گاریدو و سرنوشتی که قطعی بود
بدون هوادار، هیچی نداری!
![بدون هوادار، هیچی نداری!](https://cdn.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/AEOKSRMkL7Kp/QHn8O9nsSzT8qCU7RegsN6Pbb5v74eEtbKeSOh05RaY8DygA9Sg0aUt7TZyzEhnm/%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%884+copy.jpg)
در هفتهای که سپاهان و تراکتور در صدر جدول لیگ برتر متوقف شدند و پرسپولیس این فرصت را داشت تا با پیروزی خانگی بر تیم پایین جدولی مس رفسنجان فاصلهاش را کاهش بدهد و حتی به قهرمانی نیمفصل امیدوار شود، بدترین سناریو در این مسابقه پیاده شد و سرخپوشان با نتیجه باورنکردنی ۳بریک برابر رقیب شکست خوردند؛ باختی که بهشدت وضعیت را برای خوان کارلوس گاریدو، سرمربی اسپانیایی این تیم بحرانی کرد و در نهایت غروب دیروز خبر جدایی توافقی او از باشگاه اعلام شد.
تردیدی نیست که گاریدو از نظر فنی در پرسپولیس موفق نبود. او شروع خوبی روی نیمکت سرخها داشت، دربی را برد، حضور در صدر جدول را تجربه کرد و یکی، دو نمایش آسیایی خیلی خوب هم داشت، اما پس از آن عملکرد قرمزها رو به افول رفت. کمکم پرسپولیس خوب بازی نمیکرد و نوعی افت دستهجمعی هم گریبان بازیکنان این تیم را گرفته بود. محمدحسین کنعانیزادگان که شاید یکی از بهترین مدافعان فوتبال آسیا باشد، این اواخر رسما به پاشنه آشیل پرسپولیس تبدیل شد و گلها را یکی پس از دیگری تقدیم به رقبا میکرد؛ چنان که گاریدو در آخرین نشست خبریاش ناچار شد از او نام ببرد و از بازی ضعیفش انتقاد کند. میلاد محمدی هم نسبت به ابتدای فصل افت کرد و البته مشکل عیسی آلکثیر و علی علیپور هم در خط حمله حل نشد. نمیشود نزول همزمان همه اینها را بیارتباط با کادرفنی دانست، همانطور که مربیان در رفع نشدن مشکل تکراری ضربه خوردن تیم از روی کاشتهها و کرنرها هم مقصر بودند.
با همه اینها اما، مشکل بزرگتر گاریدو قطع ارتباط او با هواداران بود. تیمی که هوادار پشتش نباشد، هیچ چیز ندارد و این اتفاق از هفتهها قبل برای مربی اسپانیایی رخ داد. بحث بر سر این نیست که هواداران چقدر حق داشتند یا نداشتند؛ به هر حال آنها عاشق تیمشان هستند و نقصها را میدیدند. نکته کلیدی اینجاست که از یک جا به بعد به نظر میرسد جریان رسانهای بزرگی که علیه سرمربی پرسپولیس به پا خاست، جو غالب را مقهور خودش کرد. گاریدو بیش از حد خشک و مقرراتی بود، اما احتمالا تصورش را نمیکرد تنشهای گاه و بیگاه کنفرانسهای خبری، به موجهای منفی بزرگی تبدیل شود که او را در خود ببلعد. خروجی این داستان هم آن بود که گاریدو و تیمش همیشه در حال تحمل شدیدترین انتقادات بودند. نتیجه و کیفیت بازی هم فرقی نداشت؛ چه بعد از برد دراماتیک برابر الشرطه عراق، چه پس از شکست مقابل نساجی با وجود برخورداری از انواع موقعیتهای گل، چه بعد از کامبک در زمین ملوان و چه پس از نمایش سزاوارانه و شکست نزدیک مقابل سپاهان، با ۱۰ بازیکن.
از هفتهها پیش مشخص بود مسیری که پرسپولیسیها میروند به این نقطه خواهد رسید. حتی بهترین مربیان دنیا هم در چنین فضایی به سختی میتوانند کار کنند، چه برسد به گاریدو که به هر حال از ابتدا هم انتخاب نخست خیلی از هواداران نبود و رزومهاش هم جای بحث فراوانی داشت. نمیشود از زمان اعلام ترکیب اصلی تیم تا ساعتها بعد از بازی به صورت یکسره فحش خورد و دوام آورد. حتی اگر خود مربی توجهی به این فضا نداشته باشد، بازیکنانش تحت تاثیر قرار میگیرند و طبیعتا از نظر روحی و انگیزشی افول میکنند. با همه اینها، در نهایت پرونده گاریدو در پرسپولیس بسته شد و حالا سرخپوشان در جستوجوی چهرهای جدید برای نیمکتشان هستند؛ کسی که امیدواریم هر که هست، معامله بهتری با او صورت بگیرد.