عبدالوهاب سهل آبادی/ رییس خانه صنعت و معدن و رییس اتاق بازرگانی اصفهان

در ابتدا باید روز صنعت را خدمت همه تلاشگران و سختکوشان جبهه اقتصادی کشور و یاران اقتصادی سرزمینم تبریک عرض کنم و امیدوارم سال ۹۶ آخرین سال صدمه‌ها و همه سختی‌های اقتصادی شما عزیزان باشد. همانطور که همه مردم و کسانی که در امر تولید مشارکت دارند، می‌دانند یکی از منابع و نعمت‌های خدادادی این سرزمین سنگ است. صنعتی که ظرفیت‌های بسیاری دارد و می‌توانستیم در زمینه‌های مختلف از آن استفاده کنیم اما متاسفانه تاکنون نگاه صحیح و مناسبی به آن نداشته ایم و امیدوارم که در آینده نگاه جدیدی به این صنعت و معدنکاران، تولیدکنندگان سنگ داشته باشیم. اگر بخواهیم جایگزین خوبی برای نفت پیدا کنیم بی شک سنگ می‌تواند گزینه بسیار خوبی باشد، اگر ما امروز به دنبال ارتباط با دنیا و صادرات چند میلیون بشکه نفت بیشتر هستیم، می‌توانیم برای سنگ نیز چنین جایگاهی را قائل باشیم و‌ای کاش کارخانه داران و تولیدکنندگان سنگ ما هم روزهای بهتری را شاهد باشند.

یکی از دلایل برآورده نشدن این آرزو و عدم حضور صنعت سنگ در جایگاه واقعی خود نداشتن برنامه صحیح و مدون است. هیچ گلایه‌ای هم از دولت وجود ندارد و انتقادات متوجه دوستان ما در بخش خصوصی است. اگر از معدن شروع کنیم متاسفانه در حال حاضر شاهد عدم حضور و استفاده از ماشین آلات و تجهیزات مناسب در سطح کلیه معادن هستیم، اگر شاهد واقعه ناگوار و تلخ گلستان بودیم به جهت نبود ماشین آلات روز دنیا و تجهیزات کافی، نبود آموزش‌های کافی و در عین حال مشکلات زیاد و روحیه پایین کارگران و معدنکاران بوده است. انتظار ما این است که از منابع ملی و طبیعی کشور استفاده کنیم اما هرگز به ابزارها و وسایل مورد نیاز توجهی نداریم. مهمترین سرمایه و ابزار نیروی انسانی است که متاسفانه نه در زمینه ارائه آموزش‌های لازم و نه در زمینه مشکلات و مسائل جانبی به آن‌ها تاکنون توجه کافی صورت نگرفته است.

مگر می‌شود کارگری که ۴ ماه حقوق نگرفته در چند صد متری عمق زمین خوب فکر کرده و با تمرکز کار کند؟ مگر می‌شود انتظار داشت با ماشین آلات فرسوده‌ای که برای هر بار روشن شدن و کار کردن آن باید متوسل به روش‌های مختلف شد، شاهد بروز چنین حوادث تلخی نباشیم؟ متاسفانه اتفاقات مشابهی در معادن سنگ‌های تزیینی و ساختمانی ما هم رخ می‌دهد اما چون حوادثی کوچک و روزانه است توجه چندانی به آن صورت نمی گیرد و چندان رسانه‌ای نمی شود. طبیعتا انتظار نه از دولت که از نهادهای مالی مثل بانک هاست که تسهیلات و خدمات مناسبی را در اختیار فعالان این حوزه برای خرید تجهیزات و ماشین آلات قرار دهد اما تسهیلاتی که در اختیار تولیدکنندگان قرار گرفته به هیچ عنوان تسهیلاتی نیست که بتوان با آن تولید و رقابت کرد. مگر می‌شود با نرخ بهره بالای بیست درصد و جریمه‌ها و دیرکرد‌ها و ... که سود پول را به ۴۰ درصد می‌رساند، ماشین آلات گرانقیمت و تجهیزات خرید؟ از سال ۸۲ یا ۸۳ تقریبا ماشین جدیدی برای معادن خریداری نشده و با توجه به کاهش ارزش پول ملی در سال‌های اخیر و چند برابر شدن قیمت تجهیزات و ماشین آلات، معدن دار ما نمی تواند فکر خرید ماشین آلات جدید را هم در ذهن خود متصور شود.

از طرف دیگر کارخانه‌های سنگ ما تماما مربوط به قبل از انقلاب است و دستگاه‌ها و تجهیزات آن‌ها سال هاست که فرسوده شده اند و نیازمند جایگزینی است. خرابی و فرسودگی ماشین آلات به حدی اسست که کاملا بر کیفیت سنگ تولیدی و کار سنگ بری‌های ما اثر گذاشته و توان رقابت با کشورهای دیگر را از دست داده ایم.خوشبختانه در داخل کشور کارخانه‌های ماشین سازی بسیار خوبی داریم و نیاز به واردات خارجی نداریم اما این کارخانه‌ها نیز به دلیل نبود تقاضای ناشی از هزینه‌های بالای ماشین‌ها رو به تعطیلی می‌روند. بنابراین نیاز است که دولت و تشکل‌ها در این نقطه وارد شده و با هماهنگی و انجام مذاکرات، همکاری مشترکی بین این کارخانه‌ها و کارخانجات سنگ بری و معادن ایجاد کنیم.

از سوی دیگر سال هاست که صنعت سنگ کشور ما به خام فروشی مشغول است. برای دهه‌ها سنگ آهن خود را در اختیار چین و ترکیه قرار دادیم و از این راه برای آن‌ها بازار بزرگی ایجاد کرده و برای جوانانشان ایجاد شغل کردیم و در مقابل روز به روز بر آمار بیکاری جوانان و کارگران خود افزودیم. ما نیاز به بازاریابی گسترده صنعت سنگ در خارج از کشور داریم و می‌توانیم بازارهای زیادی را در اختیار بگیریم اما متاسفانه به خوبی از این پتانسیل استفاده نکرده ایم و اتاق‌های بازرگانی در این زمینه کار چندانی انجام نداده اند. نکته نگران کننده دیگر فسادهایی است که در رابطه با فروش سنگ به خارج وجود دارد، دلال‌هایی در این میان وجود دارند که اجازه صادرات سنگ ما و قدرت گرفتن صنعت سنگ داخلی را نمی دهند و این امر منجر به رقابت‌های بعضا کثیفی بین تولید کنندگان شده است و در نتیجه نمی توانیم به ارزش افزوده حقیقی این ثروت طبیعی دست یابیم.

متاسفانه در حال حاضر شاهدیم که پیشانی شهرهای ما که همان فرودگاه‌ها هستند و باید نمایشگاه فرهنگ و هنر غنی ما باشد، با سنگ‌های خارجی و وارداتی زینت یافته است و این اشکال بزرگی برای کشور ماست. متاسفانه این اقبال به کالاهای خارجی در سایر صنایع از جمله مواد غذایی مشاهده می‌شود. در پایان باید تاکید کنم که امروز باید تشکل‌های ما در صنعت سنگ کمپینی را تشکیل دهند و با بازسازی چرخ‌های معیوب این صنعت، آن را مجددا در ریل پیشرفت و افزایش صادرات قرار دهند. ما می‌توانیم صنعت سنگ را جایگزین نفت کنیم، هم مواد اولیه آن را به وفور و در نقاط مختلف کشور داریم و هم از دانش و توان بهره برداری از معادن سنگ برخورداریم و تنها با به کارگیری ماشین آلات به روز و مدیریت صحیح می‌توانیم صادرات قابل توجه و ارزآوری چشمگیری برای کشور به ارمغان بیاوریم.