سانسور با دستکش سفید؛ حذف خبرنگاران پشت لبخندهای رسمی و فهرستهای گزینشی

یادداشت خبری: علی اشرف خلیلی
گاهی حذف، نه با فریاد که با سکوت آغاز میشود. نه با سانسور صریح، بلکه با دعوت گزینشی؛ در سکوت تالارهای رسمی، آنگاه که تنها میکروفونهای همسو روشن میمانند، صدای حقیقت بهآهستگی خفه میشود.
در ماههای اخیر، دعوت گزینشی خبرنگاران به جلسات، بازدیدها، و نشستهای رسمی، به رویهای نانوشته در برخی نهادهای دولتی تبدیل شده است. انتخابهایی که در ظاهر سلیقهایاند، اما در باطن، ناقض یکی از بنیادیترین اصول حاکم بر نظام اطلاعرسانی هستند: حق مردم برای دانستن.
قانون چه میگوید، واقعیت چه میکند؟
قانون مطبوعات، بهویژه ماده ۵ آن، به روشنی بیان میکند که:
«کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی برای افزایش آگاهی عمومی، حق قانونی مطبوعات است.»
اما این "حق قانونی"، در برابر سلیقه و سیاست، گاه آنچنان ناتوان جلوه میکند که گویی فقط جملهای زیبا برای کتابهای درسیست. وقتی خبرنگاری تنها بهخاطر نپیوستن به یک جریان فکری یا موضع انتقادیاش، از صحنه کنار گذاشته میشود، قانون در سایه میرود و تبعیض، چهره رسمی پیدا میکند.
تبصرهای که خاک خورد
در اصلاحیه سال ۱۳۷۹ قانون مطبوعات، تبصرهای مهم به ماده ۵ افزوده شد که میگوید:
«متخلف، با حکم دادگاه، به انفصال از خدمات دولتی محکوم میشود.»
اما این ضمانت اجرا، مانند بسیاری از دیگر بندهای مترقی، در چرخه شکایتهای فرسایشی و ضعف نهادهای صنفی، به گوشهای رانده شده است؛ و در عمل، هنوز هیچ مسئولی به دلیل حذف خبرنگار یا رفتار گزینشی، محاکمه نشده است.
قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات؛ اصل مغفولمانده
در ماده ۵ قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، صراحتاً آمده که اطلاعات عمومی باید «بدون تبعیض» در اختیار متقاضی قرار گیرد.
این قانون، نه صرفاً برای وزارتخانهها، که برای هر نهاد عمومی بودجهگیر از بیتالمال وضع شده است؛ اما در عمل، «انتخاب گزینشی رسانهها» خلاف همین روح بیطرفانه و عمومی قانون است.
دعوت گزینشی، سانسور مدرن
دعوت گزینشی، نوعی سانسور بیصدا است. در آن، خبرنگاری توقیف نمیشود، اما به نشست خبری راه نمییابد؛ روزنامهای بسته نمیشود، اما از گزارش باز میماند. این شکل از سانسور، هم بیهزینهتر است و هم بیسروصداتر؛ اما تأثیر آن بر فضای اطلاعرسانی، بهمراتب خطرناکتر است.
وقتی افکار عمومی حذف میشود
خبرنگار تنها برای خود نمینویسد؛ او صدای جامعه است. حذف یک خبرنگار یعنی حذف یک صدا، یک نقد، یک هشدار. این یعنی حذف بخشی از حقیقت. و این اتفاق، نه فقط برای یک رسانه، که برای افکار عمومی، زیانبار است.
آیا زمان بازگشت به قانون نرسیده؟
در میان هیاهوی جلسات رسمی، آیا وقت آن نرسیده که بار دیگر به متن قانون بازگردیم؟ به یاد بیاوریم که رسانه، مزاحم نیست؛ بلکه حافظ تعادل است. و خبرنگار، دشمن نیست؛ بلکه نماینده مردم است.
دعوت گزینشی، اگرچه در سکوت انجام میشود، اما معنای روشنی دارد: تمایل به حذف نقد و برگزیدن صداهای همساز. و این یعنی فاصله گرفتن از حقیقت.