OLED یا پلاسما ، کدام صفحه ‌نمایش بهتری است؟

اساسا، هر زیرپیکسل OLED ترکیبی از یک‌لایه نازک آلی پایه کربنی است که بین دو الکترود، ساندویچ شده است. در عبور جریان الکتریسیته از یک الکترود به الکترود دیگر، این لایه ساندویچی متشکل از مواد آلی برانگیخته می‌شود. در اینجا فیزیک و شیمی دست‌ به ‌دست هم داده و معجزه‌ای به شکل تشعشع نور ایجاد می‌کنند. بسته به اینکه از چه ماده آلی استفاده شود، این نور به رنگ‌های قرمز، سبز یا آبی تابش می‌کند. از این فناوری در صفحه ‌نمایش موبایل‌های هوشمند سال‌ها است که استفاده‌شده است، اما تولیدکنندگان تلویزیون جدیدا به فکر استفاده از آن افتاده‌اند! در مقایسه با تلویزیون‌های OLED، روش ایجاد تصویر در تلویزیون‌های پلاسما کمی متفاوت است. در تلویزیون‌های پلاسما به‌ جای استفاده از ترکیبات گسیل‌دهنده نور برای هر پیکسل، با برقراری جریان الکتریسیته، پلاسما یونیزه شده و نور لازم برای نمایش تصویر تامین می‌شود. ساده‌ترین راه برای درک عملکرد تلویزیون پلاسما این است که هر زیرپیکسل را یک لامپ نئون کوچک یا یک لامپ مهتابی کوچک‌شده فرض کنید. پیکسل‌هایی که یک صفحه ‌نمایش پلاسما را تشکیل می‌دهند، تقریبا از همان فناوری در مقیاس کوچک‌تر هستند.

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به پشت ‌صحنه علمی قضایا علاقه دارید، دانستن اینکه چگونه این جادوی نمایش تصویر اتفاق می‌افتد خالی از لطف نیست. الکترود موجود، سلول کوچکی حاوی مخلوط گازهای نجیب (معمولا نئون و گزنون) است که پس از اعمال جریان الکتریسیته، گاز درون آن برانگیخته ‌شده و پس از یونیزه شدن به پلاسما تبدیل می‌شود. این پلاسما نور ماورای بنفش تولید می‌کند (که ما قادر به دیدن آن نیستیم) اما بعد از اینکه نور ماورای بنفش به پوشش فسفری هر سلول برخورد کرد، فسفر شروع به تابش کرده و نور آن دیده می‌شود. بسته به اینکه سلول با چه نوع ترکیب فسفری پوشش داده‌شده است، رنگ ساطع‌شده به رنگ‌های قرمز، سبز و آبی خواهد بود. هر دسته از زیر پیکسل‌های قرمز، سبز و آبی یک پیکسل را روی صفحه‌نمایش می‌سازند. ازآنجاکه پلاسما و OLEDهر یک به روش متفاوتی نور تصویر را تامین می‌کنند، هرکدام محاسن و کاستی‌های خاص خود را دارند.

آخر هفته

محدوده رنگ: در این زمینه OLED برنده است. چون طیف وسیع‌تری از رنگ‌ها را ارائه می‌دهد و به استاندارد سینمای دیجیتال (DCI) نزدیک است.

عمق رنگ مشکی: پلاسما و OLED هر دو رنگ مشکی را با کیفیت بالایی نمایش می‌دهند؛ زیرا هر دو مدل، می‌توانند پیکسل‌های منفرد را کاملا خاموش کنند. اما OLED در اجرای این عمل موفق‌تر بوده است. زیرا روشی که در ساخت پلاسما به‌کار رفته، باعث شده است کمی از نور محیط تجزیه شود درصورتی‌کهOLED‌ها چنین مشکلی را ندارند. آنها غلیظ‌‌ترین رنگ مشکی که تاکنون دیده‌ایم را ارائه می‌دهند.

روشنایی: OLED‌ها می‌توانند عجیب‌ترین حد روشنایی را ارائه دهند! و در این بخش هم با اختلاف زیادی نسبت به پلاسما برنده اعلام شوند.

سرعت عملکرد: در حال حاضر OLED بیشترین سرعت عملکرد را نسبت به دیگر فناوری‌های تلویزیون دارد، اما این موضوع چندان دارای اهمیت نیست. زیرا هم OLED و هم پلاسما هر دو سرعت بالایی در نمایش تصویر دارند و ما کوچک‌ترین تاری در تصویر آنها نمی‌بینیم.

زاویه دید: برنده این قسمت یعنی زاویه دید، در حال حاضر تلویزیون‌های پلاسما هستند. البته معدود تلویزیون‌های OLED موجود در بازار، صفحه منحنی شکل دارند که این امر مقایسه بین پلاسما و OLED را کمی پیچیده می‌کند. اگرOLED‌ها صفحه صاف بودند، در این صورت شرایط مقایسه برابر می‌شد. هر دو فناوری زاویه دید عالی فراهم می‌کنند، چراکه برای جلوگیری از عبور نور بر پانل‌های LCD تکیه ندارند. بااین‌وجود، زاویه دید درOLED‌ها به علت انحنای صفحه ‌نمایش با مشکلاتی همراه است. اول اینکه چنانچه بیننده روبه‌روی صفحه تلویزیون نباشد، به علت انحنای کناره‌های صفحه‌ نمایش، زاویه دید خوبی ارائه نمی‌شود و دوم به علت خمیدگی صفحه OLED پوشش ضد تابش صفحه می‌تواند در زوایای دور ایجاد ته رنگ در نمایش تصویر کند.

مصرف انرژی: OLED‌ها ازنظر مصرف انرژی با اختلاف زیادی از تلویزیون‌های پلاسما مقرون به‌صرفه‌تر هستند.

ضخامت: به ‌واسطه ترکیباتی که درOLED‌ها به‌کار رفته است، این تلویزیون‌ها باریک‌ترین تلویزیون‌هایی هستند که تاکنون دیده‌ایم. حتی باریک‌ترین تلویزیون‌های LED یا پلاسما قابل‌مقایسه با OLED نیستند.

اندازه صفحه ‌نمایش: در این برهه زمانی پلاسما، OLED را ازنظر سایز شکست می‌دهد که البته جای تعجبی ندارد. زیراOLED‌های تازه‌وارد موجود در بازار ۵۵ اینچی هستند و قطعا در آینده‌ای نه ‌چندان دورOLED‌هایی با سایز بالاتر تولید خواهد شد. اما در حال حاضر تلویزیون‌های پلاسما بالاترین سایز را دارند.

طول عمر: عمر مفید تلویزیون‌های OLED همچنان ناشناخته باقی‌مانده است و نگرانی‌هایی بابت این موضوع وجود دارد، زیرا از ترکیبی برای ایجاد رنگ آبی استفاده‌ شده است که طول عمر کمی دارد. چنانچه کیفیت یک رنگ کاهش پیدا کند، رنگ‌های دیگر نیز افت کیفیت پیدا می‌کنند. سامسونگ برای رفع این مشکل از ترکیب رنگ آبی به میزان دو برابر رنگ‌های دیگر استفاده کرده و همچنین ولتاژ مصرفی آن را کاهش داده است. راه‌حل LG استفاده از زیر پیکسل‌های سفید و فیلتر آنها به رنگ‌های قرمز، سبز و آبی است. هرچند این راه‌حل‌ها بسیار خوب به نظر می‌رسند، اما درنهایت گذر زمان و عرصه عمومی است که می‌تواند بگوید چه مدت ‌زمانی این راه‌حل‌ها تاثیر خواهد داشت. به همین دلیل در این قسمت،LED و LCD را برنده اعلام می‌کنیم، چرا که طول عمر مناسب آنها تاییدشده است.

قیمت: اگرچه تلویزیون‌های OLED به بازار راه پیداکرده‌اند، اما قیمت آنها ورای تصور است. به‌طوری ‌که حتی قیمت بعضی از مدل‌های OLED به بیش از ۱۰ هزار دلار می‌رسد. از این‌رو فعلا برای اکثر مردم قابل‌استفاده نیستند. البته مانند همه فناوری‌های جدید، ما انتظار داریم که در آینده‌ای نزدیک قیمت آنها به‌طور چشمگیری کاهش پیدا کند. اما تا آن زمان، قطعا پلاسما بهترین گزینه از نظر قیمت است.

آخر هفته

آخر هفته

آخر هفته