آرشیو اخبار : مدیران
-
نقش حیاتی مدیریت تعامل در سازمان
مترجم: علی پورقاسمیاعضای هیاتمدیره شرکتها، هیچگاه تا این اندازه به دریافت مشورت هوشمندانه و حقیقتمحور از یک مدیر مالی که قدر ارزشها را بداند، نیازمند نبودهاند. بهدلیل فشارهای بازار، دگرگونیهای گسترده ناشی از فناوریهای دیجیتال و تهدیدهای نظاممندی که در حوزههای ژئوپلیتیک و سایبری مشاهده میشوند، حتی بهترین اعضای هیاتمدیرهها نیز باید با مدیران مالی ارتباطی قوی داشته باشند. این موضوع حتی درمورد افرادی که بهدلیل تخصص در حوزههای صنعتی، تولیدی یا فناوری برای عضویت در هیاتمدیره برگزیده شدهاند، بیش از کسانی که از بینش مالی برخوردارند، صدق میکند.خوشبختانه امروزه در بیشتر شرکتهای بزرگ، وظیفه مدیران مالی از نقش سنتی آنان، یعنی آنکه فقط به تهیه گزارشهایی در مورد رعایت الزامات قانونی برای هیاتمدیره بپردازند، فراتر رفته… -
شادی را در هر شغلی که دارید بجویید
نویسنده: کن رابینسون مترجم: سیدحسین علوی لنگرودیقسمت شصت و نهم شما بیشتر از آنچه فکر میکنید در آن شغلی که دوستش دارید، دارای قابلیت و پتانسیل پیشرفت هستید. بعضیها هستند که استعدادهای خود را در زمینههایی که دوستش دارند، دستکم میگیرند یا استانداردهای سختگیرانه و بیش از اندازه بالایی را در آن زمینه برای خود در نظر میگیرند. ناگفته پیداست یک فرد علاقهمند به نقاشی نباید اولین اثرش را با شاهکارهای نقاشی دنیا مقایسه کند و باید توجه داشته باشد که استاد شدن در نقاشی نیازمند زمان و تلاش زیادی است و در این مسیر الهام گرفتن و آموختن از استادان، ایده بهتر و مفیدتری نسبت به مقایسه بیهدف و کورکورانه خود با آنها و ایجاد احساس یأس و ناامیدی به خاطر فاصلهای که بین خود و آنها وجود دارد، است. -
چرا پیگیری پس از مصاحبه از خود مصاحبه مهمتر است؟
نویسنده: Liz Ryan مترجم: مریم مرادخانیمشاور عزیز، مدتی است که بهدنبال یک شغل جدید میگردم. با چندین شرکت بزرگ و کوچک مصاحبه کردهام، اما هنوز هیچکدام از آنها با من تماس نگرفتهاند. رزومه خوبی دارم و عملکردم در مصاحبهها نیز قابل قبول بوده است (چون همه آنها در پایان جلسات مصاحبه از عملکردم راضی بودند). سوالم اینجاست که آیا کاری هست که پس از مصاحبه انجام دهم؟ -
چگونه بازاریابی به زبان کودکان کسبوکاری را متحول کرد
نویسنده: John Greathouse مترجم: مریم رضاییدر سال 1936 روث هندلر و شوهرش الیوت، 200 دلار بدهی داشتند و از پس پرداخت اجارهخانه برنمیآمدند. الیوت یک نجار کمرو بود، درحالیکه دوستان روث او را «زرنگ و مصمم» توصیف میکردند.وقتی روث 20 ساله بود، در وقت ناهار محل کارش به یک فروشگاه لوازم خانگی محلی رفت، درحالیکه نمونههایی از صندلیهای فانتزی شوهرش را برای فروش با خود همراه داشت.