شماره روزنامه ۵۹۸۶
|

آرشیو اخبار : مدیران

  • مترجم: رویا مرسلی
    فرض کنید در شرکت، روی یک کار چندوجهی فعالیت می‌کنید که برای سازمان بسیار بااهمیت است. با توجه به موقعیت‌تان فکر می‌کنید که مسوول این کار شما هستید؛ اما ظاهرا همکار همطرازتان از تیم دیگر نیز همین تصور را دارد و اکنون شما در میانه یک اختلاف جدی با تیم رقیب هستید.
  • جیوتا داس، به‌عنوان مدیرعامل و موسس شرکت جیانا که یک شرکت داده‌ای بزرگ در انگلستان است در یک شرکت تکنولوژی بزرگ مشغول به کار بود. طی شش سال کار او در آن شرکت، خود را در موقعیت‌های متعددی دید که معلوم نبود آیا او مسوول یک پروژه است یا شخص دیگر. او می‌گوید: «بهترین راهی که می‌توانستم با اینگونه موقعیت مواجه شوم این بود که هم کاندیدای رئیسم باشم و هم همکاران.»
  • کریستال اوکمن، چند ماه قبل کار روی یک پروژه بزرگ در مقیاس کل سازمان را شروع کرد. اسپانسر پروژه از او خواست این کار را مدیریت کند.تیم یک جلسه برگزار کرد و کریستال فکر می‌کرد روشن است که هدایت تیم به او محول شده است.
  • احمد پنجه پور وکیل پایه یک دادگستری
    ورشکستگی در نفس امر یک نهاد حقوقی است. زمانی که بازرگان یا شرکت تجاری از عهده دیون خود دیگر برنیاید طبعا ورشکسته قلمداد می‌شود. حتی اگر در عمل هیچ‌گاه این شرکت از طریق مجاری قضایی با حکم ورشکستگی روبه رو نشود، در واقعیت، افکار عمومی آن را ورشکسته می‌دانند. متاسفانه به دلیل برخی سازوکار‌های نادرست در سیستم اقتصادی ما بسیاری از شرکت‌های دولتی یا نیمه‌دولتی بزرگ کشور و حتی برخی بانک‌ها و موسسات اعتباری، به‌علت توانا نبودن مدیران این شرکت‌ها یا صحیح اداره نشدن شرکت از سوی صاحب‌نظران اقتصادی، زیان ده و ورشکسته قلمداد می‌شوند.
  • مترجم: سید حسین علوی لنگرودی alavitarjomeh@gmail.com
    اغلب مدیران تازه‌کار به اشتباه فکر می‌کنند که وظیفه اصلی یک مدیر عبارت است از شناسایی نقاط ضعف کارکنان و کمک به آنها برای برطرف ساختن این نقاط ضعف و ناتوانی‌ها. این هدف اگر چه معقول و منطقی به نظر می‌رسد اما واقعیت آن است که تمرکز بیش از حد مدیران بر نقاط ضعف افراد باعث می‌شود تا آنها از نقاط قوت و استعدادهای سرشار آنها غفلت کنند و این یعنی محروم شدن از پتانسیل‌های بیکرانی که می‌توانند بالقوه شوند اما چنین نمی‌شود.