درمان ریشه‌‌‌ای برای ناترازی‌‌‌ها

دوم؛ روش‌های حل بحران است. اولین گام به منظور حل بحران انرژی درک ابعاد آن ازسوی سیاستگذاران است. بررسی برخی تصمیمات مانند ادامه گازرسانی به روستاها یا اعطای مجوز به واحدهای جدید با سوخت گاز طبیعی نشان می‌دهد که وسعت و عمق بحران انرژی در کشور کماکان درک نشده است. باید خاطرنشان کرد که با توجه به تعدد بحران‌ها و همچنین گستردگی مصرف‌کنندگان انرژی در کشور، هر اصلاح بخش انرژی نیازمند صرف چند سال زمان است بنابراین راه‌حل‌های کوتاه‌مدت نمی‌تواند بحران انرژی را در کشور حل کند.

و سوم؛ چگونگی تقویت سرمایه‌گذاری است. اگرچه عمدتا تعرفه‌های پایین فروش و فاصله بالای تعرفه‌های کنونی با هزینه‌های تولید به عنوان عامل عدم‌جذابیت سرمایه‌گذاری ذکر می‌شود، اما باید توجه کرد که اصلاح‌ سازوکارهای موجود از اولویت بالاتری نسبت به اصلاح تعرفه‌ها برخوردار است. به عنوان مثال مروری بر روابط مالی شرکت ملی گاز نشان می‌دهد که عمده درآمدهای فروش داخلی گاز طبیعی این شرکت مستقیما به حساب سازمان هدفمندی یارانه‌ها واریز می‌شود. این رابطه مالی موجب کاهش انگیزه‌های شرکت ملی گاز به منظور افزایش بهره‌وری و ارتقای عملکرد خود می‌شود.

کاهش مداخلات دولت از طریق اجازه ورود به شرکت‌های غیردولتی در بخش‌های مختلف از تولید تا خرده‌فروشی حامل‌های انرژی از جمله اصلاحاتی است که باید ایجاد شده و گسترش یابد.