پیری در‌کمین اقتصاد

یکی از دستاوردهای بزرگ قرن بیستم افزایش چشمگیر امید به زندگی بوده است. برای مثال، امید به زندگی در ایالات‌متحده آمریکا از ۴۵ سال در سال ۱۹۰۲ به ۷/ ۷۵ در سال ۲۰۰۴ رسید. در ۵۰ سال گذشته، امید به زندگی در اغلب کشورهای غربی روندی رو به رشد داشته است. با این وجود، افزایش امید به زندگی در کنار کاهش میزان نرخ تولد، موجب شده است نگرانی در مورد تاثیرات پیر شدن جمعیت افزایش یابد. مدت‌ها است در مورد «بمب جمعیتی» می‌شنویم و ترس نسل‌های آینده نسبت به افزایش تعداد کارگران بازنشسته و حقوق بازنشستگی رو به فزونی است. در سال‌های اخیر، تاثیر پیر شدن در جمعیت کشورهای اروپایی با افزایش مهاجرت به این کشورها و مثبت بودن خالص مهاجران ورودی به آنها جبران شده است، با این حال چنین امکانی برای ایران کمتر وجود دارد زیرا ایران کشوری در حال توسعه محسوب می‌شود و توانایی وارد کردن حجم زیادی از نیروی کار ماهر را به دلایل مختلف ندارد. مهم‌ترین اثرات پیر شدن جمعیت در یک کشور عبارتند از:

افزایش نرخ وابستگی؛ اگر سن بازنشستگی ثابت باقی بماند و امید به زندگی افزایش یابد، افراد نسبتا بیشتری وجود خواهند داشت که خواهان دریافت مزایای بازنشستگی باشند و تعداد افراد کمتری وجود دارند که کار کنند و مالیات بر درآمد پرداخت کنند. با این حال این امکان وجود دارد که اگر در حال حاضر نرخ مالیات بیشتری دریافت شود، نیروی کار کاهش پیدا کند.افزایش مخارج دولتی در زمینه سلامت و حقوق بازنشستگی یکی دیگر از پیامدهای افزایش سن جمعیت است. همچنین می‌توان گفت افرادی که به سن بازنشستگی رسیده‌اند، مالیات بر درآمد کمتری می‌پردازند زیرا کار نمی‌کنند. این ترکیب از مخارج بالاتر در کنار درآمدهای مالیاتی پایین‌تر موجب شده است دغدغه‌ها پیرامون وضعیت آینده اقتصادی در بسیاری از کشورهای دچار مشکل پیر شدن جمعیت، بیشتر شود. به‌خصوص در آن دسته از کشورها که با میزان بدهی زیادی روبه‌رو هستند و صندوق‌های بازنشستگی آنها نیز با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.افرادی که کار می‌کنند، ممکن است مجبور شوند مالیات بالاتری بپردازند. همین امر می‌تواند انگیزه‌ها برای کار کردن را از بین ببرد و علاوه بر آن انگیزه‌های شرکت‌ها را برای سرمایه‌گذاری کاهش دهد، بنابراین نتیجه پیر شدن جمعیت می‌تواند به معنی کاهش بهره‌وری و رشد در اقتصاد باشد.

کمبود نیروی کار نیز از مشکلات دیگری است که در نتیجه پیر شدن جمعیت رخ می‌دهد. جمعیت در حال پیر شدن می‌تواند دچار کمبود نیروی کار شده و از این رو دستمزدهای نیروی کار را افزایش دهد که در واقع بیانگر بروز تورم در دستمزدها است که منجر به بالاتر رفتن هزینه تولید کالا و خدمات نیز می‌شود و در نتیجه هزینه تمام شده محصولات را افزایش می‌دهد. به همین ترتیب، شرکت‌ها ممکن است مجبور شوند مشوق‌هایی را برای تشویق افراد به بیشتر کار کردن و وارد شدن به بازار کار در نظر بگیرند. یکی از این راهکارها می‌تواند انعطاف‌پذیرتر کردن شرایط کار باشد.

پیر شدن جمعیت می‌تواند موجب تغییرات در بخش‌های مختلف اقتصادی شود. افزایش تعداد افراد بازنشسته، بازار بزرگتری برای کالاها و خدماتی که مرتبط به افراد سالمند هستند، فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به افزایش تعداد خانه‌های سالمندان اشاره کرد.پس‌انداز بالاتر برای حقوق بازنشستگی ممکن است میزان سرمایه‌گذاری را کاهش دهد. اگر جامعه سهم بیشتری از درآمد خود را به صندوق‌های بازنشستگی اختصاص دهد، می‌تواند منجر به این شود که پس‌اندازهای موجود برای سرمایه‌گذاری‌های مولدتر کاهش یابد و در نهایت موجب شود نرخ رشد اقتصادی کاهش یابد.

ارزیابی‌های دیگری از پیری جمعیت

کاهش نرخ تولد به معنی کاهش تعداد جوانان در چند سال آتی است. این امر از جهتی موجب می‌شود سرمایه‌های دولتی پس‌انداز شود زیرا جوانان نیاز به آموزش دارند و در سنین ابتدایی پرداخت کمی در این خصوص دارند. با این وجود هزینه خالص افراد بازنشسته بزرگتر از هزینه خالص جوانان زیر ۱۸ سال است. از سوی دیگر مسائل دیگری مانند تحرک و سلامت نقش مهمی دارند. اگر طول زندگی افزایش یابد اما تحرک و فعالیت شغلی آنان کاهش یابد، وضعیت دشوارتر خواهد شد، در حالی که اگر مردم مدت بیشتری زندگی کنند و مدت فعالیت آنها نیز بیشتر شود، تاثیرات منفی پیر شدن جمعیت کاهش خواهند یافت.

مهاجرت در برخی از کشورها توانسته است راهی برای خنثی کردن اثرات پیر شدن جمعیت ارائه کند زیرا مهاجرت بیشتر موجب می‌شود افرادی وارد یک کشور شوند که در سن کار قرار دارند. البته این مشکل به نوع کارگران وارد شده و سطح توسعه یافتگی یک کشور بستگی دارد. علاوه بر این، مهاجرت ممکن است در برخی موارد با چالش‌های سیاسی نیز همراه باشد و در طول سالیان متمادی کمتر محبوبیت خود را حفظ کرده است، حتی به‌رغم اینکه اثرات مالی آن مثبت بوده است.

افزایش سن بازنشستگی یکی از راه‌حل‌هایی است که برای پیر شدن جمعیت در نظر گرفته شده است. با این حال اثرات این سیاست به‌طور یکسان احساس نمی‌شود. آن دسته از افرادی که از مستمری‌های بازنشستگی خصوصی استفاده می‌کنند، می‌توانند زودتر بازنشسته شوند و آن دسته از مشاغلی که درآمد کمی دارند، به احتمال زیاد مجبور می‌شوند مدت بیشتری به کار کردن ادامه دهند. با این حال، تاثیر زندگی کاری طولانی مدت‌تر از سوی کارگران یدی که تداوم کار در سنین بالا برایشان دشوارتر است، بسیار بیشتر خواهد بود.

پیر شدن جمعیت می‌تواند آثار منفی دیگری داشته باشد، از جمله اینکه نابرابری را افزایش دهد و بر رشد اقتصادی نیز اثر منفی بگذارد. افزایش وابستگی به پس‌اندازهای بخش‌خصوصی می‌تواند شکافی بین آن دسته از افرادی که از بیمه‌های بازنشستگی خصوصی مناسبی برخوردارند و آن دسته که از بیمه‌های بازنشستگی دولتی یا خصوصی ضعیف استفاده می‌کنند، شود. همچنین، نابرابری می‌تواند در این شرایط برای کسانی که دارایی‌های ثابتی از جمله مسکن دارند، در مقابل کسانی که از خانه‌های اجاره‌ای استفاده می‌کنند، افزایش پیدا کند.

پاسخ‌های دولتی به پیر شدن جمعیت

۱- یکی از راهکارهایی که دولت‌ها اعمال می‌کنند، افزایش نرخ مشارکت است. بهبود شرایط برای کار کردن افراد کمتر از ۶۵ ساله یکی از این موارد است.

۲- افزایش سن بازنشستگی راهکار دیگری است. به‌طور کلی می‌توان سن بازنشستگی را با افزایش امید به زندگی در یک راستا در نظر گرفت.

۳- افزایش اهمیت بخش‌خصوصی در فراهم کردن خدمات مربوط به سلامت و حقوق و بیمه‌های بازنشستگی. هرچند این امر ممکن است منجر به افزایش نابرابری شود، اگر برخی از بیمه‌های بهتری استفاده کنند.

۴- افزایش مالیات برای تامین هزینه‌های مربوط به دوران بازنشستگی. با این وجود، بسیاری از دولت‌ها دچار محدودیت‌های بودجه‌ای هستند.

۵- مهاجرت و آسان‌تر کردن آن در مواردی و با لحاظ شرایطی می‌تواند جمعیت در سن کار را برای یک کشور افزایش دهد. پیش‌تر به این امر و مشکلات موجود بر سر راه آن اشاره کردیم.