییر کاربری مراکز توزیع به «مراکز تکمیل کار» بود.
  • مترجم: رویا مرسلی
    وقتی کارمندان ایده‌های طلایی خود را در سازمان مطرح می‌کنند و نگرانی‌ها و مشکلات خود را به زبان می‌آورند، سازمان‌ها خلاق‌تر شده و عملکرد بهتری خواهند داشت. کارمندان اغلب اولین افرادی هستند که مسائل را در خط مقدم می‌بینند، به همین خاطر اطلاعات آنها می‌تواند به راستی به اتخاذ تصمیمات مدیریتی کمک کند. با این وجود، مدیران همیشه ایده‌های کارمندان را مورد توجه قرار نمی‌دهند. در واقع حتی ممکن است آنها نگرانی‌های کارمندان را آنقدر نادیده بگیرند و طوری رفتار کنند که کارمندان هرگونه انگیزه‌ای را برای صحبت کردن از دست بدهند. این یک پارادوکس است: چرا مدیران صداها و ایده‌ها را از پایین سازمان تقویت نمی‌کنند در حالی‌که این کار برای آنها و سازمان سودمند است؟