آرشیو اخبار : اندیشه
-
جهانشمولی الگوهای توسعه
نویسنده: هاجون چانگ مترجم: برزین جعفرتاشبرخی ادعا میکنند که الگوی توسعه آسیای شرقی منحصر به فرد و مدل انگلیسی-آمریکایی جهانشمول است. به این معنی که الگوی توسعه کشورهای شرق آسیا برای سایر کشورهای در حال توسعه غیرقابل تکرار است؛ ولی الگوی توسعه کشورهای غربی قابل تکرار و جهانشمول است. هاجون چانگ، اقتصاددان توسعه این ادعا را در کتاب بازپسگیری توسعه مورد بررسی قرار داده است. بخش اول یادداشت به افسانه منحصربهفرد بودن مدل توسعه شرق آسیا و جهانشمولی مدل آنگلوآمریکایی میپردازد و در بخش دوم، دلایل رد این ادعا مطرح میشود. -
نظام رفاهی توسعهگرا: گره زدن سیاستهای اجتماعی به اهداف اقتصادی
ایده استفاده «توسعهای» از سیاست اجتماعی به هیچ وجه اتفاق جدیدی نیست. سیاست اجتماعی بیسمارک در دهه1880 به دنبال تسهیل صنعتی شدن از طریق برنامههای بیمه اجتماعی بود و در عین حال قصد کاهش حمایتها از جنبش سوسیالیستی در پروسیا را داشت. سیاست اجتماعی بیسمارکی به همان اندازه برای اهداف ذاتی سیاست اجتماعی مانند بهزیستی انسان، عدالت اجتماعی و بازتوزیعی اهمیت قائل نبود. سیاست اجتماعی تنها بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف اقتصادی و سیاسی در نظر گرفته میشد. از این نظر نظامهای رفاهی کشورهای شرق آسیا به وضوح با مفهوم بیسمارکی سیاست اجتماعی مطابقت دارند. نظام رفاهی کشورهای شرق آسیا در ابتدا بهصورت هدفمند و حول محور حمایت از نیروی کار مولد و کارگران صنعتی ایجاد شد و سپس پس از رسیدن به درجهای از توسعه اقتصادی و صنعتی شدن… -
مسیر توسعه بنگلادش
تحلیل استقرار سیاسی نگرشی جدید در اقتصاد نهادگرایی است که بهطور خلاصه بیان میکند میان ساختار نهادی و توزیع قدرت سازمانی در جامعه نوعی سازگاری متقابل وجود دارد که توزیع منافع را متناسب با قدرت سازمانها تعیین میکند. ثبات این سازگاری در نهایت به شکلگیری یک استقرار سیاسی منتهی میشود. هرگونه تغییر نهادی از دریچه ساختار توزیع قدرت عبور میکند و نتایج بسته به توزیع قدرت و منافع سازمانها در هر جامعه متفاوت خواهد بود. -
فقرزدایی به سبک بنگلادش
توسعه در بنگلادش که گاهی از آن با عنوان «معمای بنگلادشی» یاد میشود، چندان ساده بهدست نیامده است. این کشور ساختار اقتصادی خود را در 3دهه گذشته تغییر داده و از مزایای سرمایهگذاری داخلی و خارجی در بخش پوشاک و منسوجات بهره برده و بر چالشهایی مانند بحرانهای مالی جهانی غلبه کرده است. در سال2015، اقتصاد بنگلادش تحت طبقهبندی بانک جهانی به سطح «درآمد متوسط» دست یافت و رشد متوسط 5 تا 6درصد در فاصله 2000 تا 2010، به کاهش چشمگیر تعداد افرادی که پایینتر از خط فقر زندگی میکردند، کمک کرد. مبادله سیاسی گسترده با گروههای سازمانی طبقه متوسط و حمایت ساختار قدرت از توسعه صنعتی در بخشهای دارای مزیت نسبی همچون صنعت پوشاک برای ایجاد و افزایش منابع، کلید درک معجزه بنگلادشی است. نکته مهم این است که بنگلادش در زمان استقلال… -
درسهایی برای یک اقتصاد و جامعه آزاد
تمامی رویای کمونیستها تبدیل مدل اقتصادی سرمایهداری به مدل کمونیستی بود؛ مدلی که در آن دولت اختیار همه چیز را در اختیار داشت، قدرت اقتصادی در دست دولت بود و قدرت سیاسی در دست یک حزب. در خیال کمونیستها این جامعه بهشت روی زمین بود، همگان در رفاه بودند، آموزش در اختیار همگان بود و هر فرد در جامعه به اندازه ارسطو دانش و خرد داشت (در جامعه سوسیالیستی تمام انسانها به اندازه ارسطو، گوته، مارکس وحتی فراتر از آنها خواهند رسید- لئون تروتسکی- ادبیات و انقلاب- ترجمه انگلیسی- چاپ لندن -1925- صفحه 256) {1}. اما در آن جامعه رویایی یک عامل مهم از یادشان رفت، طبیعت انسان. همانطور که استیون پینکر میگوید ایدئولوژیهایی دوام میآورند که با طبیعت آدمی سازگار باشند{2}. اگر کمونیسم را مزرعهای فرض کنیم، محصولات آن نسلکشی، جنگ… -
در باب کارآیی
این مطلب بر اساس کتاب «تحلیلگر حقوقی: ابزاری برای تفکر درباره قانون» نوشته وارد فارنسورث و ترجمه و تنظیم دکتر حمید قنبری تهیه شده است. -
رانت و رانتجویی در خاورمیانه
رانت و رانتجویی در اقتصاد همه کشورها در دورههای تاریخی مختلف وجود داشته است؛ از عصر حصارکشی زمین در انگلستان تا اعطای رانتهای یادگیری تحت عنوان سیاست صنعتی به چائهبولها در کره نشان از این دارد که رانت و رانتجویی جزئی جدایی ناپذیر از تاریخ اقتصاد است. با این حال رانتجویی در همه کشورها نتایج یکسانی نداشته است؛ این نتایج بسته به ساختار حلوفصل سیاسی هر کشور خالص مزایای اجتماعی متفاوتی را ایجاد کرده است. در مصر رانتجویی بهدلیل ساختار حلوفصل سیاسی نامولد، نتایج مخربی در پی داشت که با برخورداری عدهای از ثروت بدون خلق خالص مزایای اجتماعی مثبت همراه بود. -
ماهیت سرمایهداری عربی
از نظر عادل ملک و اسحاق دیوان، ناآرامیهایی که کشورهای عربی در یک دهه گذشته تجربه کردند، صرفا شورشی علیه استبداد نبود، بلکه ملامت سرمایهداری رفاقتی نیز بود. این ناآرامیها اعتراضی بود علیه صاحبان کسبوکارها که به حلقه حاکم متصل شده و سر انجام تمام فرصتهای اقتصادی را به انحصار خویش درآورده بودند. با بر افتادن پرده اقتدارگرایی، داستان امتیازات افراد متصل به قدرت به اطلاعات عمومی تبدیل شد. برای نمونه صاحبان کسبوکار پیشرو در مصر، مانند احمد عز، مدیرعامل هلدینگ بزرگ فولادی کشور بهدلیل ارتباط نزدیک با مبارک با نفرت عمومی مواجه شدند. -
حکمرانی توسعهگرا علیه حکمرانی خوب
ظهور حکمرانی خوب یا بازارمحور را میتوان واکنشی به نتایج ناامیدکننده مداخلات دولت در اقتصاد دانست. پس از دوران استعمار، بسیاری از کشورهای درحالتوسعه تازه استقلالیافته، برای رفع شکستهای بازاری که مانع پیشرفت اقتصادشان بود، از مداخلات گسترده دولت استفاده کردند. ایجاد صنایع دولتی در بخشهای با فناوری پیشرفته، وضع تعرفه واردات بهمنظور حمایت از صنایع داخلی، پرداخت یارانه صادرات و... نمونههایی از این مداخلات بود. سیاستهایی که در ایران مدرن، بهویژه در دهه چهل شمسی نیز برای جبران عقبماندگی و صنعتی شدن پرشتاب مورد استفاده قرار گرفت. بهطورکلی این سیاستها رانتهایی را در اختیار سرمایهگذاران در بخشهای جدید قرار میداد تا هزینه وجود شکستهای بازار در اقتصاد این کشورها جبران شود. در دهه پنجاه و شصت میلادی چنین… -
دولتهای توسعهگرا
دولتهای توسعهگرا در تعریف محدود خود، به دولتهای شرق آسیا که با سیاستهای مداخلهجویانه تغییر ساختاری را تسریع کردند، اطلاق میشود. فرآیند سریع صنعتی شدن کشورهای کرهجنوبی، تایوان، سنگاپور و بهویژه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، سنگبنای نظری این دیدگاه را فراهم کردند. دولت متعهد به ارتقای صنعتی، توانمند در اجرای سیاست صنعتی و بهکارگیری جزیرهای از بوروکراتهای کاردان جزء لاینفک دولتهای توسعهگرا است.