چهره مینیاتوری تهران
میثم بصیرت عضو هیات علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران این روزها ساکنان و مسافران تهران همزمان با بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی ایران (نمایشگاه کتاب) برای تسکین آلامشان از ترافیک و بلندمرتبه‌سازی و نابودی باغات و فضای سبز و حداقل چند ثانیه فراموش کردن این اتفاقات نه چندان شیرین، به هزار و 600 سازه تبلیغاتی تهران پناه می‌برند که به خط‌نوشته‌ها، تابلوها، مینیاتورها و دیگر تصاویر هنرهای تجسمی ایران و جهان مزین است و از این طریق تصویر جدیدی از تهران را تجربه می‌کنند. تصویری که به همت مدیریت شهری تهران شکل گرفته و در شهری که مردمانش هر روزه ناظر زشتی‌ها و کژکارکردی‌های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی‌اند هر هدفی که پشت آن باشد قابل تمجید است و حتی منتقدان عملکرد شهردار تهران-و از جمله نگارنده- را به تامل باز می‌خواند.اگر تهران در تاریخ خرد نگارگری از شیراز، هرات، تبریز، قزوین و اصفهان عقب مانده و مکتبی به نام خود ندارد، اینک شهریاران آن می‌کوشند تا با تصویری جدید که از تهران به شهروند-مخاطبان خود ارائه می‌دهند از شهروندان خود دلبری کنند و لختی آنان را به فراموشی آنچه در پیرامونشان می‌گذرد فراخوانند. به‌عنوان یک محقق و مدرس حوزه مدیریت شهری -و نه یک هنرمند- برخود لازم می‌دانم ضمن سپاس از این حرکت مدیریت شهری، نکاتی چند را برای توجه مدیران شهری مطرح کنم:
فراموش نکنیم که هنر عمومی یا هنر شهری، نیازمند مشارکت وسیع شهروندان در پروژ‌های هنر عمومی است و آنچه در پروژه «نگارخانه‌‌ای به وسعت یک شهر» به چشم نمی‌خورد این مشارکت و هم‌افزایی «شهروند-هنرمندان» تهران و رویکرد از بالا به پایین بودن پروژه است. پیشنهاد می‌شود این رویداد به‌عنوان گام اول ورود سازمان زیباسازی شهرداری تهران به حوزه هنر شهری، تثبیت شده و برگزاری دوره‌های آتی آن به هنرمندان شهر تهران و انجمن‌های هنری واگذار شود. هنرمندانی که کم نیستند و شهره جهانی‌اند. شاید به واسطه تلاششان تصویر جهانی تهران که یکی از مولفه‌های رقابت‌پذیری شهری نیز هست ارتقا یابد.
بر سیاست‌گذاران شهری پوشیده نیست که در شرایط جهانی شدن، ارتقای سطح رقابت‌پذیری شهری یا نیاز به افزایش توان رقابت در صدر اهداف بسیاری از سیاست‌ها، برنامه‌ها و مداخلات کالبدی در شهرها قراردارد. در این شرایط مولفه‌هایی چون تلاش برای جذب سرمایه‌های سیال بین‌المللی، توجه به نقش فضاهای شهری در ارتقای رقابت‌پذیری شهرها، ضرورت شکل‌گیری محیط‌های امن و جذاب برای جذب سرمایه‌گذاران، کارگزاران و گردشگران با توجه به رقابت میان شهرها موجب می‌شود که«شهر به مکانی برای نمایش زیبایی‌هایش بدل شود تا بتواند خریدار پیدا کند. بازگشت زیبایی به شهر به‌عنوان نشانه‌ای برای بازگشت سرمایه تلقی می‌شود و تلاشی در راستای ارتقای رقابت‌پذیری شهری خواهد بود». پس هر اقدامی از سوی شهرداری تهران در جهت بازگشت زیبایی به شهر تهران، به منفعت همه شهروندان این شهر خواهد بود و مسیر جذب سرمایه‌های سیال بین‌المللی به شهر تهران را هموار خواهد کرد. از این رو ضروری است در استراتژی ارتقای رقابت‌پذیری شهر تهران، نقش هنر مد نظر و توجه قرار گیرد.
با دوستان هنرمند که گفت‌وگو می‌کردیم نقدهایی به نحوه انتخاب آثار هنری و نحوه اجرای آن در شهر داشتند. اما بسیاری بر تداوم این‌گونه حرکت‌ها تاکید داشتند و آن را به عنوان نقطه پایانی بر قهر نسبی شهرداری تهران با هنرمندان که در پی بیش از یک سال تعطیلی نصفه و نیمه بسیاری از فعالیت‌های مراکز فرهنگی و هنری شهر تهران رخ داده بود- و ظاهرا با تغییر مدیریت سازمان فرهنگی و هنری شهر تهران به پایان رسیده است- ستایش می‌کردند. «دهه بدون تبلیغ تهران» فرصتی برای آشتی دوباره سه راس مثلث هنر شهری یعنی شهروند، مدیریت شهری و هنرمند فراهم می‌کند اما انتظار می‌رود راهبرد شهرداری تهران در حوزه توسعه فعالیت‌های فرهنگی و هنری بیش از پیش تثبیت شده و دچار سعی و خطا نشود. واقعیت آن است که شهردار تهران هر جا مدیر سیستمی بوده است خواسته یا ناخواسته سطح انتظار مشتریان سیستمش را بالا برده است. از این پس هم تهرانی‌ها انتظار دارند تهران، پایتخت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی رویدادهای فرهنگی و هنری باشد و هنرمندان تهران به‌عنوان فعالان حوزه اقتصاد خلاق، دوسالانه‌ها و جشنواره‌های فصلی و سالانه هنر شهری را ببینند و در آن مشارکت کنند.
شهرسازان به هنر عمومی - هنری که در قلمرو عمومی وجود دارد - به‌عنوان فرصتی در جهت ایجاد محیط‌هایی پویا، پررونق و مملو از معنا در شهر توجه دارند. از این رو هرگونه برنامه‌ای که در جهت گسترش هنر عمومی در شهر باشد، می‌باید با تلاش جهت مکان‌سازی خلق و فضای عمومی در شهر، همراه و با برنامه‌های توسعه شهری یکپارچه شود. واقعیت آن است که فضای عمومی و شهری تهران به‌عنوان بسترکالبدی، فضایی فعالیت‌های شهری از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست و به‌طور تاریخی و بنابر علل سیاسی و اجتماعی، تهران با فقر فضاهای عمومی شهری مواجه است. متاسفانه پروژه‌های سازمان زیباسازی نیز در این زمینه در سال‌های گذشته چندان موفق و پرتوفیق نبوده‌اند. اگرچه انتظار می‌رود این امر در سال‌های آتی در سایه تلاش‌های «دکتر کامیاب» رئیس خوشفکر سازمان زیباسازی شهر تهران با کامیابی همراه شود.
در یکی از کلاس‌هایمان بحث این فعالیت بود و چند دانشجوی خوشفکر در کلاسی از اثربخشی و کارآیی هزینه‌ها در مقایسه با دیگر اقداماتی که می‌توان در شهر تهران صورت داد سخن می‌گفتند. واقعیت آن است که شاید می‌شد این هزینه هنگفت را در احیای تعدادی از ابنیه تاریخی تهران یا یک پهنه تاریخی و فرهنگی شهر صورت داد یا آنکه نگارخانه‌ای به تهران افزود. از قیمت تمام‌شده این پروژه بی‌خبریم و متخصصان مهندسی ارزش باید درباره کارآیی و اثربخشی آن نظر دهند. البته ممکن است که بگوییم ترویج هنر عمومی و هنر شهری ادبیات نظری و عملی دیگری دارد که نگارنده از آن غافل است و بهتر است حالش را برای دقیقه‌ای با تصویر مینیاتوری تهران خوب کند. سرانجام نباید فراموش کنیم اقدام شهرداری تهران در هفته بدون تبلیغ و آراستن شهر به نمایه‌هایی از میراث هنر ملی و بین المللی، نمی‌تواند چشمان ما را از واقعیات حاکم بر لایه‌های مختلف شهر بپوشاند. نمی‌خواهم اوقات مینیاتوری این روزهایمان تلخ شود اما فراموش نکنیم برای بسیاری چون نگارنده این مطلب، اگر شهرداری تهران برای ۱۰ دقیقه فرآیند ساخت ۹۷ مال و سایر ساختمان‌های بلندمرتبه شهر تهران را متوقف کند، اگر به حال بافت تاریخی تهران و ساختمان‌های شاخص تاریخی -چون عمارت کلاه فرنگی عشرت‌آباد در میدان سپاه که در محاصره صدها تن سازه فلزی بلندمرتبه قرار گرفته است- فکری کند، اگر ساخت و ساز را در باغات و فضاهای سبز شهر تهران به تذکر چندباره رهبر انقلاب متوقف کند، اگر صدور پروانه‌های ساختمانی بلندمرتبه را در مناطق شمالی تهران تعطیل کند، فقط یک بار به مصوبات شورای‌عالی شهرسازی و معماری ایران پایبند باشد و توقف بارگذاری فزاینده ساختمانی و جمعیتی را در تهران بپذیرد، کاری کارستان‌تر می‌کند و تصویر بهتری از مدیریت شهری در ذهن فرهنگ و هنردوستان و دغدغه‌مندان میراث تاریخی و فرهنگی عظیم شهر تهران شکل خواهد گرفت. هنرمندان و هنردوستان شهر از شهردار تهران این انتظار را دارند که با همت و مشارکت ایشان، چهره‌ای از تهرانِ نگارین را رقم بزند. چهره‌ای آراسته‌تر و پاک‌تر از کژی‌های ظاهری و باطنی. چهرخ مینیاتوری تهران، مدینه فاضله‌ای است که می‌توان از تهران ساخت، به شرط آنکه بخواهیم و جریان سرمایه‌داری بخش مسکن و ساختمان و فشار به شهرداری برای تامین هزینه‌های شهر بگذارد که بخواهند.