وضعیت بشری

پژمان نظرزاده آبکنار  

انسان مهم‌ترین دغدغه سینمای نئورئالیسم است. از شخصیت «امبرتو دی» شخصیت جاودانه فیلمی به همین نام تا آلفردو و توتوی «معجزه در میلان» و آنتونیو کارگر آس و پاس فیلم «دزد دوچرخه» و خیلی شخصیت‌های دیگر می‌توان برای اثبات این مدعا نام برد. بر خلاف تصور عموم، آرتور نایت در کتاب تاریخ سینمایش تاریخ نئورئالیسم و ریشه‌هایش را به سال‌های پیش از آغاز جنگ جهانی دوم منتسب می‌داند. آلساندرو بلازتی با فیلم «چهار قدم در ابرها» که یک کمدی تاثیرگذار است یکی از طلیعه‌داران نئورئالیسم قبل از سربرآوردن اسامی بزرگ این سبک سینما نظیر ویسکونتی، دسیکا و سایرین است. بنا به گفته آرتور نایت حتی زمانی که فیلم بلازتی را پس از جنگ و بدون تاریخ آن در نیویورک اکران کردند همگان فکر کردند که فیلم در پایان جنگ جهانی دوم ساخته شده است.

در میان این اسامی که در سایه فیلمسازان و بازیگران سرشناس دوران نئورئالیسم کمتر در میان سینمادوستان در جهان شناخته شده است باید به چزاره زاواتینی فیلمنامه‌نویس افسانه‌ای سینمای ایتالیا اشاره کرد که فیلمنامه بسیاری از آثار جاودانه سینمای نئورئالیسم از جمله دزد دوچرخه و اومبرتو دی را نوشته است. دلایل اخلاقی، مهم‌ترین گزاره در نزد سازندگان فیلم‌های این جریان بود. فیلم‌هایی که بر روی خرابه‌های رم شهر بی‌دفاع پس از جنگ ساخته شدند، در زمانه‌ای که گرسنگی و فقر در ایتالیای شکست خورده و مردمان به تمسخر گرفته شده‌اش توسط متفقین بیداد می‌کرد. همزمان با اوجگیری جنگ سرد و همچنین روی کار آمدن دولت جدید که بعد از دوران به اصطلاح بهار ایتالیا قدرت را در دست داشت و به دلیل تاکید این دولت بر جلوگیری از سیاه نمایی و همچنین به دلیل دگرگونه شدن ذائقه مخاطبان سینما و دلایل دیگر، جنبش نئورئالیسم به آرامی رو به افول نهاد. هر چند فیلم درخشان« دیروز، امروز، فردا» اثر جاودانه دیگر دسیکا که در سال ۱۹۶۳ برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد اثری در گونه کمدی بود اما همچنان نئورئالیسم ناب ایتالیایی با همراهی یک مارچلو ماسترویانی و سوفیا لورن بی‌نظیر در آن موج می‌زد.

در میانه همین سال‌های پر هیاهوی نئورئالیست‌ها در جهان که به همراه موج نویی‌های فرانسوی آوانگاردترین مکاتب سینمای اروپا و جهان بودند، کامران شیردل، که بنا به گفته خودش یک جوان ۱۸ ساله بود برای ادامه تحصیل ابتدا در رشته معماری و سپس رشته سینما راهی رم شد. حضور وی در مرکز تحقیقات سینمایی رم و پذیرفته شدن در آزمون آن به‌عنوان اولین ایرانی، تربیت سینمایی او را کاملا تحت تاثیر دوران درخشانی از تاریخ سینما قرار داد که در کشور ایتالیا در جریان بود. هرچند شیردل اولین تجربه سینمایی جدی‌اش در آن سال‌های دانشجویی را با دستیاری جان هیوستن یکی از پیامبران سینما در اثر عظیم داستان آفرینش تجربه می‌کند اما به طور قطع عشق بی‌پایانش نئورئالیسم است، چیزی که سال‌های بعد در تک تک قاب‌هایی که می‌بندد به وضوح آشکار است. ردپای آشکار بزرگان سینمای ایتالیا را در «قلعه» و «ندامتگاه» دو اثر مهم اجتماعی شیردل که نگاهی انتقادی به وضعیت زنان دارد به وضوح می‌توان دید. زنان درمانده قلعه و ندامتگاه با آنکه ساکنان قاره‌ای متفاوتند اما بسیار شبیه جولیتا ماسینای فیلم «جاده» اثر فدریکو فلینی هستند، به همان مظلومیت و در همان حد تنها. جایی که آنتونی کوئین با هر گیر و گرفتاری ضربه‌ای حواله ماسینا می‌کند، این سینمای نئورئالیسم است که به کار بازسازی واقعیت می‌پردازد اما شیردل پا را از این فراتر می‌گذارد و نه بازسازی واقعیت که خود واقعیت وحشتناک دهه چهل و پنجاه خورشیدی را به مخاطبان یادآور می‌شود.

دورانی که طبقات فرودست به آسانی زیر چرخ‌های «تمدن بزرگ» له می‌شدند، بدون آنکه توجه کسی را برانگیزند. شیردل در گفت‌وگویی خصوصی می‌گوید خواستم با نوشتن این کتاب به اساتیدم ادای دین کنم. ادای دینی که به نظرم نه فقط از جانب شیردل بلکه از سمت تمامی سینمای ایران برای نام‌های خاطره‌انگیزی است که در سال‌های طلایی سینمای ایتالیا، نسل‌های بسیاری از ایرانیان را عاشق سینمای حیرت انگیز ایتالیا کردند. سلسله سخنرانی‌های شیردل در رابطه با نئورئالیسم در دو برهه زمانی مختلف که حاصل تجربیات عملی و همکاری‌های مستقیم او با بزرگان سینمای ایتالیا و جهان است در کتاب «نئورئالیسم چیست؟» جمع‌آوری و در اختیار علاقه‌مندان سینما قرار گرفته است. دوستی دیرینه شیردل با برتولوچی و همنشینی با اساتید سینمای جهان مانند فلینی و آنتونیونی و همچنین تاثیرات آنان بر سینمای شیردل قطعا بر جذابیت‌های این کتاب می‌افزاید. احتمالا همین جذابیت‌های پنهان بود که در اوایل دی ماه سال جاری جمعیت فراوان مشتاقان کامران شیردل را در آئین رونمایی از کتابش در اصفهان گرد هم آورد تا علاوه بر گفت‌وگو با یکی از تاثیرگذارترین مستندسازان تاریخ سینمای ایران، خاطرات دست اول او از یک عمر فعالیت در سینما را بشنوند.

همانگونه که در ابتدا گفته شد سینمای نئورئالیسم محلی برای همدردی با انسان است. نئورئالیسم ساخته شد تا حضور انسان‌های فرومانده و تنها را به مخاطبانی که تا آن روزگار به غیر از چارلتون هستون، کلارک گیبل، همفری بوگارت، اینگرید برگمن و ده‌ها ستاره خوش آب و رنگ چیز دیگری ندیده بودند معرفی کند. نئورئالیسم، سینمای انسان‌های عادی است که در مجاورت ما زندگی می‌کنند و کامران شیردل در آثار درخشان مستند اجتماعی‌اش به وفور از این انسان‌ها می‌گوید. از زنان قلعه و ندامتگاه تا روستازاده گرگانی، همگی انسان‌هایی هم عرض ما و در مجاورت دائمی ما هستند. برای اینکه نشانه‌های روایی و تصویری نئورئالیسم را در آثار شیردل ببینیم دیگر به چه چیزی بیشتر از این نیاز داریم؟ و برای اینکه بدانیم کتاب از چه سخن می‌گوید قطعا می‌توانیم پیشتر نگاهی به کارنامه درخشان سینمایی نویسنده‌اش بیندازیم. کتاب «نئورئالیسم چیست؟» در یک اتفاق خوشایند به همت مؤسسه مطبوعاتی و انتشاراتی دنیای اقتصاد منتشر و در دسترس علاقه‌مندان به سینما قرار گرفته است.

وضعیت بشری