صنعت غذا تاثیر خاصی در اقتصاد استان خراسان شمالی ندارد مگر آنکه سرمایه گذاران خارج از استان در این جا سرمایه گذاری کرده تا در آینده این صنعت شکوفا شود و ارزش افزوده آن بتواند موجب رشد اقتصاد استان و طبیعتا کشور شود. به طور قطع همین‌طور خواهد شد، اما تنها مشروط بر آن که سرمایه گذاران خارج از استان تمایل به سرمایه‌گذاری در این صنعت و این استان داشته باشند. مشروح گفت‌وگو با سید علی شریعت، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی بجنورد را می‌خوانید:

چه تعداد بنگاه اقتصادی در بخش صنایع غذایی استان فعال هستند؟ سهم صنعت غذایی را در اقتصاد این استان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

می‌توان گفت تقریبا چیزی حدود ۲۰ درصد فعال و ۸۰ درصد غیرفعال هستند . چرا که استان ما استان محرومی‌است و متاسفانه به لحاظ فرهنگی نیز کمی‌ضعیف است و توجه زیادی به این استان نمی‌شود . مردم نیز استقبال خوبی ندارند و این گونه است که میزان فعالیت تا این اندازه پایین است.این در حالی است که تا به حال سرمایه‌گذاری خاصی در این صنعت آن طور که باید و شاید انجام نشده است . صنعت غذا تاثیر خاصی در اقتصاد استان ندارد مگر آنکه سرمایه گذاران خارج از استان در این جا سرمایه گذاری کرده تا در آینده این صنعت شکوفا شود و ارزش افزوده آن بتواند موجب رشد اقتصاد استان و طبیعتا کشور شود. به طور قطع همین‌طور خواهد شد، اما مشروط بر آن که سرمایه گذاران خارج از استان تمایل به سرمایه‌گذاری در این صنعت و این استان داشته باشند.

در بخش صنایع غذایی مهمترین موانع و چالش‌های فعالان چیست؟

از بعد فرهنگی سرمایه داران داخل استان تشویق نمی‌شوند و رغبتی برای سرمایه‌گذاری در این صنعت نشان نمی‌دهند و آن دسته از افرادی نیز که در این صنعت سرمایه گذاری کرده اند از خارج استان آمده‌اند. برای مثال من به عنوان سرمایه گذار در این صنعت از استان گلستان به این استان آمده و سرمایه گذاری کرده‌ام. اکثریت ترجیح می‌دهند سرمایه خود را در بانک‌ها سپرده کنند و می‌توان گفت این امر در استان خراسان شمالی تبدیل به یک فرهنگ شده است . به همین دلیل استان نیازمند سرمایه‌گذارانی از خارج استان است و اگر این امر صورت گیرد با توجه به پتانسیل خوب استان در بخش دامپروری و باغی، این سرمایه گذاری می‌تواند مثمر ثمر واقع شود . در مجموع باید جلساتی به طور مرتب و پیوسته بین بخش خصوصی و بخش دولتی برگزار شود و با بخش دولتی رایزنی‌هایی صورت گیرد تا رفته رفته تفکر افراد نسبت به این نوع سرمایه‌گذاری تغییر یابد و به این ترتیب چالش‌ها و موانع از میان برداشته شود.

آیا برندهای فعال در استان توانسته‌اند سهم مناسبی را در استان‌های دیگر داشته باشند؟

خیر متاسفانه در استان ما برند شناخته شده کشوری وجود ندارد حتی در استان‌های مجاور نیز برند مشهوری که بتواند در سرتاسر کشور عرض اندام کند، وجود ندارد. شهرت کالاها و برند‌های ما تنها در سطح استان و آن هم بنا به نیاز هر منطقه است . برندهای حاضر همچنین تنها قادر به پوشش دهی سطح استان هستند چرا که عرضه بیشتر نه در توان بخش مواد غذایی استان می‌گنجد و نه حمایتی برای شناساندن و برند کردن کالاها از جانب دولت یا دیگر سرمایه‌گذاران دریافت می‌کند. در حال حاضر مهمترین محصولات شامل شیر، مواد لبنیاتی، آرد ( دراستان سه برابر نیاز، ظرفیت آردسازی وجود دارد)، کشمش و خشکبار هستند. همچنین به تازگی زعفران هم در استان کشت می‌شود و از تره بار و میوه‌های درختی، سیفی جات نیز می‌توان به عنوان محصولات استان نام برد.

استان خراسان شمالی در بخش کاشت گندم و آردسازی چه جایگاهی در کشور دارد؟ چه میزان از صنایع آردسازی کشور در این استان قرار دارند؟

در صورتی که به لحاظ کیفی بخواهیم به گندم امتیازی اختصاص دهیم ، کیفیت گندم ۵۰ امتیاز از ۱۰۰ امتیاز را به خود اختصاص می‌دهد . اما در خصوص جایگاه استراتژیک ، کشت گندم موقعیت منطقه ای مناسبی دارد، چرا که ما قابلیت آن را داریم که به استان‌هایی نظیر خراسان رضوی ، سمنان و استان گلستان آرد عرضه کنیم. اما از آن جایی که استان‌های مذکور خود بیش از نیاز، ظرفیت تولید دارند و کل کشور نیز به این درد دچار است و در کل کشور دوبرابر نیاز کارخانه‌های آرد راه‌اندازی شده است، همه جا ظرفیت مازاد خالی است. براین اساس این صنعت در استان فعالیت چشمگیری ندارد و در کل تقریبا حدود ۲ درصد از صنایع آردسازی کشور در این استان قرار دارد.

صنایع غذایی تا چه اندازه می‌تواند با توسعه مواجه شود؟

در صورتی که دولت در درجه اول از بخش خصوصی حمایت کند و همچنین از عرصه تولید به عنوان سرمایه گذار خارج شده و تمام این عرصه را به بخش خصوصی واگذار کند. می‌تواند رقابتی سالم ایجاد کرده و در نتیجه به طور حتم در این عرصه شاهد توسعه خواهیم بود. برای مثال در حال حاضر در بخش کشاورزی، دولت گندم را دو برابر قیمت جهانی از کشاورز خریداری می‌کند و کشاورز تنها در بخش غلات و گندم از جانب دولت حمایت دریافت می‌کند. دولت تنها به یک یا دو نوع محصول یارانه اختصاص می‌دهد و با این عمل اقلیم‌های متفاوت را وادار به کشت یک نوع محصول می‌کند. همین امر سبب می‌شود کشاورزانی که اقلیم مناسب کشت گندم در اختیار ندارند برای کشت این محصول در اقلیمی‌ که مناسب آن نیست، رغبت نشان بدهند . کاشت گندم در اقلیم نامناسب سبب می‌شود کشاورز از اعماق زمین آب را بالا بکشد و این آب املاح را نیز با خود بالا می‌کشد و بستر خاک نابود می‌شود.

اگر دولت یارانه را در ازای هر هکتار به صورت ریالی پرداخت کند، کشاورز از کشت تنها یک محصول مانند گندم دست خواهد کشید و زراعتی را انتخاب خواهد کرد که با اقلیم در دسترس او هماهنگی و سازگاری داشته باشد . تنها در آن زمان است که توسعه ایجاد خواهد شد. ما باید با دنیا در ارتباط باشیم تا مجبور نباشیم محصولاتی که کمبود آن در کشور احساس می‌شود را به زور و هر طور که شده در کشور تولید کنیم. واردات و صادرات در کنار هم سبب ساز و زمینه ساز ایجاد توسعه خواهند بود. حمایتی از سوی دولت کارساز خواهد بود که به اجبار نبوده و بر مبنای اصول باشد.

سخن آخر

به همان میزان که دولت نمی‌تواند تاجر خوبی باشد، می‌تواند حامی‌خوبی باشد. آرزو می‌کنم اقتصاد آزاد شده و دولت محترم اقتصاد را به حال خود رها کند تا خود راه را یافته و به توسعه برسد.