ابعاد ناترازی منابع از لنز بخش خصوصی بررسی شد؛ سه روایت محلی از چالشهای ملی در حکمرانی انرژی و آب
جغرافیای ترسناک ناترازی

این پدیده نمود ناکامی استراتژیهای کلان در حکمرانی انرژی و آب کشور است. سیاستهای یارانهای ناکارآمد، بیتوجهی به ظرفیتهای موجود منابع کشور، کشت محصولات پر آب در اقلیمهای خشک و رهاسازی فاضلابهای صنعتی در منابع آبی تنها بخشی از اقداماتی است که طی زمان زمینهساز بیثباتی زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی کشور شده است .
امیر یوسفی، سید مصطفی موسوی و خورشید گزدرازی، روسای اتاق بازرگانی استانهای گرگان، خرمشهر و بوشهر هر یک از چشمانداز منطقهای خود، یک تغییر اساسی را پیششرط بازگرداندن توازن میدانند. مجموعه تغییراتی که شامل، واقعیسازی قیمتها و هدفمندکردن یارانهها، طراحی چارچوبهای تضمین سرمایهگذاری برای انرژیهای پاک و بازیافت منابع آب و بازطراحی الزامآور الگوی کشت و شبکه انتقال انرژی است.
آنگونه که این سه کارشناس تاکید داشتهاند، بدون اصلاحات همسوتر با منطق بازار و پشتیبانی سیاستگذارانه از نوآوری، نه تنها بحرانهای فعلی فروکش نخواهند کرد، بلکه آثار آن در ثبات اقتصادی، امنیت غذایی و سلامت محیطزیست، هر روز عمیقتر خواهد شد. در ادامه، نظرات این سه نماینده بخش خصوصی را خواهید خواند که هر یک از زاویهای متفاوت، ضرورت یک «پارادایم شیفت» را در حکمرانی منابع کشور گوشزد میکنند.