مسیر حرکت جهان به سمت تغییر پارادایم انرژی نیست
افزایش انرژی بله گذار انرژی نه


ماسک، ایده اولیه اشتروبل را نپسندید، اما آنها روی خودروی برقی تمرکز کردند و ۵ سال بعد اولین خودروی تسلا رودستر را روانه بازار کردند. آن زمان، هیچکس و البته خود ماسک باور نمیکرد که ۲۱ سال بعد، او به ثروتمندترین انسان روی کره خاکی و یکی از عوامل مهم پیروزی ترامپ در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده تبدیل شود. البته، امروز تولید خودروهای برقی در انحصار تسلا نیست و شرکتهای بزرگ زیادی در این مسیر حرکت میکنند.
نیسان نیز زودتر از تسلا کار روی خودروهای برقی را شروع کرده بود، اما نیسان لیف دو سال بعد از تسلا رودستر به بازار آمد. در چین شرکت BYD به عنوان رهبر بازار خودروهای برقی جهان مطرح شده و در سال ۲۰۲۴ هم در تولید و هم در صادرات رشد قابلتوجهی داشته است. این شرکت در سال ۲۰۲۴ بیش از ۴ میلیون و ۳۰۰هزار خودروی برقی و هیبریدی تولید کرده و فروخته است که بیش از ۴۰درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است. BYD علاوه بر خودروهای سواری، در تولید اتوبوسها، کامیونها و ماشینآلات سنگین برقی نیز پیشرو است.
از سویی، چین در بخش انرژی خورشیدی و بادی نیز به سرآمد دنیا بدل شده و مهمترین نقش را در رشد توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا ایفا میکند. چین در سال ۲۰۲۴ رکورد عجیبی در افزایش ظرفیت انرژی خورشیدی برجا گذاشت. در این سال، ۲۷۷ گیگاوات ظرفیت جدید اضافه شد. سال ۲۰۲۳ نیز چین، با افزایش ظرفیت ۲۱۷ گیگاواتی رکورد زده بود. حتی ۸۷.۴ گیگاوات افزایش ظرفیت انرژی خورشیدی در سال ۲۰۲۲ نیز در زمان خود یک رکورد بود، اما سطح رکورد ۲۰۲۴، دور از انتظار و شگفتانگیز بود. با این ارقام جدید، مجموع ظرفیت برق خورشیدی چین به حدود ۸۸۷ گیگاوات رسید که بیش از نصف آن در همین دو سال ایجاد شده است. برای مقایسه مناسب است بدانیم که کل ظرفیت خورشیدی اتحادیه اروپا ۲۶۹ گیگاوات و ایالات متحده ۲۳۹ گیگاوات است.
این تغییر مسیر عظیم، تحلیلگران اقتصادی دنیا و بهتبع نظرات آنها، رهبران دنیا را بر آن داشته تا به آیندهای بپردازند که بسیاری از سناریوهای آیندهپژوهانه، دنیایی خالی از خودروهای با موتور احتراق داخلی و متکی به برق سبز را نشان میدهند. آیندهای متکی بر مفهوم گذار انرژی بهسوی انرژیهای پاک؛ مسالهای که شاید برای کشورهای دارنده ذخایر نفت و گاز، نگرانکننده و خطرناک جلوه کند.
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در چنین شرایطی اجتنابناپذیر است و کشورهای مختلف بهویژه کشورهای بزرگ صنعتی عموما زمان رسیدن به انتشار خالص کربن صفر را اعلام کردهاند. امروز، گذار انرژی بحث داغ محافل کلاننگر انرژی و تحلیلگران و تصمیمسازان ذینفوذ در این عرصه است. البته خود مبلغان گذار انرژی نیز اذعان دارند که این گذار، یک فرآیند است و نه یک تصمیم و اجرای ناگهانی و سریع. گذار انرژی از چوب به زغالسنگ، از زغالسنگ به نفت و رشد استفاده از گاز طبیعی فرآیندی طولانی و زمانبر بوده است.
اما باید به این نکته نیز توجه داشت که تطورها و تحولات فناوری و شرایط کشورهای مختلف دنیا از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی همواره مسیرهای جدیدی را در بخش استفاده از انرژی ایجاد کرده است. چهبسا، طی ۱۵ سال گذشته، سهم انرژی بادی و خورشیدی از تولید برق جهانی از تقریبا صفر به ۱۵درصد افزایش یافته و قیمت پنلهای خورشیدی تا ۹۰درصد کاهش پیدا کرده است.
ایده مرکزی پیگیران و مبلغان موضوع گذار انرژی این است که به دلیل تعهدات کشورهای مختلف دنیا به کاهش کربن برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی، تقاضای آینده سوختهای فسیلی کمتر و توجه به تولید برق از منابع تجدیدپذیر بیشتر خواهد شد. همچنین با توسعه فناوریهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر و افزایش رقابت میان شرکتهای این حوزه و کاهش هزینه تولید برق از آنها و میل بیشتر به تولید خودروهای برقی توسط شرکتهای بزرگ دنیا، میتوان تغییر پارادایم انرژی به سمت تولید برق بیشتر را مشاهده کرد. اما آیا واقعا دنیا در این مسیر است؟
چنین به نظر نمیرسد. بنا به گزارش آژانس بینالمللی «انرژیهای تجدیدپذیر، مسیر پیش رو در امتداد گذار انرژی»، بهرغم پیشرفتهای چشمگیر و افزایش حمایت از تدابیر و خطمشیها در حوزه تجدیدپذیر، هنوز با موانعی کلیدی مواجه است که علاوهبر موانع سیاسی، نظارتی، نهادی و اداری، به فناوری، ظرفیت، هزینه، زیرساخت آگاهسازی و پذیرش عمومی مرتبط است. در بسیاری از کشورها، منابع تجدیدپذیر همچنان با رقابت شدید نیروگاههای حرارتی با سوخت فسیلی یارانهای مواجه هستند.
عصرهای متفاوت گذار انرژی
دنیا دورههای متفاوتی از استفاده از حاملهای انرژی را از سر گذرانده و تغییرات زیادی را به خود دیده است.
قبل از انقلاب صنعتی، نیروی کار جانداران و برداشت انرژیهای جنبشی آب و باد منابع اصلی انرژی بودند. در قرن یازدهم میلادی، آسیابهای آبی و آسیابهای بادی به سرعت در انگلستان پراکنده شدند که به مهمترین فناوریهای آن زمان تبدیل شدند. در سال 1086 نزدیک به 5624 آسیاب آبی در جنوب و شرق انگلیس وجود داشت که یک آسیاب بهازای هر 350 نفر بود.
همزمان با اولین انقلاب صنعتی، انگلیس اولین منطقهای بود که زغالسنگ را به عنوان منبع سوخت اصلی خود جایگزین چوب کرد. در واقع، گذار انرژی از چوب به سوختهای فسیلی توسط انگلیسیها صورت گرفت. بریتانیاییها با توسعه تجارت، نوآوریهای فناوری و کشف ذخایر عمده سوخت فسیلی، دروازه جدیدی به سمت مدرنیته گشودند. این گذار بهطور جدی در اوایل دهه 1700 آغاز شد و تقریبا دو قرن بعد، در پایان قرن نوزدهم، سوختهای فسیلی از کل سوختهای زیستتوده پیشی گرفتند و به منبع اصلی انرژی جهانی تبدیل شدند.
در اواخر قرن نوزدهم، پیشرفتهای مهندسی شدت گرفت و نیکولاس اتو اولین موتور چهارزمانه را ساخت و وقتی موتور خود را کامل کرد، آن را در قالب یک موتورسیکلت ارائه کرد. اما بسیاری از کتابهای تاریخ، اعتبار ساخت اولین اتومبیلهای مدرن را به گوتلیب دایملر و کارل بنز میدهند که اولین وسایل نقلیه بنزینی را اختراع کردند که باعث شد عصر خودروهای مدرن شکل بگیرد.
رشد خودروسازی و نفت، یکدیگر را تقویت کردند. اکتشافات عمده نفت در سراسر جهان منجر به تولید مازاد و کاهش قیمت نفت در اوایل قرن بیستم شد. در همان زمان، هنری فورد و آلفرد اسلون صنعت اتومبیل را از تولید صنایع دستی به عصر تولید انبوه تبدیل کردند که منجر به تسلط اقتصاد جهانی توسط ایالات متحده شد. رودولف دیزل نیز در سال 1892 موتور دیزلی را به ثبت رساند و فناوری دیزل در اواسط دهه 1930 به سلطه صدساله لکوموتیوهای بخار برای راهآهن در سراسر جهان پایان داد.
توسعه ژنراتورهای توربین بخار برای تولید برق، حضور زغالسنگ به عنوان منبع اصلی سوخت و عامل اصلی بسیاری از پیشرفتهای صنعتی قرن 20 و 21 را تضمین کرد. با این وجود، وابستگی بیشتر کشورهای صنعتی به نفت طی چند دهه آینده به طور پیوسته افزایش مییافت.
این موضوع، در مورد فرآوردههای نفتی مایع در بسیاری از بخشها بهویژه در بخش حملونقل درحال تثبیت بود. زیرا دسترسی و راحتی روزافزون نفت بینظیر بود و این روند تا اوایل دهه 1970 بدون چالش باقی ماند.
اما تحریم چشمگیر نفت در اکتبر 1973، در پاسخ به حمایت غرب از رژیم اسرائیل در جنگ یومکیپور با سوریه و مصر آغاز شد. این تحریم توسط سازمان کشورهای صادرکننده نفت عرب بر ایالات متحده، اروپای غربی و ژاپن اعمال شد؛ تحریمی طولانیمدت که پنج ماه طول کشید و تا سال 1974 ادامه داشت و باعث شد قیمت نفت با کاهش تولید 70 درصدی حدود چهار برابر شود. اینجا بود که آژانس بینالمللی انرژی با محوریت آمریکا برای جلوگیری از وقوع رخدادهای مشابه و برای امنیت عرضه کافی و با قیمت مناسب نفت ایجاد شد. از همین سال، تمرکز بر تولید و عرضه گاز طبیعی هم افزون شد.
با اینحال، چنانچه از متن و همچنین شکل 1 برمیآید، گذار انرژی هیچگاه فرآیندی سریع نبوده که دفعتا رخ دهد و ناگهان استفاده از یک حامل انرژی با کاهش سریع و اساسی و مصرف حامل دیگری با افزایش ناگهانی و سریع روبهرو شود. گذار انرژی، فرآیندی تدریجی است که با سیاستگذاری اقتصادی، سیاسی، فناورانه و نهادی و بینالمللی شکل میگیرد و به عوامل بسیاری بستگی دارد. از گذار انرژی از چوب به زغالسنگ در سال 1850 تا گذار زغالسنگ به نفت در سال 1918 حدود 70 سال فاصله بوده، اما گذار به مصرف بیشتر گاز حدودا در سال 1975 رخ داده و این فاصله کمتر شده است. اما همه اینها به مفهوم عبور از زیستتوده، زغالسنگ و نفت نبوده است.
آنچه متخصصان انرژی و سیاستگذاران این حوزه تبلیغ میکنند، آغاز دوره جدیدی از گذار انرژی از سوختهای فسیلی به سوختهای پاک یا کمتر آلاینده است که در این دوره نقش انرژیهای تجدیدپذیر و گاز طبیعی بیش از سایر حاملهای انرژی خواهد بود. پیشزمینه اصلی این گذار نیز توافق اقلیمی پاریس و رشد مصرف انرژی اولیه در جهان و بهویژه در آسیاست که استفاده فزاینده از انرژیهای تجدیدپذیر و پاک را ضروری جلوه میدهد. اما به نظر میرسد، مانند همه تاریخ، این بار هم در استفاده از مفهوم گذار انرژی، گشادهدستی به عمل آمده است.
افزایش انرژی، نه گذار انرژی
با وجود افزایش ظرفیت و تولید بیسابقه جهانی انرژی بادی و خورشیدی در سال ۲۰۲۴ که تا مدتی پیش غیرقابل تصور به نظر میرسید، سال ۲۰۲۴ از جنبه دیگری نیز یک سال رکوردشکن بود: میزان انرژی بهدستآمده از نفت و زغالسنگ نیز به بالاترین سطح خود در تاریخ رسید. در بازهای طولانیتر، سهم هیدروکربنها در ترکیب انرژی اولیه جهانی تقریبا ثابت مانده است؛ از ۸۵درصد در سال ۱۹۹۰ به حدود ۸۰درصد در حال حاضر. بنابراین، آنچه در حال رخ دادن است، بیشتر «افزایش انرژی» است تا «گذار انرژی.» به جای جایگزینی منابع انرژی متعارف، رشد انرژیهای تجدیدپذیر در کنار رشد منابع متعارف اتفاق افتاده است. این روندی نبود که برای گذار انرژی انتظار میرفت.
واقعیتهای سیستم انرژی جهانی این انتظارات را برهم زده و نشان داده است که گذار از سیستمی که عمدتا بر پایه نفت، گاز و زغالسنگ است به سیستمی که بیشتر مبتنی بر انرژی بادی، خورشیدی، باتریها، هیدروژن و سوختهای زیستی است، بسیار دشوارتر، پرهزینهتر و پیچیدهتر از آن چیزی خواهد بود که در ابتدا تصور میشد. طرفه آنکه، چین با وجود سرآمدی در تولید انرژی خورشیدی و بادی در مصرف زغالسنگ دنیا نیز بر صدر نشسته است. همچنان حدود 57درصد از مصرف انرژی اولیه چین از زغالسنگ تامین میشود و موضوع جالبتر اینکه چین بهتنهایی، بیش از 27درصد انرژی اولیه دنیا را مصرف میکند. بنابراین، جهان به هیچ وجه در مسیر دستیابی به هدفی که رسیدن به «آلایندگی خالص صفر» تا سال ۲۰۵۰ حرکت نمیکند.
بخشی از مشکل به هزینههای کلان مربوط میشود: هزینههایی در حد چند تریلیون دلار، با عدم اطمینان زیادی درباره اینکه چه کسی باید این هزینهها را پرداخت کند. چنانکه شکل 2 نشان میدهد کمیسیون گذار انرژی، مجموع سرمایهگذاری موردنیاز برای رسیدن به اهداف گذار انرژی از سال 2021 تا 2050 را حدود 110 تریلیون دلار ارزیابی کرده است که به مفهوم سالی 3.5 تریلیون است. آیا چنین سرمایهگذاری مداوم و پرحجمی، ممکن و شدنی به نظر میرسد؟ بخش دیگری از مشکل، نادیده گرفتن این واقعیت است که اهداف آبوهوایی نباید در خلأ ارزیابی شوند. این اهداف در کنار سایر اولویتها از جمله رشد تولید ناخالص داخلی و توسعه اقتصادی تا امنیت انرژی و کاهش آلودگی محلی در کشورهای مختلف جهان قرار میگیرند و با تنشهای جهانی فزاینده، هم بین شرق و غرب و هم بین شمال و جنوب، پیچیدهتر نیز میشوند.
* تحلیلگر انرژی