شماره روزنامه ۵۹۹۴
|

آرشیو اخبار : %D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

  • مترجم: محمدرضا ازلی‌صفت منبع: Kellogg Insight پاداش‌هایی که سنجش‌پذیری آنها کمتر است، رضایت بیشتری ایجاد می‌کنند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی محبوب آمریکا، از طرف یک تهیه‌کننده معروف به خواننده جوانی جایزه‌ای داده شد. اما این جایزه پول نقد نبود، بلکه یک اتومبیل اسپورت بود. آن هنرمند این جایزه پر زرق و برق را با وجود اعتراض مدیر برنامه‌های خود که ادعا می‌کرد ارزش این جایزه کمتر از جایزه‌های عادی برنامه است، قبول کرد. اما چرا باید شخصی از یک جایزه کم ارزش‌تر راضی باشد؟ براساس تحقیقات روئس، استاد بازاریابی و جینگجینگ ما، دانشجوی دکترای دانشکده مدیریت کلاگ، تمام این موارد به نحوه «سنجش» این جایزه بستگی دارد.
  • ساسان قاسمی، سمیه محمدی شاهی وردی* گاهی اوقات پایین بودن سطح عملکرد در سازمان‌ها به این دلیل نیست که افراد نمی‌توانند! بلکه به این دلیل است که از آنها خواسته نشده است و آنها باور ندارند که می‌توانند از پس کاری برآیند. در واقع القای انتظارات به افراد، بر عملکرد آنها تاثیرگذار است وقتی ما از فردی انتظاری داریم، در واقع داریم به گونه‌ای عمل می‌کنیم که احتمال رخ دادن آن اتفاق بیشتر می‌شود. امروزه مدیران موثر تلاش می‌کنند تا در هریک از کارکنان انگیزه بیافرینند و در عمل به آنان بیاموزند که چگونه خود را باور کنند و نیروهای مثبت درون خود را چگونه آزاد کنند.
  • سیدکامران باقری* بخش دوم با وجود اینکه ایران 95 درصد از زعفران جهان را تولید می‌کند تنها یک هشتم از گردش مالی جهانی این محصول ارزشمند را به خود اختصاص داده است که آن‌هم بیشتر مربوط به فروش عمده و خام این محصول است. این در حالی است که اسپانیا به عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده زعفران ایران به دیگر کشورها و البته با نام و نشان‌تجاری شرکت‌های خود، نقش پررنگی در تجارت جهانی این محصول دارد و قیمت جهانی آن را تعیین می‌کند. نگاهی به زنجیره تولید و فروش زعفران در ایران نشان می‌دهد که این صنعت، بسیار سنتی باقی مانده و به سختی می‌توان رگه‌ای از نوآوری در آن یافت.
  • نویسنده: Schon Beechler مترجم: میثاق شمشیری منبع: INSEAD ویکتور فرانکل: «امروزه مردم بیشترین ابزار و امکانات را برای زیستن در اختیار دارند، اما انگیزه‌ای برای زیستن وجود ندارد. » اولین کاری که من انجام دادم، کار کردن در شیفت دوم یک کارخانه تولید قالب‌های پلاستیکی در نیویورک بود. آن کار برای پر کردن زمان‌های بیکاری در تابستان بین سال اول و دوم دانشگاه بود. در اولین گام، من مسوول کار با یک ماشین بسیار ساده برای تولید درپوش‌های کوچک بودم. کم‌کم در روند کار مسوولیت‌های من عوض ‌شد و کار با چند ماشین دیگر را هم مانند ماشین‌های قالب زنی لوله و غیره را هم امتحان کردم.