راهی جز نوسازی صنایع زیرساختی نداریم

 وضعیت فعلی معدن‌کاران در صنعت سنگ کشور به چه صورت است؟

معادن سنگ‌های تزیینی کشور بر اساس ظرفیت پروانه‌های صادره وزارت صمت قابلیت تولید ٢٧ میلیون تن انواع سنگ‌های تزیینی کشور را دارند ، در حالی که تولید واقعی معادن حدود ١٠ میلیون تن است ، به عبارت دیگر تنها ٣٧ درصد از ظرفیت معادن فعال است و البته بر اساس آمارهای موجود حدود ٤٠ درصد از معادن سنگ غیر فعال و بقیه معادن نیز با ظرفیت کمتر از ظرفیت پروانه بهره برداری مشغول به کارند.

ادامه  رکود اقتصادی کشور که متاسفانه بخش عمده آن متوجه کاهش سرمایه گذاری در بخش مسکن و کاهش روزافزون  ساخت و ساز است ، معادن سنگ‌های تزیینی و کارخانه‌های فرآوری سنگ را تحت تاثیر قرار داده است به نحوی که وضعیت  این صنعت  از رکود به وضعیت بحران سوق یافته است که چنانچه راهکارهایی که برای خروج از رکود پیشنهاد شده اند، عملیاتی نشوند  با تداوم آن در آینده نه چندان دور شاهد توقف دومینویی صنایع سنگ و به تبع آن سایر بخش‌های وابسته از قبیل معدن‌کاری خواهیم بود.

 آیا معدن‌کاران تعامل مناسبی با تولیدکنندگان در تامین مواد اولیه دارند؟

معادن سنگ‌های تزیینی حلقه اول و مهمترین تأمین کننده مواد اولیه کارخانه‌های سنگبری محسوب می‌شوند  آنچه اهمیت این موضوع را بیشتر میکند این نکته است که ارزش افزوده نهائی محصول ( نما و دیوار و کف سازی، محوطه سازی ، المانهای دو و سه بعدی معماری ، و حجم سازی) حاصل همکاری و تعامل و دو طرفه بین معدن‌دار و کارخانه دار از یکسو و کارخانه دار و آرشیتکت‌ها و سازندگان از سوی دیگر است، بدون این تعامل چند سویه اساسا امکان ورود سنگ به بازار وجود ندارد، البته نباید از  نقش مهم  قیمت و کیفیت نهایی محصول در این میان غافل بود.

 آیا این استنباط درست است که عدم کشش بخش عرضه در ایجاد تقاضای موثر برای محصولات معدن کاران موجب خام فروشی این مواد می‌شود یا انگیزه‌های سوداگری واسطه برای کسب سود بیشتر عامل اصلی در این قضیه است؟

اساسا واژه ماده معدنی خام ، به صورت نادرستی تعریف شده است ، وقتی ماده معدنی با نام و برند مشخص در یک معدن تولید و به کارخانه‌های تحویل می‌شود ، به معنی آن است که این ماده معدنی با انجام سرمایه گذاری‌های سنگین سخت افزاری و نرم افزاری طَی یک روند نسبتا طولانی چندین ساله پس از اکتشاف و انجام مراحل پیچیده مورد بهره برداری و به صورت یک ماده معدنی با ارزش افزوده قابل قبول و قابل عرضه به بازار ، مورد بازاریابی و بازار سازی قرار گرفته است بنابر این اطلاق لغت خام به سنگ تزیینی به دلایل بالا اساسا فاقد منطق علمی صحیح است  و با این فرض غلط شکل گرفته که‌هر سنگ دارای یک ارزش ذاتی است که به محض بهره برداری قابل عرضه به بازار است ، در حالی که اساسا چنین نیست. همانطور که قبلا هم در جواب سوال قبلی عرض کردم ارزش افزوده محصول نهایی حاصل تلاش و هم افزایی طیف وسیعی شامل معدن ،کارخانه ، شو روم‌ها ، شبکه‌های توزیع و طراحان و آرشیتکت‌ها و نیز سازندگان خواهد بود . طبعا همه در این زنجیره ارزش نقش و وزن خاص خود را خواهند داشت ، به نظرم باید دیدگاه‌های اقتصادی و اجتماعی مان را کمی تعدیل کنیم بقول سهراب سپهری چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.

 ادبیات اقتصاد در مقیاسی (تولید انبوه با بهروری بالا) بیان می‌کند بخش تامین مواد اولیه باید با یک ساز و کار مناسب به بخش تولید متصل شود آیا این رویکرد در صنعت سنگ کشور وجود دارد؟ دلیل آن چیست؟

 باید توجه داشت که صنعت سنگ ما در وضعیت فعلی اش مجموعه ای از تعداد زیادی واحدهای معدنی و صنعتی در مقیاس کوچک و متوسط است که دارای پراکندگی جغرافیایی زیادی هستند ، به‌همین دلیل نیز برای طرح روش اقتصادی موثر برای توسعه باید به این عامل مهم دقت کرد ، در وضعیت فعلی معادن سنگ‌های تزیینی کشور که جمعا بالغ بر ١٩٠٠ معدن می‌شوند جمعا ٢٧ میلیون تن ظرفیت تولید دارند. با توجه به کاهش سطح تقاضای داخل (به دلایل مختلف از جمله کاهش ساخت و ساز مسکن و رکود) به کمتر از نصف کاهش یافته است، لذا اولویت اول صنعت سنگ باید در گام اول توسعه صادرات سنگ تولیدی معادن باشد و در فازهای بعد با عنایت به گسترش بازار و برند سازی و تجهیز و نوسازی کارخانه‌های کشور می‌توان به تدریج برای کارخانه‌های سنگبری نیز بازار مصرف صادراتی ایجاد کرد با توجه به توصیه‌های سازمان‌های توسعه ای مانند یونیدو و تجربه موفق کشورهایی که با استفاده از مدل‌های توسعه خوشه‌های صنعتی و ایجاد کنسرسیوم‌های صادراتی، صادرات خود را ساماندهی کرده اند باید بتوانیم ضمن ساماندهی مشارکت‌های ایجاد شده بین معادن دارای قابلیت صادراتی و کارخانه‌های دارای قابلیت تولید صادراتی ، بتدریج صادرات سنگ کشور را گام به گام توسعه داد و بدون شک بدون این همکاری و ایجاد کنسرسیوم‌های بزرگ صادراتی ، ورود عوامل خرده پا و نا آشنا به قواعد و شیوه‌های تجارت بین الملل خود به خود باعث نابودی صادرات کشور و در نتیجه اضمحلال تدریجی این بخش مهم اشتغال زا و دارای مزیت اقتصادی خواهد شد.

 مشکلات این بخش و ایجاد یک ساختار مناسب برای تعامل بین معدن‌کاران و تولید کنندگان سنگ چگونه شکل می‌گیرد؟

صنعت سنگ کشور برای عبور مطمئن و موفق از این گردنه تاریخی که در آن قرار گرفته است در گام اول نیازمند یک برنامه منسجم با محوریت بخش خصوصی است ، بدون یک برنامه منسجم و علمی نمی توان امیدی به بهبود شرایط و امیدی به آینده این صنعت داشت ، متاسفانه در دهه‌های گذشته شاهد تضعیف صنایع مهمی در کشور شامل نساجی و پوشاک، چرم کفش و غیره در کشور بوده‌ایم ، با برنامه ریزی صحیح و محوریت بخش خصوصی مقتدر و منسجم و حمایت‌های همه جانبه دولت ، امیدوارم شاهد  رونق پایدار و همه جانبه معادن و سنگ‌های تزیینی کشور در سایه توسعه صادرات محصولات معادن و صنایع سنگ کشور  باشیم .