سیامک اخطاری

ایران یکی از غنی‌ترین نقاط دنیا به لحاظ داشتن معادن سنگ محسوب می‌شود. دامنه این معادن در نقاط مختلف کشور با تنوع فراوان به‌خصوص در سنگ‌های تزئینی در استان‌های مختلف کشور گسترده شده است. کشوری که به لحاظ داشتن تنوع سنگ تزئینی در دنیا مقام نخست را دارد تنها ۵ درصد از محصولات خود را صادر می‌کند. این مساله جای تامل دارد، به‌خصوص در شرایطی که بحث اقتصاد مقاومتی و توسعه صادرات غیر نفتی مطرح است. علی‌رغم مزیت نسبی در انواع سنگ در مناطق مختلف کشور، متاسفانه محصولات خروجی به سمت بازارهای داخلی گرایش داشته و هنوز نتوانستیم جایگاه اصلی این منابع ارزشمند در صادرات غیر نفتی را شناسایی و تعریف کنیم. دلیل بروز این پدیده را باید در شکاف اطلاعاتی ایجاد شده در بین معدن‌داران، کارخانه‌داران و بازرگانان با امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری روز دنیا و اطلاعات موجود در بازارهای جهانی، همچنین روند عرضه و تقاضا در سطح بین‌المللی جست‌و‌جو کرد. از دیگر عوامل عدم حضور این صنعت در بازارهای جهانی ضعف در داشتن دانش فنی، سرمایه انسانی و تجهیزات به‌روز برای فرآوری محصولات سازگار با تقاضای جهانی است. متاسفانه علاوه بر گرایش به عرضه محصولات در بازارهای داخلی خام فروشی سلیقه‌ای نیز امکان تولید محصولاتی با کیفیت جهانی را محدود ساخته است.

چگونگی تغییر رفتار بازار از خام فروشی به سمت تولید محصولات فرآوری شده

فرآیند جلوگیری از خام فروشی صرف، و ایجاد ارزش افزوده با فرآیند فرآوری و تولید برای ورود به بازارهای جهانی، یک رویکرد عاقلانه و خرد‌ورزانه است. یکی از رویه‌های جالب در تغییر رفتار تولیدکنندگان، مطالعه الگوهای موفق و پیشرفته دنیاست. می‌توان با تدبیر نسبت به ایجاد یک سیستم هوشمندانه در بازار به‌گونه‌ای عمل کرد که نتیجه سود فروش صادراتی سنگ کوپ کمتر ازصادرات فرآوری شده آن باشد، به این ترتیب مکانیسمی خواهیم داشت که به جای تمرکز بر محدودیت‌های سلیقه‌ای و فصلی ( که ممکن است به نفع عده ایی معدود تمام شود )، بستری برای شکل‌دهی رفتار عرضه‌کنندگان به‌منظور تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا و کیفیت مناسب برای معرفی به بازار جهانی، ایجاد کنیم.

اما در اجرای این طرح باید در نظر داشت که نباید بواسطه ایجاد سیاست‌های محدود‌کننده مقطعی، فرصت معرفی سنگ کوپل ایران به بازارهای جهانی را از دست بدهیم. طبیعتا توان فرآوری در صنعت پاسخگوی نیازهای روز بازار صادراتی نیست. چنانچه سیاست‌های محدود‌کننده در مقاطع زمانی خاصی اتخاذ شود ممکن است اثرات آن در بازار بین‌المللی موجب تحلیل رفتن توان معرفی سنگ ایران به دنیا و جایگزین شدن آنها توسط سنگ‌های سایر کشورهای رقیب باشد. راهکاری که به نظر می‌رسد در شرایط کنونی اجرایی باشد تعیین محدوده‌ایی برای صادرات سنگ کوپ است؛ که از حدی تجاوز نکند یا تعیین تعرفه صادراتی مقطعی ( تا گردش مالی برگشت سرمایه از دل معدن بتواند تا حدودی هزینه‌های تولید را پوشش بدهد) فراموش نکنیم که هم اکنون ایجاد بازار برای سنگ بریده و اسلب ایران یک حرکت زما‌ن‌بر و مبتنی بر توان و دانش بازرگانی روز دنیاست که هم اکنون در این بخش ضعف‌هایی عمیق وجود دارد.

دلایل تورش فروش محصولات به سمت بازارهای داخلی و راه‌کار ورود به بازارهای جهانی

نیروی محرکه اصلی یک حرکت تولیدی بازار در اصل تقاضای موجود برای آن است .متاسفانه شکل‌گیری بدنه صنعت سنگ ایران بر اساس نگاه به بازار داخلی بوده و از یک فرم سنتی برخوردار است. اکثریت تولیدکنندگان در مواجهه با مخاطبان جدید و مدرن فاقد قوه تشخیص نیاز بازار و به‌طبع حرکت به سمت تصاحب سهم هستند. حتی تولید‌کنندگان قوی با تکنولوژی‌های روز هم در زمینه دستیابی به بازار صادراتی با مشکلات زیرساختی مواجه هستند. بازارهای خوبی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد که راهکارهای ورود به بازار در هر منطقه نسبت به مناطق دیگر متفاوت است. در واقع هر منطقه‌ایی دارای یک کریدور یا کانال راهیابی به سمت مصرف‌کننده است. امروزه نمی‌توان در شکل سنتی و با ارسال ایمیل‌های متعدد به فهرستی از شرکت‌ها، بازار را تصاحب کرد. شرکت‌های ساختمانی دارای فهرستی از شرکت‌های با مجوز خرید یا در اصطلاح «وندور لیست» هستند.

در واقع شرکت‌های مصرف‌کننده عمده در دنیا، مستلزم رعایت استانداردهای خرید از همان فهرست هستند. برای ورود به این فهرست باید الزامات دقیق و استانداردها رعایت شود. در واقع رقبا با ایجاد این کریدور به شکلی هوشمندانه شرکت‌های تولیدکننده خوب را از صحنه رقابت حذف می‌کنند. حتی کار به شیوه‌ای دیگر از ابتدای تعریف پروژه توسط مهندسین مشاور نوع سنگ و ابعاد طوری انتخاب می‌شود که خیلی از رقبا امکان تهیه آن را ندارند مساله‌ای که در حوزه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ما شاهد آن هستیم. باید توجه داشت که امروزه بازار سنگ در دنیا پروژه محور شده است. یعنی از ابتدای تعریف پروژه مشخصات فنی دقیق سنگ و نوع آن مشخص می‌شود. باید اذعان کرد دوران این‌که مشتری به انبار شما در کشور خودتان مراجعه نماید تقریبا به سر آمده است. باید مجموعه‌ای از امور در دستور کار قرار بگیرد تا بتوانید وارد عرصه بین‌الملل در این صنعت شوید.

از جمله این راه‌کارها می‌توان به حضور هدفمند در نمایشگاه‌های تخصص ساختمانی (فروش و پروژه محور) و نمایشگاه‌های سنگ برای معرفی و برندسازی محصولات خود که از موارد اولویت‌دار و مهم است، حضور دائمی و فیزیکی در بازار هدف با مشارکت مجموعه محلی در همان همان بازار، ایجاد انبار و محل توزیع و حتی ثبت شرکت ( در مقیاسی بزرگتر ایجاد سوپرمارکت سنگ ایران) اشاره کرد. تولید‌کنندگان باید به این سئوال مهم پاسخ بدهند که محصول آنها چه مزیت نسبی تجاری دارد ؟ چگونه می‌توانیم برای محصول خود مزیت تجاری ایجاد کنیم؟ در این میان نقش ایده، طرح و خلاقیت، معماری در ایجاد مزیت تجاری بسیار با اهمیت است.

روند کنونی بازار سنگ صادراتی به شکلی به سمت انحصار در عرضه یک یا چند نوع سنگ منحصر به فرد پیش می‌رود؛ زیرا زمانی که سنگی را عرضه می‌کنید که بسیاری از فروشندگان آن را به بازار معرفی می‌کنند تحت چنین شرایطی ایجاد مزیت تجاری بسیار دشوار خواهد بود. یکی از مکانیسم‌های ورود به بازار معرفی سنگ توسط معماران و طراحان پروژه است. این مستلزم ایجاد ارتباط موثر و تنگاتگ با محیط‌های مهندسی و معماری در دنیاست. باید گفت متاسفانه جای تبلیغات سنگ‌های زیبای ایران در رسانه‌های تخصصی سنگ دنیا بسیار خالی است و توجه به این مسائل مانند زنجیر به هم پیوسته‌ای مولفه‌های موفقیت در بازار را می‌سازند.

مشکلات صنعت سنگ ایران و را‌ه‌کارهای رفع آن

مشکلات صنعت سنگ ایران را ابتدا نبود دیدگاه و نداشتن استراتژی می‌دانم. عدم دسترسی به آمار‌های معتبر، کمبود نقش دانش و علم در زنجیره تولید از مبدا معدن تا بازرگانی، نبود برنامه کسب‌و‌کار یا طرح امکان‌سنجی اقتصادی واقعی، عدم توجه به موضوع بهره‌وری (که راهکار آن را باید در کاهش ضایعات و ایجاد ارزش افزوده برای ضایعات با خلاقیت و نو آوری جست‌و‌جو کرد) از جمله مواردی است که ما را از بازارهای جهانی دور کرده است. نظر به این‌که جهت‌گیری عمده تولید‌کنندگان بازار داخل بوده است آمادگی ذهنی کافی برای امور صادراتی وجود ندارد. ضعف‌های نرم افزاری و سخت افزاری در دانش فنی و فن‌آوری وجود دارد و از همه مهم‌تر مساله توسعه منابع انسانی و نیروی کارآمد است. در واقع نحوه جذب نیرو در این صنعت از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست و نگرش سنتی و تاکید و پافشاری بر رویه‌های گذشته چه در تولید چه در بازار یابی این صنعت را تضعیف کرده است.

راهکار فعلی صنعت سنگ ایران دگردیسی و شاید انقلابی درروند فکری است. منظور از انقلاب یعنی تحولی که ضرورت آن مدت‌هاست حس شده است. باید دیدگاه صادراتی، رصد نیازهای بازار و حرکت آهسته و پیوسته به سمت آینده را مدنظر قرار داد. اگر مانند گذشته به این صنعت نگاه کنیم دستاوردها مانند امروز است. پس باید به شکلی زیربنایی و منطقی از ریشه دیدگاهمان را نسبت به صنعت سنگ تغییر دهیم. مزیت‌های نسبی صنعت سنگ ایران، دارای ظرفیت خوبی برای ایجاد اشتغال مستقیم و غیر مستقیم است. تاکنون تحقیقات پراکنده توسط تشکل‌ها و واحدها مجزا به انجام رسیده، ولی هیچ‌گاه به شکل یک سند و گزارش ملی که حاوی تعیین خط مش و جهت‌گیری و آینده‌نگری صنعت سنگ باشد مورد توجه صنعت سنگ قرار نگرفته است تشکل‌ها مکان تجمع و تمرکز خواسته‌های بخش خصوصی هستند که در حقیقت کانال اصلی تبادل اطلاعات واحدهای مختلف این بخش با تصمیم‌سازان کلان کشور هستند.

تبیین استراتژی و آینده‌پژوهی با مقدمه اولیه مطالعه و تحقیق بازار در دنیا، سپس تیمی متشکل از پیشکسوتان و کارشناسان با نگرش جدید می‌تواند حاصل این تحقیق را به شکل یک گزارش آینده ‌پژوهی در اختیار تیم اتاق فکر‌های فنی قرار دهد. کدام بازار ها؟ چه نوع سنگ‌هایی؟ کیفیت تولید، با چه نظارت و کنترلی و چه الزاماتی، به چه شیوه و مکانیسم و تکنولوژی، در چه واحد زمانی؟ چگونگی بازاریابی، رویه‌های پیشنهادی و ... در نهایت خروجی این سند مطالعه شده یک خط مش کلی برای صنعت سنگ ایران خواهد بود. این چشم انداز کمک می‌کند که همه اعضای خانواده سنگ ایران بدانند اهداف ملی تعریف شده چیست بنابراین خودشان می‌توانند با حفظ ظرفیت رقابت‌پذیری در این جهت کلی برای واحد مربوطه خود برنامه‌ریزی کنند. در کنار این عوامل ثبات در سیاست‌های کلان اقتصادی دغدغه اصلی بخش خصوصی است که با درایت و تدبیر دولت‌مردان هدفی قابل تحقق است.