آیا روش‌های مدیریتی‌تان مناسب است؟

علامت اول: نتایج کاری شرکت‌تان پایین‌تر از حد انتظار است: در هر کسب و کاری، نتایج و دستاوردهای کاری به‌عنوان معیار اندازه‌گیری و چوب محک تلقی می‌شود. بنابراین چنانکه شرکت تحت رهبری شما به‌طور پیوسته عملکردی ضعیف‌تر از حد انتظار ارائه می‌دهد بدانید که مشکل از کارکنان‌تان نیست، بلکه این سبک اعمال مدیریت‌تان بر کارکنان است که آنها را به سمت ارائه عملکردی ضعیف سوق داده است. در این حالت شما باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

*خیلی زود قضاوت نکنید. یکی از اشتباهات رایج بین اغلب مدیرانی که شرکت‌های تحت رهبری‌شان دچار مشکل و ضعف هستند این است که آنها به شکلی عجولانه در این مورد تصمیم‌گیری می‌کنند و عمدتا تقصیر را بر گردن کارمندان زیردست خود می‌اندازند در حالی که در چنین موقعیت‌هایی مدیران باید انتقاد کردن را از خود و روش‌های مدیریتی‌شان شروع کنند.

*از سرزنش کردن و مقصر دانستن عواملی که خارج از کنترل‌تان هستند بپرهیزید.  بعضی از مدیران که شرکت‌شان دچار مشکل و زیان می‌شود به شکلی ناشیانه عوامل بیرونی مانند ورود محصول جدید از سوی رقبا به بازار یا نابسامانی‌های اقتصادی در کشور یا حتی جهان را در رقم خوردن مشکلات دخیل می‌دانند.چنین توجیهاتی نه تنها دردی را از شرکت دوا نمی‌کند، بلکه موجب غفلت مدیران از ریشه اصلی مشکلات و نواقص می‌شود.

*مقصر مشکلات موجود همیشه اول مدیر است و بعد شاید کارکنان! هر وقت مشکلی در مجموعه زیر نظر شما رخ داد به یاد داشته باشید این شما هستید که این مجموعه را مدیریت می‌کنید و اگر مشکلی وجود دارد در وهله اول تقصیر آن متوجه شماست و در درجه بعد شاید کارکنان مقصر باشند که در این حالت نیز اگر کارمندی دچار اشتباه یا کم کاری شد باز هم مقصر اصلی شمایید و نه هیچ کس دیگر.

علامت دوم: جریان ایده‌های جدید در شرکت‌تان کند است یا اصلا وجود ندارد: سازمان‌های امروز بدون تزریق ایده‌های نو و خلاقانه خیلی زود از بین خواهند رفت و راه به جایی نخواهند برد. برای حل مسائل و چالش‌های جدید به ایده‌های جدیدی نیاز هست و آن کسی که می‌تواند و باید برای ورود و رواج ایده‌های نو در درون سازمان زمینه‌سازی کند کسی نیست مگر مدیر مجموعه. این مدیر مجموعه است که می‌تواند محیط مناسبی را برای زایش و پرورش ایده‌های نو ایجاد کند. برای ایجاد چنین محیطی به موارد زیر توجه داشته باشید:

*به دام سخن گفتن به جای شنیدن نیفتید: یکی از دام‌های مهلکی که در برابر مدیران پهن می‌شود به وجود آمدن این احساس در آنهاست که آنها بیشتر و بهتر از کارمندان‌شان می‌فهمند و آنها هستند که باید سخن بگویند و دیگران باید گوش کنند اما واقعیت آن است که اگر مدیری به دنبال حل مسائل و چالش هاست بیش از هر چیزی به ایده‌ها و راه‌حل‌های نو نیاز دارد که این ایده‌ها باید از جانب کارکنانی ارائه شود که از نزدیک دستی بر آتش دارند. پس باید به کارکنان‌تان فرصت اظهار‌نظر و ایده‌پردازی نامحدود بدهید.

*جو هراس از نوآوری و ایده پردازی در مجموعه تحت رهبری‌تان را بشکنید: اگر عملکرد شما در گذشته به گونه‌ای بوده که موجب رنجش و حتی تنبیه افرادی که در کارشان نوآوری و ابتکار داشته‌اند شده بدانید که مرتکب اشتباهی بزرگ شده‌اید.شما به‌عنوان یک مدیر باید از کسانی که به دنبال تجربه کردن و آزمودن روش‌های جدید برای انجام کارها می‌زنند به شدت حمایت کنید نه اینکه آنها را از این کار بترسانید. حتی اگر تجربیات جدید به شکست هم منتهی شد شما باید به جای مجازات عامل، این شکست را به فرصتی برای یادگیری سازمانی تبدیل کنید.

علامت سوم: کارکنان‌تان از شما و از همدیگر فاصله دارند و غریبه اند: اگر در جریان بازدید از محل کار افرادتان حس کردید که رابطه بین آنها با هم و همچنین با شما عاری از صمیمیت است و اعتماد متقابل بین شما و آنها وجود ندارد باید در سبک مدیریتی‌تان تجدیدنظر کنید چرا که این وظیفه مدیر است که با ایجاد جو اعتماد بین کارکنان آنها را به اجزای تشکیل دهنده یک من برتر تبدیل کند. این وظیفه در مورد مدیری که به تازگی به یک مجموعه پیوسته ابعاد حساس‌تر و کلیدی‌تری پیدا می‌کند چرا که شناخت کارکنان از چنین مدیری اندک است و اعتمادی بین آنها از پیش شکل نگرفته است. در این حالت اگر مدیری نتواند در رابطه بین خود و کارکنان اعتمادسازی کند به‌طور حتم نمی‌تواند چنین اعتمادی را در بین خود کارکنان نیز به وجود بیاورد و همین مساله موجب کمرنگ شدن کار تیمی در درون سازمان می‌شود.

علامت چهارم: افرادتان مثل روبات کار می‌کنند و هیچ گونه احساس و هیجانی از خود بروز نمی‌دهند: بعضی از مدیران به اشتباه فکر می‌کنند که اگر تمام کارکنان‌شان سرشان در کار خودشان باشد و دقیقا مثل روبات‌ها مشغول کار کردن هستند همه چیز بر وفق مراد است و بهره وری بالاست. این تلقی کاملا اشتباه است، چرا که کار بدون هیجان و علاقه به سرعت موجب فرسودگی و خستگی و دلزدگی کارکنان خواهد شد. برای جلوگیری از ایجاد چنین جوی لازم است:

*روحیه شادکاری و با هیجان کار کردن را در زیرمجموعه هایتان تقویت کنید.کارکنان‌تان نیاز دارند که به روشنی دریابند که کاری که انجام می‌دهند، بخشی از یک رسالت و ماموریت بزرگ و مهم است.

*با کلیه کارکنان‌تان به‌طور پیوسته دیدارهای رو در رو و صمیمانه داشته باشید و آنها را در جریان احوالات شرکت قرار دهید.

* موفقیت‌ها و دستاوردهای کاری را به همراه کارکنان‌تان جشن بگیرید و به آنها ثابت کنید که آنها را در پیشرفت امور سهیم می‌دانید.